یافتن هدف، کلید داشتن زندگی بهتر برای شماست…
به نظر میرسد ترکیبی از داشتن یک شغل موفق، خانواده صمیمی و یک شبکه اجتماعی قوی، مواردی است که برای زندگی کامل، مورد نیاز است. با این وجود، حتی اگر کسی بتواند تمامی این موارد را به دست آورد، باز هم انگار چیزی را در زندگی گم کرده است و نمیداند که هدفش در زندگی چیست؟ “یافتن هدف خود” چیزی فراتر از یک کلیشه یا رویایی است که دست نیافتنی باشد. داشتن هدف در واقع ابزاری برای زندگی بهتر، شادتر و سالمتر است که تعداد کمی از افراد به فکر استفاده از آن هستند. در واقع تعداد کمی از بزرگسالان، هدف روشن و مشخصی برای زندگی خود دارند.
چرا در زندگی نیاز به هدف دارید؟
طبق نتایج یک پژوهش در سال 2010، افرادی که سطح بالایی از بهزیستی روانشناختی داشتند، در زندگی با هدف بودند، احساس کنترل و ارزشمندی را تجربه میکردند، امید به زندگی بیشتری را نیز گزارش کردند. سایر پژوهشگران نیز به این نتیجه رسیدند که بهزیستی میتواند از سلامت نیز محافظت کند. همچنین پژوهشهایی گزارش میکنند داشتن هدف در زندگی با پیامدهای زیستی مثبت همچون کاهش خطر حمله قلبی و سکته، زوال عقل و بهبود کیفیت خواب در ارتباط است. در مطالعه دیگری که در سال 2016 منتشر شد نتایج مبنی بر آن بود که افرادی که هدف زندگی دارند، درآمد بیشتری نسبت به افرادی که در کارشان معنایی ندارند، به دست میآورند. بنابراین خبر خوب این است که شما مجبور نیستید میان داشتن ثروت و زندگی معنادار، یکی را انتخاب کنید. احتمالاً هر چقدر بیشتر هدف داشته باشید، پول بیشتری را نیز بدست خواهید آورد. با تمام این مزایا، واضح است که یافتن هدف و معنا در زندگی بسیار اهمیت دارد. اما باید بدانید که هدف و معنا، چیزی نیست که بتوان به سرعت آن را پیدا کرد! این فرآیند نیاز به بازبینی خود، گوش دادن به حرف دیگران و یافتن محلی است که اشتیاق را در شما برمیانگیزاند. هفت راهبرد زیر، به شما در مسیر یافتن هدفتان کمک میکند تا زندگی معنادارتری را تجربه کنید.
اهدای زمان، پول یا استعداد
اگر صرفاً یک عادت خاص باشد که با استفاده از آن بتوانید به یافتن هدف زندگی خود کمک کنید، چیزی نیست جز کمک کردن به دیگران. پژوهشگران در دانشگاه فلوریدا و استنفورد به این نتیجه رسیدند که شادی و داشتن معنا، علی رغم داشتن همپوشانی، با یکدیگر تفاوت دارند. شادی با گیرنده بودن ارتباط بیشتری دارد، در حالی که معنا، بیشتر با هدیه دادن و دهنده بودن مرتبط است. بخشنده بودن در ارتباطات، عموماً با داشتن یک زندگی هدفمندتر، ارتباط بیشتری دارد. از رفتارهای نوع دوستانه مانند فعالیتهای داوطلبانه، اهدای مالی، یا صرفاً کمک روزانه به اطرافیان گرفته تا کارهای کوچک دیگر مثل به اشتراک گذاشتن وعدههای غذایی با افراد دارای مشکل مالی و یا کمک کردن به همسایه؛ همه و همه میتوانند احساس شما را برای داشتن زندگی معنادار افزایش دهند.
