مفهوم یادگیری

دانش‌آموز، دانشجو، کارمند، معلم یا هنرمند! در هر جایگاه و هر مرحله‌ای از زندگی که باشید، یادگیری، مفهوم کلیدی است که در مسیر رشد و پیشرفت، به شما کمک می‌کند. ما از روزی که چشم گشودیم و پا به این جهان ناشناخته گذاشتیم، چالش‌های زیادی را پشت سر گذاشتیم و به لطف مهارت یادگیری، این جهان ناشناخته را برای خود به محیطی ایمن‌تر تبدیل کردیم. تصور کنید هر دفعه که می‌خواستید بند کفشتان را ببندید، نیاز به کمک داشتید و قرار بود مثل روز اول این کار را انجام دهید! آن وقت چه پیش می‌آمد؟! یا مثلاً هر زمان که از دوچرخه استفاده می‌کردید، مثل روز اول بدون هیچ کنترلی، نمی‌توانستید رکاب بزنید! تصورش هم عجیب و غریب است، نه؟! اینجاست که به نقش مهم و کلیدی مفهوم یادگیری پی می‌بریم و متوجه می‌شویم که یادگیری بخش مهمی از زندگی روزمره ما است. مفهومی که گاهی بی آنکه به آن توجه کنیم، بسیاری از سختی‌ها را برای ما آسان نموده است! اما سؤال اینجاست که چطور می‌توان یادگیری را بیشتر شناخت؟ آیا می‌توانیم فراگیران بهتری باشیم و کیفیت یادگیری خود را افزایش دهیم؟

در این مقاله همراه ماروم باشید تا قدم به قدم، درباره‌ی یادگیری، یاد بگیریم! شاید جالب به نظر برسد، اما باید بدانیم که متأسفانه ما در زندگی سعی بر یادگیری موضوعات متفاوتی داریم، اما درباره‌ی مفهوم یادگیری، اطلاعات کافی نداریم. بیایید یک بار برای همیشه، یادگیری را از وجوه مختلف مورد بررسی قرار دهیم و درباره‌ی آن بیشتر بیاموزیم. قبل از هر چیز، باید از تعریف این مفهوم آغاز کنیم. به نظر ساده است! یادگیری، یاد گرفتن هر موضوعی است! اما اگر بخواهیم قدری عمیق‌تر این مفهوم را بررسی کنیم، باید بدانیم که یادگیری تعاریف متفاوتی دارد و نظریه‌پردازان با دیدگاه‌های متفاوتی این مفهوم را تبیین می‌کنند.

جرج، دیویس و نیکمس (2007) اینطور بیان می‌کنند که در زمینه پژوهش‌های آموزشی، بیش از 50 نظریه متفاوت درباره‌ی یادگیری مطرح شده است؛ که می‌توان گفت هم خوب است و هم بد! گاهی این تعدد نظریه، منجر به ابهام می‌شود و گاهی به خوبی جزئیات پیچیده‌ی این مفهوم را توضیح می‌دهد. در این مقاله برای شما از تعریف یادگیری خواهیم گفت و نکاتی را مرور خواهیم کرد که احتمالاً تا به حال درباره‌ی یادگیری نمی‌دانستید.

فهرست مطالب

درباره‌ی مفهوم یادگیری چه می‌دانیم؟

همانطور که گفتیم، دانستن درباره‌ی مفهوم یادگیری بسیار مهم است. به ویژه برای افرادی که با این مفهوم سر و کار دارند. از معلم‌ها و اساتید گرفته، تا دانشجویان و دانش‌آموزان. چرا که به هر میزانی که تسلط ما نسبت به این مفهوم و عوامل مرتبط با آن بیشتر باشد، به احتمال بیشتری می‌توانیم جدیدترین و بروزترین اطلاعات را بیاموزیم. قبل از پرداختن به نظریه‌های مرتبط با یادگیری، به چند باور رایج درباره‌ی یادگیری بپردازیم:

  • یادگیری صرفاً در مدرسه و دانشگاه اتفاق می‌افتد! این باور کاملاً اشتباه است. جالب است بدانید برخی از پژوهشگران معتقدند یادگیری هفده روز پس از لقاح آغاز می‌شود.
  • یادگیری امری پیچیده است! درست است که مفهوم یادگیری پیچیدگی‌های خاص خود را دارد اما این بدین معنا نیست که یادگیری موضوعی مستقل از زندگی روزمره است. نه! یادگیری جزء جدایی‌ناپذیر از زندگی روزمره ما است. فراموش نکنید که بشر در دو چیز بسیار خوب عمل می‌کند: بقا و یادگیری! در واقع ظرفیت ما برای یادگیری، به قدری انعطاف‌پذیری و سازگاری برای ما به ارمغان می‌آورد که هیچ گونه‌ی دیگری نمی‌تواند شبیه به ما عمل کند. ما در هر لحظه از زندگی در حال یادگیری هستیم، اگرچه شاید نسبت به آن آگاه نباشیم. در یک کلام، ما برای یادگیری طراحی شده‌ایم و این فرآیند در ارتباط با افراد، محرک‌ها و محیط‌های مختلف اتفاق می‌افتد.
  • یادگیری قابل اندازه‌گیری است! آزمون‌های مختلف، کارنامه‌ها و نمرات اگرچه به عنوان معیارهایی برای سنجش یادگیری استفاده می‌شوند، اما باید دانست که یادگیری مفهومی نیست که به همین آسانی، سنجیده شود! یادگیری مفهوم وسیعی است که تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد اما محدود کردنِ ارزیابی و سنجش آن، به آزمون و نمره کار درستی نیست. در واقع باید دانست همه‌ی یادگیری‌ها، کمی و قابل اندازه‌گیری نیستند.
  • یادگیری انتقال دانش از فردی به فرد دیگر است! برخلاف باور رایج که برای یادگیری، باید مدرسی باشد تا به فردی، درسی را بیاموزد، باید بدانیم که یادگیری صرفاً محدود به تدریس نیست. بلکه مفهومی فراتر از این حرف‌هاست! یادگیری مجموعه‌ای از عوامل متعددی همچون عواطف، احساسات، شخصیت و انگیزه است. بنابراین نباید این مفهوم را به کلاس درس، معلم و نمره محدود کرد.

بعد از مرور این باورهای رایج اما نادرست درباره‌ی مفهوم یادگیری، باید به این نکته نیز اشاره کنیم که این مفهوم اغلب با مفاهیمی مثل آموزش، تدریس و یا تعلیم اشتباه گرفته می‌شود! بنابراین شاید بهتر باشد ادامه‌ی مقاله درباره‌ی مفهوم‌های رایجی که با یادگیری اشتباه گرفته می‌شوند صحبت کنیم.

تدریس یا تعلیم (Teaching)

وقتی حرف از تعلیم یا تدریس است، اغلب ذهن ما به سمت مدرسه و کلاس درس می‌رود! که البته باید گفت ذهن ما چندان هم بیراهه نمی‌رود. به بیان ساده تدریس، همان کاری است که مدرس انجام می‌دهد، یا تعلیم همان کاری است که معلم می‌کند. دمبو (1994) تدریس را “مجموعه اعمالی که به قصد کمک به ایجاد یادگیری از سوی معلم انجام می‌شود” تعریف کرده است. دقت کردید که در این تعریف مفهوم یادگیری، توسط فردی به فرد دیگر منتقل می‌شود. 

در واقع اگر بخواهیم ساده بگوییم، تمامی اعمال یک معلم یا مدرس، که منجر به یادگیری فراگیران می‌شود، همان تدریس یا تعلیم است. احتمالاً شما نیز متوجه چارچوب محدود این مفهوم شده‌اید. ارتباط بین دو شخص، که یکی یاد می‌گیرد و دیگری یاد می‌دهد! اما آیا این تمام ماجراست؟ آیا یادگیری صرفاً اینگونه انجام می‌شود؟ اگر مدرس یا معلمی نباشد، شما نمی‌توانید یادگیری داشته باشید؟  تکلیف آن همه مهارت‌هایی که از طریق منابع مختلف آموختید چیست؟ آیا گوینده‌ی رادیو که صبح امروز، به شما نکته‌ی جدیدی آموخت، معلم شما است؟ اینجاست که باید درباره‌ی مفهوم وسیع‌تری به نام آموزش صحبت کنیم.

آموزش (Instruction)

اگرچه تعلیم، مفهومی است که نیاز به حضور معلم دارد؛ آموزش مفهوم وسیع‌تری است که سیدل و شاولسون (2007) اینگونه آن را تعریف می‌کنند:

خلق محیط‌های یادگیری که در آن فعالیت‌های مورد نیاز یادگیرندگان برای ساختن دانش و کسب توانایی تفکر به حداکثر می‌رسد.

