تعریف انگیزه چیست ؟ انواع انگیزه در روانشناسی

همه ما تجربه این را داشته ایم که در طول روز حس و حال انجام کاری را نداشته باشیم و با خود بگوییم انگیزه‌ای برای انجام دادنش ندارم. اما به راستی انگیزه چیست؟ تعریف انگیزش چیست؟ بی‌تردید شناخت این نیروی فوق العاده راهکار مناسبی برای رسیدن به خواسته‌هایمان که همان انجام دادن کارهایمان است، می‌باشد.

اکثر ما وقتی درباره انگیزه فکر می‌کنیم، این گونه می‌اندیشیم که انگیزه، قدرتی خارق العاده و افسانه‌ای است که هر کسی شانس داشتن آن را ندارد!

وقتی به افراد موفقی که در اطرافمان هستند، نگاهی می‌اندازیم؛ می‌گوییم: «این فرد به موفقیت رسیده، چرا که دارای آن قدرت خاص افسانه‌ای است که ما نداریم.» همینجا صبر کنیم. ایراد کار ما دقیقا در همین حرف نهفته است. با دیدن موفقیت افراد، بهتر است بجای تمرکز بر نتیجه تلاش‌های آن فرد، به مسیر پر پیچ و خمی‌ که برای رسیدن به موفقیت طی کرده نیز نگاهی بیاندازیم.

افراد موفق جزئی از اجتماعی هستند که ما نیز جزئی از آن هستیم. فرق ما و آنها تنها در این است که آنها علاقه خود را پیدا کرده، از جای خود بلند شده و فقط در مسیر هدف مورد علاقه شان پیش رفته‌اند. آنها برای حل چالش‌ها و سختی‌های مسیر خود، از جان ودل مایه گذاشتند.

حال می‌خواهیم با نگاهی واقع بینانه انگیزه را بررسی نماییم.

انگیزه نوعی فرایند درونی است که به رفتارهای ما نیرو، جهت و استقامت می‌دهد.

شاید بپرسید منظور از نیرو، جهت و استقامت چیست؟

نیرو به رفتار شما قدرت می‌ بخشد؛ جهت، همان هدف شماست و استقامت، میزان قوام شما برای رسیدن به هدفتان است.

انگیزه‌ها دارای دو نوع درونی و بیرونی هستند. شناخت این تقسیم بندی به ما کمک می‌کند تا درک کنیم انگیزه ما از رفتارهایمان به چه عاملی بستگی دارد؟

 انگیزه درونی، نوعی گرایش ذاتی است که باعث می‌‌شود ما به سمت بکارگرفتن توانایی‌های خود، یادگیری، کاوش و جست وجو باشیم و با آغوش باز به سوی چالش‌های مسیر پیش روی خود حرکت کنیم. این انگیزه راهی برای ارضای نیاز‌های روانی ما است.نیاز‌هایی مثل احساس خودمختاربودن، احساس شایستگی و ارتباط با افراد دیگر. راه ساده شناخت این انگیزه‌ها، دقت به جملاتی است که هنگام انجام فعالیت دلخواه خود، آن‌هارا به کار می‌ بریم.مثلا : « چقدر جذابه!» « چقدر دوست دارم این کارو ادامه بدم!»

اما اگر بخواهیم دقیقتر با انگیزه‌های درونی خود اشنا شویم، سوالات زیر به ما کمک می‌کنند:

  • چقدر خودمان را درگیر رسیدن به هدفمان می‌کنیم و چقدر از زمانمان را برای آن هدف صرف کنیم؟
  • چقدر حاضر هستیم با چالش‌های پیش روی خود بجنگیم؟ حتی اگر در مسیر خود تجربه شکست داشته باشیم؟
  • چقدر در کارخود خلاقیت به خرج می‌دهیم؟ ( وقتی کاری را بدلیل انگیزه درونی انجام دهیم، خلاقیت را بیشتر می‌توانیم چاشنی کار خود کنیم.)
  • چقدر سعی می‌ کنیم مباحث مرتبط با فعالیتی که انجام می‌دهیم را بصورت باکیفیت و عمیق یاد بگیریم؟
  • چقدر در روند انجام فعالیت، خوشحال هستیم و احساس رضایتمندی داریم؟
  • در انتهای هر روز، چقدر ارزو داریم که فردا زودتر برسد تا به ادامه فعالیت خود بپردازیم؟

حال می‌توانیم با توجه به سوالات، لیستی از فعالیت‌هایی که طبق انگیزه درونی به آنها می‌پردازیم، تهیه کنیم. این سوالات در پیدا کردن فعالیت‌های مرتبط با انگیزه بیرونی هم به ما کمک می‌کنند.