گوش دادن به بازخوردها
اغلب پیدا کردن مواردی که بدانها شور و اشتیاق دارید دشوار است. از این گذشته، احتمالاً دوست دارید که در زندگی کارهای مختلفی را انجام دهید و آنچه که در زندگی دوستش دارید به قدری در شما ریشه دوانده که متوجه نمیشوید اهمیت آنها چقدر است. خوشبختانه دیگران میتوانند به شما در این باره بینش دهند. این فرصت مناسبی است که در حال حاضر اشتیاق و هدف زندگی خود را به اطرافیان نشان دهید، بدون اینکه حتی متوجه باشید! احتمالاً تصمیم بگیرید که با دیگران ارتباط برقرار کنید و از آنها بپرسید که چه چیزی را به یاد آنها میآورید و هنگامی که در ذهنشان تداعی میشوید، درباره شما چه فکری میکنند. یا بخواهید هنگامی که فردی درباره شما نظری میدهد و شما را بررسی میکند از حرفهایش نکته بردارید! دیدن “خود”از نگاه دیگران و توجه به بازخوردهای اطرافیان، به شما کمک میکند تا اهداف و معنایتان را در زندگی بهتر بشناسید و متوجه شوید که چه کارهایی شما را بر سر ذوق میآورد!
خود را با افراد مثبت محاصره کنید!
به قول معروف، شما براساس اطرافیانتان شناخته میشوید. شما چه اشتراکاتی با انسانهای اطراف خود دارید؟ به اعضای خانواده یا همکارانتان که موظف به دیدن آنها هستید فکر نکنید. درباره آنهایی فکر کنید که برای گذرندان وقت خود با آنها بیرون از محل کار و خانواده، انتخابشان میکنید. بررسی افرادی که وقتتان را با آنها میگذرانید میتواند اطلاعات خوبی به شما بدهد. اگر اطراف شما را افراد مثبت احاطه کردند و تغییرات مثبتی را رقم میزنند، شما نیز احتمالاً از این تغییرات الهام میگیرید و از انرژی آنها استفاده میکنید. از طرف دیگر، اگر افراد نزدیک به شما، افراد منفی هستند و شما را به پایین میکشند، بهتر است کمی تغییر کنید. احساس اشتیاق و هدفمندی، هنگامی که اطرافیان علاقمند به فعالیتهای مثبت نیستند بسیار دشوار است.
با افراد جدید، ارتباط بگیرید.
هنگامی که در مترو هستید یا به انتظار دوست خود نشستهاید، بالا و پایین کردن صفحات مجازی بسیار آسان است! اما بهتر است اینکار را متوقف کنید و در عوض اطراف را تماشا کنید و با افراد دیگر صحبت کنید. سر صحبت را با آنها باز کنید و دربارهی پروژهها وتفریحهایشان بپرسید. اگرچه شاید در ابتدا صحبت با فردی غریبه خارج از دایره اجتماعی شما، کاری دشوار باشد اما این کار شما را با جهان اطرافتان و فرصتهای مختلف موجود در آن بیشتر آشنا میسازد. ممکن است فعالیتهای جدید یا مکانهای نویی را برای بازدید و جستجوگری پیدا کنید و چنین فعالیتهایی میتوانند کلیدی برای یافتن هدف زندگی شما در زندگی باشند.
علایق خود را کاوش کنید.
آیا موضوعی وجود دارد که شما به طور مرتب در به روز رسانی فیس بوک یا توییتر خود درباره آن صحبت کنید؟ آیا مرتباً متنهایی با موضوعای مشخص به اشتراک میگذارید؟ آیا در اینستاگرام تصاویری از شما وجود دارد که در حال انجام یک فعالیت خاص مثل باغبانی باشید؟ مکالمات رودررو با سایر افراد را در نظر بگیرید. بیشتر درباره چه موضوعی صحبت میکنید؟ صحبت کردن درباره تاریخ را دوست دارید؟ یا به اشتراک گذاشتن نکاتی در جهت کاهش مصرف و هزینههای زندگی؟ آنچه که دوست دارید درباره آن صحبت کنید و آنچه که از به اشتراک گذاشتن آن در فضای مجازی لذت میبرید، ممکن است منبع خوبی برای شناختن مسیری باشند که شما را به هدفتان در زندگی نزدیک میکند.
حواستان به بیعدالتیهایی که شما را آزار میدهد باشد.
بسیاری از مردم حیوانات خانگی خود را وسیلهای میدانند که به کمک آن، بیعدالتیهای جهان اطراف را نادیده بگیرند. آیا چیزی وجود دارد که فکر کردن به آن شما را به شدت ناراحت کند و این مسئله تا حد زیادی شما را آزار دهد؟ این ممکن است راحتی حیوانات، یک مسئله حقوقی یا سازمان حمایت از کودکان باشد. شاید فکر این که شهروندان سالخورده، تعطیلات خود را به تنهایی سپری میکنند، یا دغدغه برای مصرفکنندگان مواد، شما را آزرده خاطر کند و رسیدگی کم به آنها برایتان ناراحتی به دنبال داشته باشد. ضرورتی ندارد که شما تمام وقت به هدف زندگی خود بپردازید. اگرچه که احتمالاً شغل شما، در شما انگیزه ایجاد کند و شما را به شوق آورد، با این حال باید بدانید که، صرفاً پول را نمیشود هدیه داد، بلکه گاهی اختصاص دادن زمان و توجه به دغدغهها برای زیباتر شدن جهان نیز، میتواند تاثیرگذار باشد.
به دنبال آنچه که دوست دارید انجام دهید باشید.
در آن سوی ماجرا، صرفاً فکر کردن درباره آنچه دوست دارید انجام دهید، میتواند به شما در یافتن هدف زندگی کمک کند. آیا شما کاملاً عاشق نمایش موزیکال هستید؟ مهارت شما در این زمینه میتواند به بهترین نحو مورد استفاده قرار گیرد و با اجرای یک نمایش زنده برای کودکان، آنها را با هنر آشنا کند. آیا تجزیه و تحلیل اطلاعات برای شما جذاب است؟ این مهارت میتواند منجر به یک سرمایه گرانبها شود. مهارت، استعداد و علایق روی میزتان را در نظر داشته باشید. سپس دربارهی این فکر کنید که چگونه میتوانید این علاقه را به معنا تبدیل کنید.
توجه داشته باشید یافتن معنا چیزی نیست که در چند روز یا چند هفته صورت پذیرد، این امر، فرآیندی است به مدت مسیر زندگی شما و در لحظه حاضر شما میتوانید یک قدم به سویش بردارید. همچنین ممکن است متوجه شوید که هدفتان در زندگی با گذشت زمان تغییر کند. شاید در جوانی حیوانات برای شما اهمیت داشتند اما الان به دنبال جنگیدن با جرمهای انسانی و کم کردن این موارد باشید. علاوه براین شما میتوانید بیشتر از یک هدف نیز داشته باشید. به خاطر داشته باشید که هدف زندگی شما لزوماً به این معنی نیست که کاری را که انجام میدهید تغییر دهید. بلکه باید نوع نگاه خود را به ماجرا تغییر دهید. به عنوان مثال اگر شما موهای افراد را کوتاه میکنید به این فکر کنید که هدفتان در زندگی، زیبا ساختن دیگران است. اگر سرپرست و مدیر مدرسه هستید، هدفتان در زندگی فراهم آوردن محیطی است که به کودکان کمک میکند تا درس یاد بگیرند. گاهی نیاز دارید کاری را که انجام میدهید متوقف سازید و دربارهی مسیرتان تأمل کنید، که آیا مسیری که میروید در راستای هدفتان میباشد؟ اگر اینگونه نباشد، میتوانید مسیرتان را تغییر دهید. حواستان باشد که مسیر رسیدن به هدف، پر از پیچ و خم، چراغهای توقف و فراز و نشیبها است.
No comment