همانطور که از تعریف نیز پیداست، آموزش در قیاس با یادگیری، جنبه بیرونی دارد. همچنین باید به این نکته نیز توجه کنیم که در آموزش نیز همانند تدریس، نقش محیط‌های یادگیری، اهمیت دارد؛ البته این موضوع فراتر از داشتن یک معلم یا مدرس است. چرا که آموزش به صور متفاوتی، اتفاق می‌افتد. بگذارید  تدریس و آموزش را اینگونه مقایسه کنیم:

  • تدریس، بخشی از آموزش است؛ اما همه‌ی آن نیست!
  • در تدریس، تقابل رو درروی مدرس و فراگیر بسیار اهمیت دارد؛ اما آموزش، تمامی عواملی است که در محیط یادگیری جریان دارد (برای همین است که آموزش از راه دور داریم، اما تدریس از راه دور نداریم).
  • آموزش و تدریس، هر دو برای یادگیری سودمند هستند.

بعد از تعریف دو مفهوم نزدیک به مفهوم یادگیری، یعنی تدریس و آموزش، وقت آن است مفهوم یادگیری را تعریف کنیم و ببینیم نظریه‌پردازان متفاوت، چگونه این مفهوم را شرح داده‌اند.

تفاوت مفهوم یادگیری و آموزش

تعریف مفهوم یادگیری

همانطور که در ابتدای مقاله نیز گفتیم، تعریف یادگیری کار آسانی نیست! آیا یادگیری محصول و نتیجه‌ی تلاش است؟ یا یک فرآیند است؟ شاید هم ترکیبی از نتیجه و فرآیند باشد؟! اصلاً چطور می‌توان یادگیری را ارزیابی کرد؟ چگونه می‌توان مطمئن شد که فردی، چیزی را یاد گرفته و یادگیری اتفاق افتاده است؟

وقتی حرف از مفهوم یادگیری به میان می‌آید، ذهن همه‌ی ما به سمت مدرسه و کلاس درس می‎رود. چرا که عموماً فکر می‌کنیم، یادگیری محدود به مدرسه است و این مفهوم را در کلاس درس، معنا می‌کنیم. همه‌ی ما تجربه‌ی رفتن به مدرسه را داریم و گمان می‌کنیم، یادگیری ما در مدارس اتفاق افتاده است. 

این در حالی است که تعداد زیادی از دانش‌آموزان، هنگامی که پا به مدرسه می‌گذارند، مقدار زیادی دانش و مجموعه‌ای از مهارت‌ها را به همراه دارند! اما باید بدانیم که مدرسه تنها یکی از محیط‌هایی است که یادگیری در آن رقم می‌خورد. یادگیری در خانه، محل کار، خارج از خانه و در زندگی روزمره اتفاق می‌افتد. امروزه، به صورت 24 ساعته و در تمامی روزهای هفته، دانشجویان و دانش‌آموزان می‌توانند منابع مختلف برای یادگیری را در اختیار داشته باشند و از آن استفاده کنند.

نظریه‌پردازان مختلف، یادگیری را چگونه تعریف می‌کنند؟

قبل از هر چیز باید بدانیم، رویکردهای متفاوت روانشناسی، یادگیری را از چشم‌‌انداز خاص خود تعریف می‌کنند. اگر می‌خواهید کاملاً درباره‌ی این رویکردها بدانید، ماروم به شما پیشنهاد می‌کند کتاب “نظریه‌های یادگیری انسان” از گی آر. لفرانسوا، ترجمه یحیی سیدمحمدی را مطالعه کنید. اما به صورت کلی، بیایید مروری داشته باشیم بر تعاریف یادگیری.

معروف‌ترین تعریف یادگیری، اینطور است:

فرآیند ایجاد تغییر نسبتاً پایدار در رفتار یا توان رفتاری، که حاصل تجربه است و نمی‌توان آن را به حالت‌های موقتی مثل بیماری، خستگی یا مصرف داروها، نسبت داد.

چند نکته مهم در این تعریف را باید بیشتر توضیح دهیم:

  • اول اینکه یادگیری همراه با تغییر است. یعنی فردی که چیزی را یاد می‌گیرد، با زمان قبل از یادگیری، تغییری را تجربه می‌کند. گاهی این تغییر کسب یک مهارت جدید مثل دوچرخه سواری است، گاهی یادگیری شماره تلفن دوستتان!
  • هر تغییری، یادگیری نیست! فراموش نکنید که تغییر در یادگیری نبستاً پایدار است. یعنی تغییر موقتی و گذرا نیست.
  • تغییر در توان رفتاری است. احتمالاً این بخش از تعریف برای شما مبهم باشد. توان رفتاری یعنی یادگیری در یادگیرنده نوعی توانایی ایجاد می‌کند. به این معنا که تغییر حاصل از یادگیری صرفاً به تغییر در رفتار ظاهری او نیست! بلکه توانمندی‌های یادگیرنده (چه درونی و چه بیرونی) تغییر می‌کند.
  • تجربه در ایجاد این تغییر اهمیت دارد! همیشه به خاطر داشته باشید که هر تغییری در توان رفتاری، یادگیری نیست. بلکه یادگیری، به همراه تجربه اتفاق می‌افتد. احتمالاً این سؤال در ذهنتان باشد که مگر می‌شود به غیر از تجربه، تغییری پیش آید؟ پاسخ به این سؤال مثبت است. چرا که گاهی این تغییر بخاطر رشد کردن، بالغ شدن و یا افزایش سن است. بنابراین باید بدانیم که تجربه در یادگیری بسیار مهم است.

اما تجربه دقیقاً چیست؟ جان دیویی، تجربه را “نوعی داد و ستد بین یادگیرنده  و آنچه در محیط یادگیری است”، می‌داند. بنابراین گوش دادن به یک پادکست، صحبت کردن با فردی متخصص، خواندن کتاب و تفکر درباره‌ی مسائل، همه و همه می‌توانند تجاربی باشند که یادگیری ما را رقم می‌زنند.

پس از بررسی نکات مرتبط با این تعریف، باید به این موضوع نیز اشاره کنیم که یکی از ریشه‌ای ترین مجادلات درباره‌ی مفهوم یادگیری این است که یادگیری محصول است یا فرآیند؟ در حوزه تحصیلی و آکادمیک، یادگیری بیشتر یک نتیجه قابل مشاهده در نظر گرفته می‌شود، به این معنا که منجر به ایجاد تغییر یا خروجی خاصی است. اغلب این خروجی با نمره و رتبه سنجیده می‌شود. چنین رویکردی، یادگیری را محدود می‌کند. خوشبختانه در دهه‌های اخیر، این نوع نگاه به یادگیری تغییر کرده و این مفهوم صرفاً یک خروجی قابل مشاهده، مثل نمره نیست.

سالجو (1979) درباره‌ی یادگیری نگاهی جالب دارد و معتقد است فراگیران، یادگیری را درپنج دسته مفهوم سازی می‌کنند:

  • یادگیری به عنوان افزایش کمی دانش: به این معنا که یادگیری به دست آوردن اطلاعات و افزودن به دانش است.
  • یادگیری به عنوان به یادسپاری: یادگیری همان به حافظه سپردن و به خاطر آوردن اطلاعات است.
  • یادگیری به عنوان اکتساب: یادگیری به دست آوردن اطلاعات، مهارت‌ها و روش‌هایی است که می‌تواند در صورت نیاز استفاده شود.
  • یادگیری به عنوان معناسازی به صورت انتزاعی: یادگیری ساختن مفاهیم و ارتباط دادن آن‌ها با یکدیگر است.
  • یادگیری به عنوان تفسیر و فهم واقعیت به روشی جدید: یادگیری درک جهان اطراف از طریق تفسیر مجدد دانش است.

آنچه در این مفهوم‌سازی‌ها اهمیت دارد، این نکته است که یادگیری را نه می‌توان محصول خروجی دانست و نه فرآیند! بلکه یادگیری ترکیبی از نتیجه و فرآیند است. به بیانی دیگر، یادگیری در نهایت به افراد کمک می‌کند تا شیوه‌ی درک، تجربه و یا مفهوم‌سازی خود از جهان اطراف را تغییر دهند.

مارومی‌های عزیز در این مقاله از چیستی یادگیری و تفاوت آن با مفاهیمی گفتیم که اغلب با آن، اشتباه گرفته می‌شوند. فراموش نکنید که یادگیری، آموزش و تدریس، سه مفهوم متمایزی هستند که با یکدیگر در ارتباط اند. آموزش مفهوم وسیعی است که تدریس را شامل می‌شود و در نهایت آموزش و تدریس، هر دو به افراد در یادگیری بهتر کمک می‌کنند. همراه ماروم باشید تا در مقاله‌های بعدی، بیشتر درباره‌ی یادگیری، یاد بگیرید!

تصویر معرفی نویسنده: زینب سیارفرد

معرفی نویسنده: زینب سیارفرد

کارشناسی روانشناسی را در دانشگاه بیرجند گذراندم و در حال حاضر دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی شناختی دانشگاه تربیت مدرس هستم.
خودم رو یک جستجوگر می‌دونم که به نوشتن علاقه داره و همیشه از شناخت جهان اطرافش به وجد میاد.

بعد از مطالعه دیدگاه نظریه پردازان مختلف دنیا درباره مفهوم یادگیری، نظر شما درباره این مفهوم و تفاوت آن با آموزش و تدریس چیست؟
حال خوب و آروم با ماروم
درخواست مشاوره

No comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *