در مقالههای قبلی به طور مفصل به طرحوارههای ناسازگار پرداختهایم در این مقاله ماروم قصد دارد تا به صورت ویژه به طرحواره ناسازگار آسیب پذیری در برابر آسیب و بیماری یا تله آسیب پذیری بپردازد.
طرحوارهای که به باور شما برای فاجعهای که در راه است اشاره دارد. یکی از احساسهای اصلی همراه با تله آسیب پذیری احساس اضطراب است. فرد احساس میکند که مصیبت در کمین نشسته و هر لحظه ممکن است به وی حمله کند. همه ما ممکن است گاهی این نگرانی را داشته باشیم که اتفاق بدی قرار است بیفتد. اما اگر تله آسیب پذیری وجود داشته باشد، احساس دائمی تهدیدات قریب الوقوع برای ایمنی خود یا عزیزانتان را تجربه میکنید و انتظار وقوع بلایای اجتناب ناپذیر را دارید.
مواردی که به احساس مداوم از اینکه دنیا مکانی خطرناک است مرتبط است. ترسها میتوانند پیرامون مسائل پزشکی و بیماریهای شدید (مانند سرطان، اچ آی وی)، مسائل عاطفی، مسائل مالی، مسائل جنایی (مانند قتل، سرقت، از دست دادن آزادی) و مسائل زیست محیطی (مانند زلزله، جنگ) حلقه بزنند. این ترسها شدید و نامتناسب با سطح واقعی هستند.
هنگامی که این طرحواره ناسازگار فعال میشود، ممکن است به طور قابل ملاحظهای ترس، کنارهگیری، اجتناب، اقدامات حفاظتی و پاسخهای مبارزه یا فرار را تحریک کند. نیاز واقعی پشت این طرحواره ثبات و ایمنی فیزیکی و عاطفی در محیط و توانایی مقابله با تهدیدات یا چالشهای پیشرو است.
اگر به طور کلی به بیشتر این سؤالات پاسخ منفی دهید، بعید است که تله آسیب پذیری داشته باشید. لطفاً این موضوع را در نظر بگیریدکه جواب تست در صورتی درست خواهد بود که با ترومای فعال، به عنوان مثال سوء استفاده، مناطق درگیری جنگی، مسائل بهداشتی تشخیص داده شده، فجایع زیست محیطی مانند آتش سوزی یا سیل، ترسها و نگرانیهای مربوط به ایمنی خود، مواجه نباشید.
این طرحواره به محیطهایی مربوط میشود که نسبتاً ایمن هستند و ترس از تهدید قریب الوقوع در آنها نامتناسب است. اگر فکر میکنید طرحواره آسیبپذیری در مورد شما صدق میکند، شروع به مشاهده نحوه تجلی آن در زندگی روزمره خود کنید. شناخت، کلید تغییر الگوهایی است که شما را از دستیابی به اهدافتان باز میدارد.
اگر با 5 یا بیشتر از گزارههای زیر موافق هستید، به احتمال زیاد این طرحواره را دارید.
بدیهی است که تله زندگی آسیب پذیری عامل اضطراب و استرس زیادی است. رادار تهدید مغز “آمیگدال” بسیار حساس شده است و خطر بالقوه را همه جا میبیند، حتی اگر احتمال وقوع اتفاقی واقعا کم باشد. این طرحواره اغلب در قلب اکثر اختلالات اضطرابی، اختلال اضطراب فراگیر، اختلال هراس، فوبیا، به ویژه آگورافوبیا (ترس از فضاهای باز) قرار دارد.
در اختلال وسواس – اجباری نیز این طرحواره بسیار رایج است، زیرا ما میتوانیم برای جلوگیری از هرگونه آسیب احتمالی مراسمی را انجام دهیم. به دلیل اضطراب، ما دائماً به دنبال اطمینان هستیم. اگر نگرانیهای ما در مورد سلامتی باشد، در نهایت در اینترنت به دنبال علائم میگردیم، یا دائماً بدن خود را برای علائم بیماری بررسی میکنیم که فقط اضطراب ما را بدتر میکند. همچنین ممکن است بارها و بارها از دیگران نظرشان را بپرسیم به این امید که آنچه میگویند باعث شود کمتر احساس اضطراب کنیم. ما همچنین در نهایت زندگی خود را محدود میکنیم. ممکن است با بیرون رفتن در صورت حمله پانیک بترسیم، ممکن است از موقعیتهای خاصی مانند پرواز یا سفر به مکانهای دور از خانه دچار فوبیا شویم.
این طرحواره به دلیل استرس مداوم و کم خوابی ناشی از ناتوانی در کنترل افکارمان میتواند تاثیر جدی بر سلامت ما بگذارد.
روابط نیز ممکن است آسیب ببینند زیرا ما هرگز آرام نیستیم یا کاملاً حضور نداریم. نگرانی دائمی لذت بردن را سخت میکند.
ما همچنین میتوانیم مسئولیتهای زیادی را بر دوش شرکای خود بگذاریم با تکیه زیاد بر آنها برای ایجاد احساس امنیت و امنیت و امنیت. اضطراب مزمن در طول زمان میتواند منجر به افسردگی شود. بنابراین میتوانیم در نهایت بیحال و بیانگیزه باشیم و تمایلی به درگیر شدن با دنیا نداشته باشیم. گاهی اوقات در نهایت یک زندگی بسیار منزوی خواهیم داشت.
قرار گرفتن در معرض آزار جسمی و عاطفی در دوران کودکی افراد را مستعد میکند تا هوشیاری بیش از حد و افزایش برانگیختگی سیستم خودمختار را تجربه کنند. اما این طرحواره برخلاف اکثر طرحوارههای دیگر بیشتر از سوء استفاده یا غفلت ناشی نمیشود بلکه معمولاً ناشی از بزرگ شدن با والدینی است که خودشان بسیار ترسو و بیش از حد محافظ بودند.
آنها احتمالاً همیشه با شما بودند و به شما میگفتند که همیشه مراقب باشید. به دلیل تنش و نگرانی که در اطراف شما وجود داشته، در محیطی بزرگ شدهاید که «خطرناک» به نظر میرسید. آمیگدال شما همیشه در حالت آماده باش قرار گرفته و بنابراین بیش از حد حساس شده است. اگر یکی از والدین شما دائماً نگران بوده و در مورد همه چیزهای وحشتناکی که ممکن است در زندگی اتفاق بیفتد صحبت کرده، آن افکار به عنوان “حقیقت” ملکه ذهنتان شدهاند. مغز شما باور دارد که در دنیایی بسیار خطرناک زندگی میکنید.
وحشت شما در تله آسیب پذیری به نوع تله شما بستگی دارد. تله آسیب پذیری چهار نوع دارد که ممکن است یک فرد بیش از یک نوع آن را داشته باشد.
افراد دارای این تله بیش از حد نگرانی برای سلامت خود دارند. آنها اعتقاد دارند مشکلی هست و دائم بدن خود را بررسی میکنند. جمله رایجی که از این افراد میشنویم ” نکند که…” است. معمولاً این افراد فعالیتهایی که برایشان استرس ایجاد میکند را حذف میکنند حتی روابط جنسی خود را با شریک زندگیشان به شدت کاهش میدهند. البته مهم است که ترس با شرایطی که فرد در لحظه در آن قرار دارد، تناسب نداشته باشد.
افراد با تله آسیب پذیری خطر، دنیا را محلی امن نمیدانند. این تله باعث میشود تا همیشه عصبی باشند و باور داشته باشند که اگر مراقب اوضاع نباشند اتفاق بدی میافتد.
افراد با این تله دائم نگران ورشکست شدن هستند و منتظرند تا آواره خیابان شوند البته این ترسشان با توجه به شرایط مالی که دارند اصلاً واقعبینانه نیست. این فراد هر چقدر هم که رفاه مالی داشته باشند باز هم نگران بحرانهای مالی و اقتصادی هستند. در یک جمله امنیت مالی را اصلا احساس نمیکنند مثل موارد دیگر نگرانی آنها واقعبینانه نیست. فردی با تله آسیب پذیری فقر به جایی میرسد که به سختی خرج میکند.
نگران دیوانه شدن هستند، در واقع فکر میکنند ممکن است کنترل را از دست بدهند. حساسیتی درونی برای فرد ایجاد میشود. به صورت اغراق آمیزی فاجعه بار به قضایا نگاه میکنند. تفکر مصیبتگرایانه نوعی از تفکر است که همراه همیشگی افراد دارای تله آسیب پذیری است. بدترین چیزها را برای اتفاق افتادن در نظر میگیرند و در انتظار فجایع هستند و بدتر از این نگاه منفی به امور، خود را به شدت ضعیف میبینند. در این شرایط افراد از موقعیتهای مختلف فرار میکنند. تقریباً بیشتر افرادی که با تله آسیب پذیری درگیر هستند از موقعیتهای بسیاری دوری میکنند و در نتیجه این رفتار خود را از موارد لذتبخش محروم میکنند.
با توجه به اینکه افراد دارای تله آسیب پذیری رفتارها و انتخابهایی دارند که به شدت آنها را به انزوا میکشاند نه تنها خودشان بلکه اطرافیان نزدیک مثل همسر و فرزندانشان هم از این تله آسیب میبینند.
همان طور که پیشتر مطرح شد، در میان موارد ذکر شده مورد اول اصلیترین سرچشمه است.
درمان تله آسیب پذیری زمانی به شکل اساسی صورت خواهد گرفت که یک متخصص حوزه طرحواره درمانی در کنارتان باشد اما گامهای زیر نیز میتوانند مؤثر باشند:
تله آسیب پذیری با محدود کردن زندگی شما بزرگترین آسیب را برایتان به همراه خواهد داشت. شما برای فرار از ترسهایتان و دوری از آسیب به شدت فعالیتهایتان را محدود میکنید و همین مسأله بر کیفیت زندگی خودتان و خانوادهتان اثر منفی میگذارد.
خبر خوب این است که در گام اول باید آگاه شوید که این تله را دارید که این مقاله در این راه میتواند بسیار مفید باشد در قدم بعدی برای درمان این تله یا طرحواره ناسازگار باید از یک متخصص کمک بگیرید، مراحل تغییر این تله به اختصار توضیح داده شد اما برای نتیجه بهتر، توصیه میشود یک متخصص در کنار خود داشته باشید. شاید کمی زمانبر باشد، اما طرحوارههای ناسازگار قابل درمان هستند فقط کافیست بخواهید که این اتفاق پیش آید.
من کارشناسی روانشناسی بالینی و کارشناسی ارشد رو روانشناسی عمومی خوندم. علاقمند به حوزه مدیریت استرس و مراقبه هستم.
حدود ۱۵ سال سابقه کار در زمینه آموزش و کاربرد انواع تکنیکهای ریلکسیشن،مدیتیشن و مایندفولنس دارم.
در حال حاضر به عنوان درمانگر در زمینههای درمان انواع اختلالات اضطرابی، مشاوره نوجوان و بهبود روابط والدین و فرزند، مشاوره پیش از ازدواج فعال هستم.