اما انگیزه بیرونی چیست؟

انگیزه بیرونی را با مثالی ساده برای شما توضیح می‌ دهیم. فرض کنید شما، فردی هستید که ورزش نمی‌ کنید.دوست شما به شما پیشنهاد می‌ دهد که اگر روزی 45 دقیقه ورزش کنید، در پایان ماه به شما 200 هزار تومان جایزه می‌ دهد.شما ورزش می‌ کنید و در پایان ماه، جایزه خود را دریافت می‌ کنید.

بنظرتان در اینجا آیا ورزش را بخاطر علاقه درونی خود انجام داده اید؟

آیا دریافت هدیه برای شما اهمی‌ت بیشتری داشته یا ورزش کردن؟

انگیزه بیرونی، در واقع همان جایزه است، اینکه شما بر اساس بدست آوردن نوعی مشوق، کاری را انجام دهید. مشوق شما می‌تواند پول، تحسین، شهرت، ترفیع و حتی یک لبخند باشد. در واقع انگیزه بیرونی، دلیلی برای شروع یا ادامه رفتاری است که بصورت محیطی ایجاد شده است، نه علاقه و انگیزه درونی شما.

بگذارید برای درک بیشتر اهمیتی مفهوم انگیزش برایتان مثالی از پژوهش‌های صورت گرفته در این زمینه بزنیم:

در رابطه با بحث انگیزش، بعضی پژوهش‌ها به عوامل بی‌انگیزگی بخصوص در روند تحصیلی دانشجویان پرداخته‌اند. در ادامه نگاهی به نتایج یک پژوهش کیفی درباره عوامل بی انگیزگی آنها می‌ پردازیم.

طبق پژوهش‌های اخیر، مسئولین مشغول به خدمت در بخش آموزش دانشگاه و همچنین اساتید، بیشترین نقش را در بی‌انگیزگی دانشجویان داشتند. در عوامل مرتبط با مسئولین، می‌توان به:

 برخورد نامناسب آنها با دانشجوها، عدم برقراری روابط صمیمانه با دانشجو، سخت‌گیری بیش از اندازه آنها نسبت به دانشجوها اشاره کرد.

 در عوامل مرتبط با استاد نیز می‌توان به استفاده از روش‌های نامناسب تدریس، سطح پایین سواد اساتید، سهیم نکردن دانشجو در فرایند تدریس، کم انرژی بودن و لحن نامناسب بیان اساتید در کلاس درس اشاره نمود.

 بنابراین استفاده از شیوه تدریس فعال، علاقه مندی اساتید به تدریس و استفاده از امکانات آموزشی و مشاوره  در افزایش انگیزه دانشجویان مؤثر است.

از جمله عوامل بعدی در ارتباط با امکانات دانشگاه است که شامل:

 مسائل مرتبط با تغذیه؛ مثل کیفیت پایین سلف دانشگاه، کیفیت پایین غذا، امکانات مربوط به فضای دانشگاه مانند؛ فضای کلاسی نامناسب، فضای آموزشی نامناسب، کمبود امکانات آموزشی، همچنین امکانات موجود در خوابگاه دانشجویی دانشگاه مانند؛ شلوغی بیش ازحد خوابگاه دانشجویی، وضعیت ظاهری مناسب خوابگاه، نبود امکانات گرمایشی و سرمایشی مناسب می‌باشد

عوامل بعدی مرتبط با محتوای دروس بود که گفته شده اگر دانشجو بصورت درونی برای یادگیری ارزش قائل باشد، تکالیف و محتوا برای او راهی است برای رسیدن به خودنظم دهی و خودکارامدی که می‌تواند به افزایش عزت نفس وی کمک کنند.

عوامل بعدی مسائل شخصی و دوستان دانشجو‌ها بود که از آن‌ها می‌توان به احساس رضایت مندی،علاقه شخصی، عوامل شخصیتی، انتظار خانواده، سلامت جسمی‌ و روانی، سبک زندگی، عوامل محیطی وافسردگی، ارتباط ضعیف با دوستان و… اشاره کرد.

اخرین عوامل با سیاست گذاری‌های دانشگاه مرتبط بودند که به دو عامل سیاستگذاری‌های مربوط به شغل و همچنین تفکیک جنسیت به عنوان عوامل بی‌انگیزگی در دانشجویان اشاره شده بود. (لازم به ذکر است این پژوهش در دانشگاه فرهنگیان انجام شده است.)

طبق این پژوهش می‌توان گفت رویداد‌های محیطی و موقعیت اجتماعی فرد نیز در انگیزه او اثرگذار است.

No comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *