اختلال اضطراب جدایی اغلب در کودکی ایجاد میشود اما در بزرگسالی نیز ابراز میشود. اما اختلال اضطراب جدایی چیست؟
شاید شما هم نشانههای این اختلال را در خودتان، اطرافیانتان و یا فرزندتان مشاهده کرده باشید. اختلال اضطراب جدایی (SAD) به عنوان نگرانی و ترس بیش از حد در مورد جدا بودن از اعضای خانواده یا افرادی که کودک بیشتر به آنها دلبسته است، تعریف میشود.
کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی از گم شدن خود میترسند یا میترسند اتفاق بدی برای یکی از اعضای خانواده پیش بیاید. علائم اضطراب یا ترس در مورد جدا شدن از اعضای خانواده باید حداقل به مدت چهار هفته ادامه داشته باشد تا اختلال اضطراب جدایی ( SAD ) در نظر گرفته شود. این مورد با اضطراب غریبهها ( یا غریبی کردن کودک) که طبیعی است و معمولاً توسط کودکان بین 7 تا 11 ماه تجربه میگردد، متفاوت است. علائم اختلال اضطراب جدایی شدیدتر از اضطراب جدایی در حد طبیعی است و تقریباً هر کودکی بین حدود 18 ماهگی تا 3 سالگی تجربه میکند.
فهرست مطالب
نشانههای اختلال اضطراب جدایی چیست؟
اضطراب جدایی به ترس یا نگرانی بیش از حد در مورد جدایی از فردی که کودک به وی دلبسته است، اشاره دارد. اضطراب جدایی یک مرحله طبیعی از رشد نوزاد است، زیرا به کودکان کمک میکند روابط را درک کنند و بر محیط خود تسلط پیدا کنند.
اضطراب جدایی معمولاً در حدود 2 سالگی به پایان میرسد، زمانی که کودک نوپا درک میکنند که ممکن است والدین از دامنهی دیدش خارج باشند، اما بعداً باز خواهند گشت. با این حال ویژگی کلیدی اختلال اضطراب جدایی زمانی است که اضطراب فراتر از آنچه متناسب با رشد فرد است، باشد. کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی ممکن است بیش از حد به والدین خود بچسبند، از خوابیدن بدون نزدیک بودن به شخصیت اصلی دلبستگی که اغلب مادر است، امتناع کنند، تمایلی به حضور در اردو یا خوابیدن در خانه دوستان خود نداشته باشند، یا زمانی که به اتاق دیگری میروند از شخصی بخواهند که با آنها باشد. در خانه هم معمولاً هنگام پیشبینی جدایی علائم فیزیکی مانند سردرد، تهوع و استفراغ را تجربه میکنند.
بزرگسالان مبتلا به این اختلال ممکن است در سفری که به تنهایی رفتهاند، احساس ناراحتی کنند، کابوسهایی را در مورد جدا شدن از افرادی که به آنها دلبسته هستند، تجربه کنند، یا بیش از حد نگران فرزندان یا همسر خود باشند و به طور مداوم مکان آنها را بررسی کنند.
هنگامی که جدایی اتفاق میافتد، کودکان ممکن است گوشهگیر و غمگین به نظر برسند یا در تمرکز روی کار یا بازی مشکل داشته باشند. بسته به سن فرد ممکن است از حیوانات، هیولاها، تاریکی، سارقان، آدم ربایان، سفر با هواپیما و یا موقعیتهای دیگری که خطرناک تلقی میشود، ترس داشته باشند. برخی افراد بدون در نظر گرفتن سنشان، وقتی از عزیزانشان (افرادی که به آنها دلبستگی دارند) جدا میشوند، به شدت دلتنگ میشوند. تجربه اختلال اضطراب جدایی اغلب برای اعضای خانواده ناامیدکننده است و میتواند منجر به رنجش و درگیری شود. اختلال اضطراب جدایی شایعترین اختلال اضطرابی در کودکان زیر 12 سال است. این اختلال اغلب در کودکان دیده میشود اما با درصد پایینتری در بین بزرگسالان هم مشاهده میگردد.
شیوع اختلال در بین زنان و مردان یکسان است. با توجه به اینکه این اختلال جلوی استقلال فرد را میگیرد دردسرساز است و در مواقع زیادی منجر به عدم موفقیت کاری و شکست در روابط بین فردی میشود.
چه عواملی در ایجاد اضطراب جدایی نقش دارند؟
اعتقاد بر این است که اختلالات اضطرابی دارای عوامل بیولوژیکی، خانوادگی و محیطی هستند، که در ایجاد آنها نقش دارند. عدم تعادل شیمیایی دو ماده شیمیایی مغز (نوراپی نفرین و سروتونین) به احتمال زیاد باعث ایجاد اختلالات اضطرابی میشود. در حالی که یک کودک یا نوجوان ممکن است تمایل بیولوژیکی به مضطرب بودن را به ارث برده باشد، همچنین میتواند اضطراب و ترس را از اعضای خانواده و افرادی که اغلب در اطراف کودک اضطراب بیشتری نشان میدهند، بیاموزد. یک تجربه آسیبزا نیز ممکن است باعث اضطراب شود. روشی که فرد با اضطراب کنار میآید ممکن است در طول زمان بدتر یا بهتر شود.
اضطراب جدایی از افرادی که نوزاد به آنها دلبسته است بخصوص در چند سال اول زندگی، بخشی طبیعی از رشد اولیه است. اضطراب زمانی مشکلساز میشود که متناسب با مرحله رشد فرد نباشد و زندگی فرد را مختل کند. اگر چه علت اختلال اضطراب جدایی ناشناخته است برخی از عوامل خطر شناسایی شدهاند.
اختلال اضطراب جدایی معمولاً پس از یک تجربه استرسزا مثل از دست دادن (مانند مرگ یک عزیز یا حیوان خانگی)، تغییر مدرسه، طلاق یا فاجعهای که فرد را از عزیزانش جدا میکند، ایجاد میشود. علاوه بر این داشتن والدینی که بیش از حد محافظ یا مداخلهگر هستند ممکن است منجر به اختلال اضطراب جدایی شود. در مورد اینکه عامل ژنتیک در اختلال اضطراب جدایی چقدر اثرگذار است باید گفت در حالی که نقش دقیق عوامل ژنتیکی دخیل در اختلال اضطراب جدایی ثابت نشده است، تحقیقات نشان داده که این بیماری ممکن است ارثی باشد.
چه کسانی تحت تأثیر اضطراب جدایی هستند؟
همه کودکان و نوجوانان مقداری اضطراب را تجربه میکنند. این یک بخش طبیعی از بزرگ شدن است. با این حال، زمانی که نگرانیها و ترسها از نظر رشدی در رابطه با جدایی از خانه یا خانواده متناسب نیست، ممکن است اختلال اضطراب جدایی وجود داشته باشد.
گزارشها نشان میدهد که اختلال اضطراب جدایی در مردان و زنان به طور مساوری رخ میدهد. با این حال مطالعات نشان میدهد که مردانی که علائم اختلال را دارند بیشتر از زنان برای کمک و دریافت درمان ارجاع میشوند.
اولین علائم اضطراب جدایی معمولاً در سالهای اول دبستان ظاهر میشود اما یک روند ثابت ندارد و همیشه اینطور نیست. به طور معمول، شروع علائم پس از دورهای غیبت از مدرسه مانند تعطیلات یا یک بیماری طولانی رخ میدهد. اغلب کودکان کوچکتر دچار اختلال اضطراب جدایی( SAD)هستند و در مورد نوجوانان کمی کمتر است. همچنین فرزندان والدینی که دارای اختلال اضطرابی هستند بیشتر در معرض ابتلا به اختلال اضطراب جدایی قرار میگیرند.
علائم اختلال اضطراب جدایی چیست؟
موارد زیر شایعترین علائم اضطراب جدایی هستند. با این حال هر کودکی ممکن است علائم مجزایی را تجربه کند.
- ترس یا اضطراب نامتناسب با رشد و بیش از اندازه دربارهی جدایی از کسانی که فرد به آنها دلبسته است، همراه با سه مورد از مواردی که در ادامه مطرح میشوند.
- کابوسهای تکراری با موضوع جدایی
- امتناع از خوابیدن به تنهایی
- پریشانی بیش از حد زمانی که جدایی از خانه یا خانواده رخ میدهد یا پیشبینی میشود.
- نگرانی بیش از حد در مورد گم شدن خود یا یکی از اعضای خانواده
- نگرانی بیش از حد در مورد امنیت یکی از اعضای خانواده
- امتناع از رفتن به مدرسه
- امتناع از تنها ماندن
- معده درد مکرر، سردرد یا سایر شکایات فیزیکی
- درد یا تنش عضلانی
- نگرانی بیش از حد در مورد ایمنی خود
- نگرانی هنگام خوابیدن دور از خانه
- چسبیدن بیش از حد حتی زمانی که والدین در خانه هستند
- علائم وحشت یا عصبانیت هنگام جدایی از والدین یا مراقبان
چه زمانی باید اضطراب جدایی را یک مشکل در نظر گرفت؟
در واقع زمانی که مشکلی تحت عنوان اختلال مطرح میشود یعنی نیاز به درمان وجود دارد. برای اینکه تعبیر از علائم مشاهده شده، وجود یک اختلال باشد باید علائم حداقل به مدت چهار هفته در کودکان و نوجوانان و شش ماه یا بیشتر در بزرگسالان تداوم داشته باشند. علاوه بر این، علائم باید باعث اختلال در عملکرد مدرسه، عملکرد اجتماعی، عملکرد شغلی یا روابط شخصی شوند.
شیوه درمان اختلال اضطراب جدایی چیست؟
درمان خاص برای اختلال اضطراب جدایی با توجه به مواردی که در زیر به آنها اشاره میشود، انتخاب میگردد:
- سن فرد،
- سلامت کلی
- سابقه پزشکی
- میزان علائم فرد (کودک، نوجوان یا بزرگسال)
- تحمل فرد بخصوص کودک برای داروها و رویههای درمان
- انتظارات والدین و نظر آنها در مواردی که فرد دچار اختلال کودک یا نوجوان است.
راههای درمان اضطراب جدایی کدامند؟
اختلالهای اضطرابی را میتوان به طور مؤثر درمان کرد. درمان همیشه باید بر اساس ارزیابی جامع کودک و خانواده باشد. توصیههای درمانی ممکن است شامل درمان شناختی رفتاری برای کودک باشد، با تمرکز بر کمک به کودک یا نوجوان در یادگیری مهارتهایی برای مدیریت اضطراب خود و کمک به او در تسلط بر موقعیتهایی که منجر به اضطراب میشوند.
CBT یا همان درمان شناختی رفتاری مطالعه شدهترین رویکرد درمانی برای این اختلال است. برخی کودکان نیز با داروهای ضد افسردگی یا ضد اضطراب آرامش مییابند. با توجه به عود اختلال بدون رواندرمانی، دارو به تنهایی درمان انتخابی نیست. نقش والدین در درمان بسیار اهمیت دارد.
برای رفع احساس اضطراب جدایی، کودک باید احساس امنیت کافی داشته باشد، از بازگشت والدین خود مطمئن باشد و به افرادی غیر از والدین خود نیز اعتماد کند. در صورتی که مقدور باشد همراهی والدین در طول درمان مفید است. هنگامی که والدین در جلسه درمان نمیتوانند در دسترس باشند مواجهه قبلی با موقعیت مانند مراجعه به مطب درمانگر قبل از قرار ملاقات میتواند برای کودک کافی باشد.
برای کودکان بزرگتر و بزرگسالان درمانهای مؤثر ممکن است شامل رواندرمانیهای دیگر، تغییر در تکنیکهای فرزندپروری برای نوجوانان و داروهای ضد اضطراب باشد. حتی گاهی درمان برای موارد خاص ممکن است شامل آموزش خانواده و خانواده درمانی باشد.
برای کودکان کوچکتر مبتلا به اضطراب جدایی والدین یا مراقبان میتوانند اقدامات زیر را انجام دهند:
- سعی کنید حرکت را بعد از چرت زدن و وعده غذایی برنامهریزی کنید زیرا کودک در هنگام خستگی، گرسنگی یا بیماری بیشتر مستعد اضطراب جدایی خواهد بود.
- با اطمینان دادن به بازگشت والدینش کودک را قبل از جدایی آماده کنید.
- اضطراب را جدی بگیرید و با درک و حوصله واکنش نشان دهید: من میدانم که نمیخواهی بروم، اما بعد از کار بر میگردم یا بعد از پایان مدرسه اینجا منتظرت خواهم بود.
- مسخره نکنید: تو خیلی احمق هستی که به خاطرش گریه میکنی.
- عصبانی به نظر نرسید: وقتی اینطور گریه میکنی من را عصبانی میکنی.
- خونسرد، واقعی و دلسوز باشید: میدانم از اینکه باید به آشپزخانه بروم ناراحت میشوی اما باید شام بپزم.
- با ارائه محبت و توجه زیاد برای کودک نوپا احساس امنیت ایجاد کنید. کودکان خردسال زمانی که توجه و محبت لازم را دریافت میکنند سریعتر با شرایط سازگار میشوند. سختگیری والدین و فرزندپروری سختگیرانه اوضاع را بدتر میکند.
- جداییهای کوتاه مدت را در خانه تمرین کنید. وقتی والدینی به اتاق دیگری میروند میتوانند با کودک صحبت کنند کودک ممکن است بپرسد مامان کجا رفت؟ وقتی مادر بر میگردد باید بگوید من اینجا هستم. این جداییهای مکرر میتواند به کودک کمک کند تا یاد بگیرد که ناپدید شدن والدین موقتی است.
- دزدکی از کودک دور نشوید. ممکن است به نظر راه حل خوبی باشد، اما در دراز مدت به دشواری بیشتری منجر میشود.
- والدین همچنین باید بر اضطرابهای خود کنترل داشته باشند. اگر کودک هنگام خروج در والدین احساس ناراحتی کند یا ببیند، به طور غیر مستقیم به کودک این پیام داده میشود که مشکلی وجود دارد.
شیوه پیشگیری از اضطراب جدایی
آگاهی افراد به آنها کمک میکند تا هر چه بهتر بتوانند در جهت رفع اختلال برآیند و درمان را برای خود یا فرزندشان بپذیرند. ماروم با همین هدف اطلاعات را در اختیار همراهانش قرار میدهد تا برای شما شرایطی ایجاد کند که طمع خوش زندگی را بچشید. شاید به طور قطعی اقدامات پیشگیرانه برای کاهش بروز اختلالات اضطرابی جدایی در کودکان در حال حاضر مشخص نشده است اما قطعاً پاسخگو بودن والد اصلی که اغلب مادر است بخصوص در 6 ماه اول زندگی بسیار اهمیت دارد، نباید شرایطی برای کودک ایجاد شود که احتمال بدهد والد اصلی او را ترک خواهد کرد این شرایط از تهدیدهای کلامی والدین شامل اگر این کار را انجام دهی دیگر دوستت ندارم، از خانه میروم یا دیگر با تو بازی نمیکنم؛ نشأت میگیرد.
در یک جمله کودک خود را بی قید و شرط دوست داشته باشید تا ملکه ذهنش شود که همیشه هستید و اگر نباشید حتما بازخواهید گشت. تشخیص زود هنگام و مداخله میتواند شدت اختلال را کاهش دهد، رشد و تکامل طبیعی کودک را بهبود بخشد و کیفیت زندگی کودکان یا نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی را بالا ببرد. قطعاً مواجهه با کودکی که دچار این اختلال است برای والدین بسیار ناامیدکننده بوده و والدین احساس میکنند فرزندشان هرگز به استقلال نخواهد رسید اما لازم است بدانید که درمان این اختلال از خود شما و ایجاد تغییراتی در طریقه برخورد با کودک و به طور کلی نوع فرزندپروری شما شروع میشود.
No comment