در اغلب کشورهای پیشرفته اصلیترین سوال والدین این است که چگونه بچههایی شاد تربیت کنیم؟ رفاه کودکان برای بزرگسالان بیش از هر چیز دیگری اهمیت دارد. اطلاعات زیادی در مورد تربیت کودکان باهوش و موفق وجود دارد، اما چگونه میتوان کودکان شاد تربیت کرد؟
گاهی اوقات برای والدین سخت است که بهترین چیز برای کودکان را با چیزی که آنها را خوشحال میکند هماهنگ کنند، نکته آنجاست که این دو نباید مقابل یکدیگر باشند. بچههای شادتر به احتمال زیادتری به بزرگسالانی موفق و کارآمد تبدیل خواهند شد. در دنیایی که بر عملکرد تأکید دارد، شادی یک مزیت فوق العاده است.
به طور کلی افراد شاد هم در کار و هم در عشق موفقتر از افراد ناراضی هستند. آنها عملکرد بهتری دارند، مشاغل معتبرتری دارند و حقوق بیشتری دریافت میکنند. احتمال ازدواج این افراد بیشتر است و پس از ازدواج رضایت بیشتری از ازدواج خود دارند. حال بیایید به بررسی اینکه چه چیزی در تربیت بچههای شاد اثرگذار است، بپردازیم. بیایید از 10 گام برای رسیدن به این هدف در کنار مارومآگاه شوید.
فهرست مطالب
گام اول: خودتان شاد باشید.
اولین قدم برای داشتن بچههای شاد ممکن است در ابتدا کمی خودخواهانه به نظر بیاید. واقعیت این است که فرزندان از همان بدو تولد متوجه خلق مادر خود میشوند و این رویه تا پایان عمر همراه آنهاست و یک حس دو طرفه است. حتی اگر در ظاهر لبخند به لب داشته باشید وقتی واقعاً ناراحت هستید فرزندتان متوجه میشود و مشغولیت ذهنی با این موضوع شروع افکار ناکارآمد و عدم شادابی وی است، میزان خوشحالی شما بر شادی و موفقیت فرزندان شما به طور چشمگیری تأثیر میگذارد.
تحقیقات گسترده ارتباط قابل توجهی بین مادرانی که احساس افسردگی میکنند و نتایج منفی در فرزندانشان مانند بهم زدن بازی و سایر مشکلات رفتاری نشان میدهد. اگرچه والدین شاد از نظر آماری به احتمال بیشتری فرزندان شاد دارند، اما هنوز هیچ مؤلفه زنتیکی پیدا نشده است. پس اول باید بپردازیم به اینکه اولین قدم برای شادتر شدن خود شما چیست؟
هر هفته زمانی را به تفریح با دوستان اختصاص دهید. از آنجایی که خنده مسری است با دوستان یا اعضای خانواده که شاد هستند، معاشرت کنید. خنده آنها شما را هم به خنده وا میدارد. اگرچه برای بالا رفتن روحیه شما نیازی به خندیدن ندارید.
دانشمندان علوم اعصاب بر این باورند که شنیدن خنده یک فرد دیگر باعث تحریک نورونهای آینهای در ناحیهای از مغز میشود که باعث میشود شنوندگان احساس کنند که در واقع خودشان میخندند. این یعنی حتی صدای خنده دیگری شما را از درون شاد میکند.
گام دوم: به کودکان بیاموزید که با دیگران رابطه برقرار کنند.
هیچ کس انکار نمیکند که یادگیری در مورد روابط مهم است اما واقعاً چقدر والدین وقت خود را صرف این آموزش به بچهها میکنند که چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنند؟ فقط گفتن ولش کن با یکی دیگه بازی کن وقتی بچهها با هم کنار نمیآیند، واقعاً در ایجاد مهارتهای ضروری افراد تأثیری ندارد. این مورد میتواند با تشویق بچهها به انجام اعمال کوچک مهربانانه برای ایجاد همدلی شروع شود. این نه تنها مهارتهای ضروری را ایجاد میکند و فرزندان شما را افراد بهتری میسازد، تحقیقات نشان میدهد که در دراز مدت آنها را شادتر میکند.
گام سوم: بچههای شاد تلاشگر هستند.
والدینی که بیشتر بر دستاوردها و موفقیتهای فرزندشان تمرکز دارند به احتمال بیشتری فرزندانی با افسردگی، اضطراب و سوء مصرف مواد خواهند داشت. در واقع والدین برای داشتن فرزندی شاد باید تلاش وی را ستایش کنند. اگر دائم فرزند خود را باهوش خطاب کنید او از حل معماهای سخت اجتناب میکند زیرا ترس از دست دادن لقب باهوش را دارد در حالی که فرزندانی که بر اساس تلاششان تشویق میشوند طالب معماهای سخت هستند.
گام چهارم: بچههای شاد خوشبین هستند.
اگر میخواهید با یک نوجوان بدبین و مملو از شکایت مواجه نشوید، در دوران پیش از نوجوانی به او بیاموزید که به جنبههای مثبت نگاه کند. خوشبینی به قدری با خوشحالی مرتبط است که عملاً میتوان این دو را برابر دانست. افراد خوشبین در مدرسه، کار و ورزش موفقترند، سالمتر هستند و عمر طولانیتری دارند، از ازدواج خود راضیترند، کمتر درگیر اضطراب و افسردگی میشوند.
گام پنجم: آموزش هوش هیجانی را جدی بگیرید.
هوش هیجانی یک مهارت است نه یک ویژگی ذاتی. اولین قدم این است که بتوانند زمانی که با عصبانیت دست و پنجه نرم میکنند همدلی را در نظر بگیرند. وقتی کودک هر تجربهای دارد به او کمک کنید تا از احساسات خود آگاه شود برای درک بهتر دیگران ابتدا باید خود را درک کرد.
گام ششم: عادات خوشایند ترتیب دهید.
وقتی چیزی عادت باشد عمل کردن به آن راحتتر است. چند روش قدرتمند برای رسیدن به این هدف شامل:
حذف محرکهایی که عامل حواسپرتی هستند.
اهدافی را برای افزایش حمایت اجتماعی تعیین کنید.
در هر زمان یک هدف تعیین کنید. اهداف بیش از حد بر اراده برای عمل اثر عکس دارند.
انتظار سریع رسیدن به هدف را نداشته باشید. مصر باشید.
گام هفتم: بچههای شاد انضباط شخصی را آموزش دیدهاند.
انضباط شخصی در کودکان از هوششان در رسیدن به موفقیت نقش مهمتری دارد. مقاومت در برابر وسوسه در کودکان در سالهای بعدی زندگی شادتر و موفقتری را رقم میزند.
گام هشتم: بچههای شاد زمان بیشتری را صرف بازی میکنند.
این روزها در مورد ذهن آگاهی زیاد میشنویم. اما در مورد بچهها به شکلی که به بزرگسالان اموزش داده میشود بیشتر شبیه یک چالش است و بازی با آن برابری میکند چرا که در زمان بازی کودکان کاملاً متمرکز بر لحظه حال هستند و نهایت لذت را میبرند. چیزی که متأسفانه این روزها از زندگی کودکان در حد زیادی حذف شده است. بازی فقط برای سرگرمی نیست بلکه برای یادگیری و رشد هیجانی و رشد شناختی ضروری است.
گام نهم: محیط را برای شادی فراهم کنیم.
برخی فعالیتها مثل دیدن تلویزیون بر شادی اثر عکس دارد زیرا کودک بسیاری از کارهایی که در آینده او را خوشحال خواهد کرد تعطیل میکند و فقط تلویزیون میبیند.
گام دهم: شام را خانوادگی میل کنید.
این سنت قدیمی که توسط پدربزرگها و مادربزرگها اجرا میشد در تربیت بچههای شادتر بسیار مؤثر است. این کودکان شرایط خلقی باثباتتری دارند و کمتر در آینده به سمت مواد و الکل خواهند رفت. دیدن شادی فرزندان قطعاً لذتبخش ترین و مهمترین آرزوی هر پدر یا مادری است اما فراموش نکنید رسیدن به این هدف جز با وجود والدین شاد محقق نخواهد شد. مارومدر کنار شما عزیزان است تا اگر به عنوان والدین نمیتوانید شاد باشید به شما در این مسیر کمک کند.
اگر به دنبال راهکارهایی برای تربیت بچههایی شاد هستید، این مقاله را از دست ندهید. در قسمت کامنت از دغدغهها و تجربیات خود با ماروم صحبت کنید.
No comment