فرهنگ ابزاری اساسی برای توانمندسازی و ابراز وجود افراد گوناگون جامعه است که از زمان تولد و حتی پیش از آن پیرامون ما را فرا گرفته و در کوچکترین موقعیتهای زندگی نمود و بروز مییابد. ارتباط میان فرهنگ و مهاجرت در طول تاریخ، یک ارتباط دوسویه و از جنس بدهبستان بوده است. از یک سو مهاجرت به غنا و تنوع فرهنگها، اقوام و نژادها در کشورهای پیشرفته کمک کرده است. از سوی دیگر به افراد گوناگون این فرصت را داده تا با شناخت فرهنگهای جدید، تجربههای تازهای را در ادامه مسیر زندگی کسب کنند و ساختار تازهای از زندگی روزمره را شکل دهند.
امروزه افراد زیادی در سراسر دنیا به امید یافتن مکان بهتری برای زندگی و موقعیتهای بهتر کاری و تحصیلی از وطن خود مهاجرت میکنند. این مهاجرت گاهی میان کشورهایی با فرهنگ مشابه و گاهی هم در میان کشورهایی اتفاق میافتد که فرهنگی متفاوت و حتی متناقض دارند. زمانی که تفاوت میان فرهنگهای دو کشور زیاد باشد، خانوادههای مهاجر در مسیر سازگار شدن با فرهنگ کشور جدید با مشکلات زیادی باید دست و پنجه نرم کنند. که یکی از مهمترین آنها، بروز مشکلات فرهنگی بین والدین مهاجر و فرزندان آنها است.
فهرست مطالب
مهاجرت و سلامت روان
مهاجرت و شکافهای فرهنگی، چالشهای متعددی را برای مهاجران ایجاد میکند. افرادی که مهاجرت میکنند استرسهای متعددی را تجربه میکنند که میتواند بر سلامت روانی آنها تأثیر بگذارد از جمله از دست دادن هنجارهای فرهنگی، آداب و رسوم مذهبی و سیستمهای حمایت اجتماعی، سازگاری با فرهنگ جدید و تغییر در هویت و مفهوم خود. تحقیقات پژوهشگران نشان داده است که میزان بیماریهای روانی در برخی از گروههای مهاجر شیوع بالاتری دارد.
چرا والدین مهاجر و فرزندانشان دچار تعارضات فرهنگی می شوند؟
ایجاد اختلافات فرهنگی میان والدین و فرزندان خانوادههای مهاجر یکی از مشکلات شایع مهاجرت است. علت بروز این اختلافات خانوادگی که یکی از مسائلی است که والدین پیش از مهاجرت تصور چندانی از آن ندارند، پذیرش عمیقتر و سریعتر فرهنگ خارجی توسط فرزندان است. چرا که فرزندان به راحتی با فرهنگ جدید تطبیق مییابند، با آن آشنا میشوند و حتی هویت خود را بر اساس آن تعریف میکنند. این در حالی است که هویت والدین چنان با فرهنگ مادری خود آمیخته است که در برخی موارد حتی از آشنایی با فرهنگ خارجی پرهیز میکنند و به فرهنگ اولیه خود پایبندتر هستند.
ماهها و حتی سالهای اول مهاجرت پرمشغلهترین سالها برای والدین هستند. بطوریکه اغلب آنقدر درگیر یافتن مکانی برای زندگی، کار و درآمد، یافتن مدرسه برای فرزندان، مشکلات غم غربت و دوری از خانواده خود و مسائل حقوقی و مالی مهاجرت هستند، که کمتر فرصتی برایشان جهت آشنایی با فرهنگ کشور خارجی باقی میماند.
در همین زمان فرزندان با فراغ بال مشغول کندوکاو دنیای جدید و آشنایی با فرهنگ بیگانه هستند. معمولا بعد از گذشت چند سال اولیه و زمانی که والدین به شرایط پایدارتری میرسند، ناگهان چشم باز میکنند و میبینند فرزندشان از نظر فرهنگی بسیار از آنها دور شده است. شاید بتوان گفت که این تطبیق پذیری سریع تر با فرهنگ خارجی در کودکان و نوجوانان به دلیل مشغلههای کمتر آنها باشد.
همچین از سوی دیگر، والدین مهاجر چندین دهه بیشتر از فرزند خود با اصول فرهنگ مادری خود زندگی کردهاند و این امر مانع از آن میشود که به راحتی بتوانند پذیرای سبک زندگی و طرز فکر متفاوتی باشند. بهویژه آنهایی که در کشور جدید تحصیل نکردهاند، کمتر خودشان را با فرهنگ جدید تطبیق میدهند. به همین دلیل کودکان متفاوت از والدین خود فکر میکنند.
ارتباط با جنس مخالف، دوست یابی در بین خارجیان، مسائل مربوط به حقوق فردی و آزادی و انتظارات مربوط به عملکرد دانشگاهی از رایج ترین مشکلات فرهنگی بین والدین مهاجر و فرزندان آنها است. در این اختلافات هر دو طرف درست میگویند. فقط فرزندان براساس فرهنگ کشور جدید و والدین براساس فرهنگ کشور مبداء به مسئله نگاه میکنند.
بسیاری از خانوادههای ایرانی که امروزه دست به مهاجرت میزنند، به دنبال ساختن یک زندگی بهتر برای فرزندان خود هستند که شاید امکان آن در وطن خودشان نباشد. اما با گذشت زمان و فرهنگ پذیری، والدین با فرزندان خود دچار مشکل میشوند. این تعارضات از سوی والدین مهاجر بیاحترامی بزرگی از سوی فرزندانی تعبیر میشود که منطق و فداکاری والدین خود را در ترک وطن خود برای رسیدن به یک زندگی بهتر درک نمیکنند. این سوءبرداشت موجب ایجاد احساس سرخوردگی و خشم میشود که زمینه را برای تشدید اختلافات فراهم میکند.
نقش تفاوتهای جنسیتی در مشکلات میان والدین مهاجر و فرزندان
با وجودی که مشکلات فرهنگی بین والدین مهاجر و فرزندان در هر دو جنسیت دیده میشود، اما به دلیل وجود احتمال حاملگی و مسئله غیرت، شدت این نوع مشکلات در مورد فرزندان دختر بیشتر دیده میشود. به علاوه، الزامات فرهنگی متفاوت مانند نحوه لباس پوشیدن، رفت و آمد و ارتباط با جنس مخالف موجب میشود که فشارهای بیشتری به دختران مهاجر وارد شود.
این نوع تفاوتها و انتظارات فرهنگی باعث تشدید دعوا بین والدین مهاجر و دختران میشود. حتی اگر در خانواده دعوایی رخ ندهد، اغلب دختران نوجوان مهاجر ترجیح میدهند که زندگی دوگانهای داشته باشند و روابط شخصی و حتی طرز لباس پوشیدن خود را در جامعه از والدین مخفی کنند. دخترانی که تنها راه پیشگیری از دعوا با والدین را سرکوب کردن احساسات خود میبینند، در نهایت دچار افسردگی و اضطراب در اثر تعارض در تقاضاهای فرهنگی والدین و کشور خارجی میشود.
اما این اختلافات تنها محدود به دختران نیست و پسران نیز دچار تعارضات و الزامات فرهنگی میشوند، اما فقدان ریسک بارداری باعث میشود که والدین در زندگی آنها کنکاش کمتری کنند و بحثهای کمتری در پی بروز تفاوت فرهنگی بین آنها درگیرد.
با این حال، انتظارات بالا در حوزهی دستاوردهای علمی از جمله مشکلات فرهنگی بین والدین مهاجر و فرزندان پسر است. آشنایی با فرهنگ کشورهای پیشرفته تبعات دیگری هم دارد. در برخی موارد دیده میشود که پسران با دستاویز قرار دادن ایده آزادی و حقوق فردی که در فضای کشور جدید آموختهاند، توصیههای والدین را دخالت در استقلال خود تلقی میکنند.
عوامل موثر بر شدت اختلافات و سازگاری فرهنگی
افراد مهاجر از پیشینههای فرهنگی متنوعی با هویتهای فرهنگی متنوع شکل گرفته، دست به مهاجرت میزنند. همانطور که در بالا اشاره شد، هویت فرهنگی تحت تأثیر عوامل مختلفی در طی روند مهاجرت و پس از آن قرار دارد. تفاوتهای فرهنگی، موضوعی جدی است که مهاجران با آن در تماس مستقیم هستند و آن را تجربه میکنند.
در تعیین میزان مشکلات سازگاری فرد در روند مهاجرت، در نظر گرفتن ماهیت جامعهای که فردی از آن مهاجرت کرده، ماهیت جامعه جدید و ویژگیهای اجتماعی فردی که مهاجرت کرده است، بسیار مهم هستند.
جوامع اجتماع محور یا جمع گرایانه بر انسجام، پیوندهای قوی بین افراد، همبستگی گروهی، وابستگی متقابل احساسی، سنت گرایی و هویت جمعی تأکید میکنند. در حالیکه جوامع فردگرا به فرد و نیازهای فرد ارزشگذاری بیشتری میکنند. در این فرهنگ آزادی عمل برای افراد وجود دارد تا به عنوان یک فرد آنچه را ترجیح میدهد انجام دهد.
بطور خلاصه، علاوه بر نوع فرهنگ قبلی و جدید، عواملی چون جنسیت، سن کودکان و والدین در زمان مهاجرت، مهارتهای زبانی، سطح تحصیلات و طبقه اجتماعی خانواده، اعتقادات مذهبی، میزان انعطافپذیری، نوع حل مسئله و ویژگیهای شخصیتی افراد، داشتن حمایت اجتماعی، دلایل مهاجرت، روند مهاجرت و سازگاری با شرایط جدید را سهلتر یا دشوارتر میکند و به همین میزان بر سلامت روانی فرد تاثیر میگذارد.
تضادهای فرهنگی در خانواده
این تعارضات و تضادهای فرهنگی اگر چه طبیعی هستند اما اگر درست مدیریت نشوند میتوانند به ایجاد اختلافات جدی و شکاف میان والدین و فرزندان منجر شوند. این مشکلات میتواند در ارتباط با طرز لباس پوشیدن و یا معاشرت با سایر افراد باشد. مهم است که افراد بتوانند در مورد تضادها در محیط داخل خانواده صحبت کنند. فرزندان حق دارند سؤال کنند که چرا والدین از آنها میخواهند به طور خاصی رفتار کنند.
پس از مهاجرت و حتی قبل از آن، والدین باید خود را آماده تغییراتی کنند که در اثر هویت یابی با فرهنگ خارجی در فرزندشان پدیدار میشود. مسئله این نیست که آیا فرزند شما در تماس با فرهنگ خارجی تغییر خواهد کرد یا خیر، بلکه از آنجا که این اتفاق به هر حال رخ میدهد، مسئله چگونگی و شدت این نوع تغییرات است.
راه حل مشکلات فرهنگی بین والدین مهاجر و فرزندان
اگر با فرزند نوجوان خود در مورد ارزشهای فرهنگی دچار تعارض شدهاید، به جای اینکه به او غر بزنید، کنار او بنشینید و از اهداف، علل و آرزوهای خود برای مهاجرت صحبت کنید. برای او تعریف کنید که برای رسیدن به یک زندگی بهتر، چه چیزهایی را پشت سر جا گذاشتهاید.
آگاهی فرزندان از امیدها و آرزوهای والدین، درک آنان را نسبت به فرهنگ و طرز فکر والدین افزایش میدهد. از فرزند خود بخواهید گفتگویی صمیمانه در مورد دیدگاههای خود در ارتباط با زندگی داشته باشید و پذیرای نظرات آنها باشید. بدون قضاوت و پیش داوری، والدین و فرزندان میتواند تجربههای یکدیگر را بهتر درک کنند و ضمن درک تفاوتها، در شرایط آرام تری به یک مصالحه برسند.
در این راه والدینی موفق هستند که به جای کنترل و دستور دادن، سعی کنند که به مهارتهایی دست یابند که در زندگی فرزند خود اثرگذاری و نفوذ بیشتری داشته باشند. این امر میتواند از طریق شرکت در فعالیتهای فرهنگی خارجی و لذت بردن از آنها و دعوت از دوستان فرزندتان به خانه میسر شود.
روانشناسی و مهاجرت
مهاجرت جزء استرسهای بزرگ زندگی در نظر گرفته ميشود و میزان استرس تجربه شده به عوامل مختلفی بستگی دارد. گاهی حل تعارضاتی که در بالا گفته شد، نیازمند راهکارهای ویژهتری هستند. در این زمان میتوانید از روانشناسان مجرب کمک حرفهای دریافت کنید. دراین خصوص افراد باید دنبال مشاور متخصص و هم زبان باشند. مشاوری که هم فرهنگ ایران و هم فرهنگ کشور مقصد را میشناسد و نسبت به مسائل روانی، اجتماعی و فرهنگی مهاجران آشنا است، میتواند به کاهش فشار روانی و یادگیری مهارتهای مقابلهای برای بهبود کیفیت زندگی مهاجرین کمک کند.
پیشگیری همواره موثرتر از درمان
موثرترین راه برای کاهش تعارضات و اختلافات فرهنگی بین والدین و فرزندان انجام مشاوره پیش از مهاجرت است. در این مشاوره افراد پیشبینی میکنند که که در مسیر مهاجرت با چه مشکلات و چالشهایی رو به رو میشوند و به کمک مشاور سعی میکنند آمادگی نسبی و راهکارهای پیشگیرانه برای هر کدام پیدا کنند.
همچنین خانوادههایی که میخواهند مهاجرت کنند اگر قبل از مهاجرت مسائل خانوادگی در رابطهای با کودک و نوجوانشان دارند، باید این مشکلات را حل کنند. چراکه بعد از مهاجرت استرسهایی که بابت پیدا کردن شغل، مسکن، یا رفتن به دانشگاه و شوک فرهنگی به افراد وارد میشود باعث تشدید مشکلات خانوادگی میشود.
پس از مهاجرت، تعداد قابل توجهی از مراجعان از مشکلات خانوادگی مانند دخالتها یا عدم مرزبندیهای خانواده شکایت دارند. براساس تحقیقی که بر روی زوجهای ایرانی مهاجر در آمریکا صورت گرفته حدود ۳۰ درصد آنها در چهار سال اول طلاق میگیرند.
مراجعه به روانشناس همچنین کمک میکند که والدین و فرزندان انتظارات درست و منطقی داشته باشند. مهم است زمانیکه والدین تصمیم به مهاجرت میگیرند به یاد داشته باشند که به کشوری جدید با فرهنگی متفاوت میروند و نمیتوانند توقع داشته باشند که در کشور جدید با فرهنگ پیشین خود زندگی کنند. درست است که ما باید اصولی را که برایمان مهم است، حفظ کنیم، اما باید بدانیم خیلی از اصول کشوری که به آن مهاجرت کردهایم را نیز باید بپذریم.
سخن پایانی
مهاجرت از جمله مسئلههایی است که افراد باید با آمادگی با آن روبهرو شوند. قبل از مهاجرت، امور و ملزومات مرتبط با مهاجرت را طی یک برنامه دقیق و از پیش تعیین شده پیگیری کنید تا با استرس کمتری روبهرو شوید. پیگیری اطلاعات صحیح از منابع معتبر و معتمد قبل و بعد از مهاجرت، داشتن تعامل با خانواده و دوستان جدید و قدیمی، داشتن برنامه ورزش منظم و روزانه، همراه با برنامهریزی جهت دستیابی به اهداف کوتاه مدت و بلندمدت واقعبینانه نیز از دیگر کارهای موثر است.
تحقیقات نشان داده است که این کار یکی از بهترین و موثرترین راههاست. هرچند پیدا کردن دوستهای جدید و شبکهی اجتماعی کار بسیار سختی است اما اگر افراد بتوانند دوست یا گروهی را پیدا کنند که از سوی آن حمایت شوند، بسیار کمک کننده است.
معرفی نویسنده: فائزه حاجیپور
همیشه به دنبال کشف پیچیدگیهای روان انسان بودم و هستم.
در دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران، روانشناسی خوندم و بعد برای ادامهی این جستجو مقطع کارشناسی ارشد رو در دانشگاه بهشتی ادامه دادم.
نوشتن برای من نوعی خلق هست و من از خلق کردن لذت میبرم.
با توجه به علاقهمندیهام سعی میکنم در مقالاتی که برای ماروم تهیه میکنم از «روان» و پیچیدگیهاش براتون بنویسم.
No comment