فقدان در رابطه عاطفی

«دکتر اندرسون می‌گوید: هدف من این است که به مراجعین کمک کنم آن‌چه را که نیاز دارند نگه‌دارد و آن‌چه را که دیگر برای‌شان کارایی ندارد را رها کنند و بیهوده به دوش نکشند.»

این مقاله به ما کمک می‌کند که چگونه پس از رفتن کسی، با خاطرات منفی و فقدان فرد کنار بیاییم و پیامدهای کوتاه‌مدت و بلند‌مدت آن را بهبود ببخشیم.

وقتی یکی از عزیزان‌مان را از دست می‌دهیم، احساسات و هیجانات مختلفی بر سرمان آوار می‌شود و فرقی نمی‌کند این رفتن ناگهانی باشد یا از قبل قابل پیش‌بینی باشد.

فهرست:

شفا به زمان نیاز دارد!

دکتر اندرسون درباره‌ی رهایی هرچه زودتر از هیجانات منفی ایجاد شده بعد از، از دست دادن این‌گونه می‌گوید که اگرچه فرهنگ مدرن به سمتی می‌رود که همه‌ی کارها سریع انجام شود اما برای بهبود باید صبور باشیم!

باید در مسیر بهبود با سرعت خودمان حرکت کنیم و به خودمان زمان بدهیم و هرگز از مهرورزیدن به خودمان غافل نشویم.

به خودتان اجازه دهید طیف وسیعی از هیجانات را تجربه کنید

معمولا برای سوگ و فقدان مراحل مختلفی درنظر گرفته می‌شود اما شما به‌‌جای اینکه بر ترتیب و طی شدن هرکدام ازین مراحل برای خودتان تمرکز کنید اجازه دهید تا بدون چارچوب خودتان و هیجاناتتان را تجربه کنید. این ایده که هیجانات و نحوه‌ی بروز قابل پیش‌بینی است می‌تواند مضر باشد و شما را از ابرازات طبیعی خودتان دور کند.

اندرسون در این پژوهش به نکته‌ی مهمی اشاره می‌کند، او دریافت حمایت اجتماعی را پس از سوگ به این صورت توصیف می‌کند که ابتدا اطرافیان بسیار حمایت کننده و مهرورز می‌شوند اما رفته رفته به زندگی عادی خود باز می‌گردند و فرد را در انزوای خودش تنها می‌گذارند. فرد در این انزوا باید باخودش همراهی کند یا از درمانگر کمک بگیرد و با اینکه تمایل دارد هرچه سریع‌تر دوران غم‌اش را تمام کند اما وقت کافی و لازم را به خود بدهد تا غم به آرامی تمام شود. او به مراجعین خود چنین می‌گوید: گذر زمان در مواجهه با غم و اندوه بسیار مهم است.

حالا که غم فقدان رو به پایان است باید چه کرد؟

دکتر اندرسون درباره‌ی راه‌هایی صحبت می‌کند که پس از گذشت مدتی از فقدان به بهبود کمک می‌کند.

خاطرات قبل از فقدان را در آغوش بگیرید

اندرسون در بررسی خاطرات به این نتیجه رسیده‌است که بعضی از افراد دائما در خاطرات و سناریوهای مربوط به کسی که رفته‌است غرق می‌شوند و مرتبا به آن فرد فکر می‌کنند. این افراد در ذهن‌شان بخش‌هایی دارند که تمام تلاش‌شان را می‌کنند تا یاد آن فرد را زنده نگه‌دارد. قدران ذهنتان باشید و از آن فرار نکنید، چراکه این عملکرد ذهن، به شما کمک می‌کند تا خاطرات خوب و شاد را از یادنبرید و وقتی که بهبود پیدا کردید با یاد اینکه یک سیاهی مطلق را به پایان نبرده‌اید و تجربه‌‌ی شما لحظات خوبی هم داشته است، به شما آرامش می‌دهد.

