اگر احساس میکنید که رابطه شما فراز و نشیبهای زیادی دارد و به همان اندازه که عاشق شریک زندگی خود هستید از او متنفر نیز هستید، ممکن است در یک رابطه عشق-نفرت باشید.
سابرینا رومانوف، روانشناس، روانشناس بالینی و استاد دانشگاه یشیوا، می گوید: افرادی که در روابط عشق- نفرت هستند، احساسات شدیدی را تجربه میکنند و تمایل دارند بین یک سر طیف عشق و نفرت تا انتهای دیگر آن در نوسان باشند.
رومانوف این روابط را به ترن هوایی تشبیه میکند، زیرا هیجان و خستگی باهم تجربه میشوند. و زوجها باید جنبههای منفیتر این روابط مانند پرخاشگری و ناامیدی را به جان بخرند تا از مزایایی مانند اشتیاق و هیجان بهره ببرند.
این مقاله به بررسی علل ایجاد و تاثیر روابطی که عشق و نفرت همزمان در آن تجربه میشوند، و همچنین برخی از استراتژیهایی که میتوانند به شما در هدایت آنها کمک کنند، میپردازند.
فهرست:
چرا روابط عشق- نفرت ایجاد میشوند؟
رومانوف در زیر دلایل روابط عشق و نفرت را بیان میکند و توضیح میدهد که چگونه این روابط میتوانند بر سلامت روان شما تأثیر بگذارند:
1.داشتن روابط ناپایدار در اوایل زندگی
افرادی که در سالهای اولیه زندگیشان روابط پر تعارض و بی ثباتی را تجربه کردهاند، تمایل دارند این الگو را تکرار کنند، چرا که با این فضا آشنا هستند، در آن نیاز به تغییر ندارند و به طرز پارادوکسیکالی احساس آرامش میکنند. آنها ممکن است تعارض را راهی برای ابراز عشق تصور کنند.
این افراد تعارض را راهی برای سنجش علاقهی پارتنشان میدانند، و این سنجش از روی میزان تلاش پارتنرشان برای پیداکردن راهی برای ایجاد ارتباط مجدد و صمیمی به دنبال قطع ارتباطی و گسستی که در رابطه ایجاد شدهاست صورت میگیرد و این بازگشت میتواند احساس صمیمیت بیشتری نسبت به نداشتن آن(ایجاد تعارض ) داشته باشد.
برای این افراد، روابط پایدار و یکنواخت خستهکننده بهنظر میرسد و اگر رابطه ایمن باشد و همه چیز خوب پیش برود، آنها نسبت به درستی رابطه و صداقت احساس طرف مقابل خود تردید میکنند.
مشکل روابط عشق- نفرت این باورغلط است که درد و تنش، مولد صمیمیت است و مسئلهای که این افراد اغلب متوجه آن نمیشوند، این است که این روابط عادی نیستند و میتوانند به صورت نرمالتری تجربه شوند.
با این حال، تجربهی گذشته به آنها آموخته است که این تنها گزینه است. آنها متوجه نیستند که افرادی هستند که احساسات آنها را در نظر میگیرند، نسبت به ترجیحات آنها مودبانه رفتار میکنند، و به طور آزادانه و مؤثر ارتباط برقرار میکنند.
علاوه بر این، در این روابط نکات مثبت بسیار پر رنگتر و با بزرگنمایی بیشتر نسبت به نکات منفی در نظر گرفته میشود.
بنابراین بسیاری از زوجها، تصور نادرستی از رابطهی خود دارند چرا که مدام نکات منفی آن را نادیده میگیرند.
این افراد باید بیاموزند که نگاه بلندمدتتری را درنظر بگیرند و آنچه را که صرفاً از تعارض به دست میآورند رها کنند.
2.احساس بیلیاقتی برای دریافت عشق
افرادی که روابط عشق-نفرت را تجربه میکنند، ممکن است دچار افکار آسیبزایی مانند احساس بیلیاقتی یا دوستداشتنی نبودن بشوند. روابط پرتعارض ممکن است این باورها را در آنها تقویت کند و ممکن است فکر کنند که لیاقت بیشتری ندارند.
بنابراین، این روابط خودپندارههای منفی و خودسرزنشگری را در آنها تقویت میکند. بعلاوه آنها حس کاذبی از دوست داشته شدن را برای خود ایجاد میکنند و ممکن زاست تصور کنند، که به دلیل کشمکش و درگیری که برای رابطهشان متحمل شدهاند، رابطه با آنها معنیدارتر است.
حقیقت این است که نمیتوان گفت تنها به این دلیل که رابطهی پرتعارضی ندارید، رابطهی ارزشمندی را تجربه نمیکنید. در واقع، برعکس است، اما باور به این، نیازمند ایمان به رابطه است، بدون اینکه هر روز ثابت کنید برای این رابطه چه فداکاریهایی را متحمل میشوید.
بررسی روابط عشق- نفرت
رومانوف مراحلی را به اشتراک می گذارد که می تواند به شما کمک کند تا یک رابطه عشق- نفرت را هدایت کنید.
اگر خودتان را در این نوع روابط می بینید، باید چیزهای بیشتری از یک رابطه را برای خود مطالبه کنید، تغییر دهید و بدانید که چگونه در چیزهایی که دیگر برای شما فایدهای ندارد، مشارکت میکنید :
- از احساسات خود بیشتر آگاه باشید: فعالتر شوید و به جای پذیرش منفعلانه آن، در مورد چرخهی سمی رابطه خود بیاموزید. شروع به نامگذاری و تشخیص احساسات و واکنشهای خود نسبت به رفتار شریک زندگی خود کنید. این الگو را با نوشتن احساسات و عواطف خود شروع کنید. هنگامی که برای پردازش احساسات خود وقت بگذارید، دید پیدا خواهید کرد و راه حلهای جدیدی برای مشکلات خود خواهید دید که قبلا در نظر نمیگرفتید.
- از حد و مرز گذاری غافل نشوید: دقیقا آنچه را که برای شما مفید نیست فهرست کنید تا بتوانید اقداماتی را که در آینده باید انجام دهید را تعیین کنید. با تعیین محدودیت در روابط و جنبه هایی که دیگر تمایلی به تحمل آنها ندارید، قدرت خود را پس بگیرید.
- به دنبال کمک باشید: افرادی که در این روابط هستند منزوی هستند و از حمایت اجتماعی از طرف خانواده و دوستانی که میتوانند تجربیات آنها را تایید کنند و به آنها در مدیریت مشکلات کمک کنند، محروم هستند. به احتمال زیاد، شما دیدگاه روشنی ندارید و موقعیت شما در رابطه باعث میشود در رویکرد خود برای مدیریت آن سوگیری داشته باشید.
- تصمیم بگیرید که چگونه میخواهید ادامه دهید: لزوما نیازی به پایان دادن به رابطه یا جدایی ندارید، اما بر نحوهی مشارکت خود در رابطه کنترل دارید. نقشی که در جنبههای نامطلوب رابطه ایفا میکنید را بشناسید و شروع به ایجاد تغییرات یا تغییرات کوچک در نحوهی پاسخگویی به تعارض کنید و متوجه شوید که چگونه شریک زندگی شما در واکنش تغییر میکند یا تغییر نمیکند.
رومانوف میگوید: «شما باید تصمیم بگیرید که آیا میتوانید با شرایط حداقلی این روابط زندگی کنید و آیا واقعا به دلیل اینکه انتخاب دیگری ندارید در این رابطه ماندهاید یا علیرغم داشتن انتخابهای دیگر، این رابطه برایتان ارزشمند است.».
کلام آخر:
روابط عشق -نفرت به جای یک ریتم ثابت، تمایل به ارائه افراط های منفی و مثبت دارند. آنها می توانند بر سلامت روانی هر دو شریک زندگی تأثیر بگذارند. با این حال، اگر کسی نداند که روابط سالم چگونه به نظر می رسد یا فکر نکند که شایسته رابطه بهتری است، شکستن این چرخه دشوار است.
اگر در یک رابطه عشق – نفرت هستید، مهم است که شروع به تعیین حد و مرز کنید و به آنها پایبند باشید و از نزدیکان یا یک ارائه دهنده مراقبت های روانی کمک بگیرید.
No comment