هیجانات‌ در اثر فقدان را خفه نکنید

دکتر اندرسون به مراجعانش یادآوری می‌کرد که هرچه را که در لحظه حال رخ می‌دهد تجربه کنند و این تمرکز بر احساسات حال منجر به بهبودی می‌شود.
با این کار افراد به احساساتی که تجربه می‌کنند اعتبار می‌دهند و حال واقعی خود را درنظر می‌گیرند.

معناها را پیدا کنید

تحقیقات نشان داده‌است که افراد پس از شفا یافتن از رنج به این باور می‌رسند که از فقدانشان چه معناهایی بدست آورده‌اند، این امر معمولا زمانی اتفاق می‌افتد که افراد هم اجازه می‌دهند هیجانات مختلف را تجربه کنند و هم به معنای رابطه پایبند باشند، این امر رفته رفته به افراد کمک می‌کند که کنترل هیجانات آسان‌تر باشد.

نحوه برخورد با فقدان پارتنر عاطفی

به یاد داشته باشید که خاطرات منفی طبیعی هستند

خاطرات منفی و احساس گناه نیز بخش‌های طبیعی از روند سوگواری است. این بخش‌ها اگرچه طبیعی‌اند اما روند بهبودی را کند می‌کنند اما خب مگر چه اشکالی دارد؟ ما دربرابر فقدان آسیب‌پذیر هستیم و کنترلی بر این امر اجتناب‌ناپذیر نداریم هیجانات منفی از حسرت‌ها هم ریشه می‌گیرند. و ازتمام رویاها و آرزوهایی که از یک رابطه داشته‌ایم و به سرانجام نرسیده‌است.

اما حالا، آیا می‌شود از یک سوگ عبور کرد؟

پس از فقدان، همه از یافتن معنا صحبت می‌کنند و خب این دقیقا به چه معناست؟

برای کشف این موضوع محققان پژوهشی را بر روی افرادی که دچار سوگ شدند انجام دادند و آن را در یک سال دنبال کردند.

آن‌ها در این مطالعه معنا را اینگونه تعریف کردند:

توانایی معنا بخشیدن به خود رویداد و یافتن فایده‌ای که آن تجربه رقم زده است.

در سال‌های اولیه افراد بیشتر زیان‌های این فقدان را می دیدند اما نتایج در بلند مدت، این را نشان می‌داد که فواید بیشتری در طی سال‌ها یافت می‌شد. و این سازگاری را افزایش می‌داد.

این پژوهش نشان داد که چگونه استخراج معانی می‌تواند بر شفا موثر باشد.

حرکت به‌سمت شفا یافتن در افراد می‌تواند متفاوت باشد اما در نهایت به نقطه‌ای می‌رسید که دیگر هر روز به عزیز از دست‌رفته فکر نمی‌کنید و اگر هم به یادتان بیاید با آرامش از آن عبور می‌کنید.

در پایان باید به این نکته اشاره کرد که نوع فقدان هم مهم است، کسانی که این اتفاق را ناگهانی و بدون پیش‌بینی قبلی تجربه می‌کنند آسیب بیشتری می‌بینند و حتی مبتلا به تروما می‌شوند و هرچقدر در زمان حضور عزیزشان وابستگی بیشتری به او داشتند، پس از فقدان درماندگی بیشتری را تجربه می‌کنند.

سخن پایانی

مهم نیست که در کجای این راه قرار دارید و چقدر مانده تا بهبود پیدا کنید، مهم این است که سلامت روان خودتان را در اولویت قرار دهید، به یاد داشته‌باشید که سفر شفا یافتن یک سفر خطی نیست و نوسان‌های زیادی دارد. در یک لحظه خوبید و دوباره آشوب می‌شوید. خودتان را با دیگران مقایسه نکنید و با سرعت خود پیش بروید و در این مسیر از کمک گرفتن از یک متخصص یا دوستان‌تان احساس گناه نکنید.

اگر تا به حال فقدان عزیزان‌تان را تجربه کرده‌اید، احساسات و تجربیات‌ خود را با ماروم در میان بگذارید.
حال خوب و آروم با ماروم
درخواست مشاوره

No comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *