اولین پخش زنده بنیاد روانشناسی ماروم با موضوع سوگ ابراز نشده در ایام شیوع ویروس کرونا در تاریخ 27 آبان 99 برگزار شد.
این لایو از طریق صفحه اینستاگرام تیم ماروم به میزبانی سرکار خانم بهاره محمدی دکترای روانشناسی بالینی، برگزار شد. مهمان محترم این برنامه دکتر فتحی آشتیانی استاد تمام و عضو هیأت علمی دانشگاه بقیه الله، مولف کتابهای تخصصی روانشناسی و نویسنده بیش از سیصد مقاله بودند.
به دلیل درخواست مکرر همراهان ماروم، مطالب گفته شده در این لایو را به صورت فایل نوشتاری در اختیار شما عزیزان قرار میگیرد.
تفاوت میان جدایی و سوگ
وجه تمایز این دو مقوله، در این است که در جریان سوگ، فرد سوگوار هیچ امیدی به بازگشت فردی که او را از دست داده است، ندارد اما در جریان جدایی، طلاق و یا شکست عاطفی، همیشه امیدی به بازگشت طرف مقابل وجود دارد. “سوگ” معنای ذهنی از دستدادن و سوگواری، مراحلی است که به ما کمک میکند تا از این سوگ خلاص شویم. “سوگواری” یک فرایند طبیعی، اجتناب ناپذیر و در عین حال رویداد دردناکی است که همه افراد آن را در زندگی تجربه میکنند. سوگ و سوگواری که به دنبال آن ایجاد میشود، به عنوان یک واقعیت زندگی تلقی میشود که تمام افراد آن را تجربه میکنند.
در فرهنگ ما همانطور که میدانید بعد از فوت فرد، مراسمهایی مثل تشییع جنازه، خاکسپاری و… برگزار میشود که باعث میشود فرد سوگوار از طریق برونریزی هیجانات منفی، کمکم به زندگی عادی خود بازگردد.
انواع سوگ چیست؟
- سوگ طبیعی یا نرمال: پاسخ طبیعی و نرمال به فقدان و ازدستدادن که فرد را با بحران شدید عاطفی روبرو میکند. سوگ نرمال به شکلهای مختلفی میتواند رخ دهد؛ اینکه فردفوت شده در بستر بیماری بودهباشد، میتواند اطرافیان را برای سوگ اماده کند.
گاهی ممکن است بعد از ازدستدادن عزیزی، انقدر فرد سوگوار از اطرافیان حمایت اجتماعی دریافت کند که از طریق دلبستگی عمیقی که با آنها پیدا میکند، این دوره را راحتتر سپری کند.
سوگهایی که از نظر اجتماعی قابلقبول نیست و پذیرش آن سخت است، واکنش متفاوتتری را در فرد سوگوار فراخوانی میکنند.مثلا از دست دادن یکی از اعضای خانواده به دلیل خودکشی.
واکنشهایی که افراد در سوگ طبیعی دارند، به سه دسته تقسیم میشود:
- واکنش هیجانی: دچارشدن به احساس غمگینی، تنهایی، خشم، احساس گناه، اضطراب
- واکنش رفتاری: گریه کردن
- واکنش شناختی: از دست دادن تمرکز، اشتغال ذهنی به فرد از دست رفته، احساس درماندگی، احساس از دست دادن مأمن همیشگی، احساس غیرواقعی بودن (یعنی وقتی آن فرد را از دست دادهاند، زندگی هیچ معنایی برایشان ندارد.)
همچنین بطور موقت اختلال در عملکرد ممکن است وجود داشته باشد.
به طور معمول افرادی که با سوگ نرمال مواجه میشوند، زمینه افسردگی برایشان فراهم نمیشود و سوگ طبیعی بین 6 هفته تا 6 ماه طول میکشد. بعد از این زمان انتظار میرود که سوگ فروکش کرده و افراد به زندگی عادی خود بازگردند.
- سوگ پاتولوژیک: نوع دیگری از سوگ است که اگر روند سوگ بیش از 6 ماه طول بکشد و فرد نتواند غم از دستدادن را تحمل کند، به سمت سوگ پاتولوژیک میرود که در دستهبندی بیماریهای روانی، تحت عنوان “اختلال داغدیدگی پیچیده مداوم” از آن نام برده میشود.
زمینههای ایجاد سوگ پاتولوژیک چه هستند؟
- زمانی که فرایند سوگواری بطور عادی طی نمیشود.
- حمایت اجتماعی معمول دیده نمیشود.
- بیشتر از 6 ماه فرایند سوگ طول بکشد.
- فرد به زندگی عادی خود برنگردد (مثلا به سر کار نرود و…)
- سوگواری ناتمام بماند.
- فرد در مرحله انکار باقی بماند.
- ناگهانی و غیرمنتظره بودن فوت
- زمانی که فرد یکباره چند نفر را با هم از دست میدهد.
- کسانی که زمینههای بیماری روانشناختی دارند مثل اضطراب و افسردگی
مراحلی که افراد معمولا در همه سوگها طی میکنند
- مرحله اول: شوکی به فرد وارد میشود و همچنین عدم پذیرش اینکه فرد، عزیزی را از دست داده است.
- مرحله دوم: ابراز خشم نسبت به خود، اطرافیان و حتی نظام هستی و خداوند و خود فرد متوفی بعد گذر از این مرحله، هیجانات شدید و ناراحت کننده فروکش میکنند و وارد مرحله بعد میشویم.
- مرحله سوم: افسردگی (کنارهگیری، کم حرفی، کندی روانی-حرکتی، اشکال در تغذیه و خواب، ناامیدی)
- مرحله چهرم: پذیرش (فرد با واقعیت روبرو میشود و میفهمد که از دستدادن مقولهای است که همه افراد تجربه میکنند و تنها او نیست که این تجربه را داشتهاست.)
در اینجا نیز دربستر بیماری بودن فرد متوفی پیش از فوت، تاب اوری بالا داشتن فرد سوگوار، داشتن حمایت اجتماعی رسیدن به پذیرش را آسانتر میکند.
وظیفه اطرافیان در رسیدن فرد به مرحله پذیرش چیست؟
به جای صحبتهای منطقی بهتر است صرفا یک حضور همدلانه داشته باشیم. اجازه بدهیم تا فرد سوگوار درباره فرد متوفی، خاطرات، تواناییها و ویژگیهای او صحبت کند. به حرفهای او گوش کنیم و به عواطف و هیجانات فرد توجه نشان دهیم. به فرد اجازه دهیم درباره هیجاناتش نیز صحبت کند و از آنها فرار نکند. در صورتی که این حضور همدلانه کارساز نبود، بهتر است از خدمات روانشناختی برای بهبود فرد کمک بگیریم.
با سوگ ناشی از کووید-19 چه کنیم؟
پیشنهاداتی که برای همدلی با افراد سوگوار در این ایام میشود، شامل موارد زیر است.
- آگاهی و هشیار کردن خانوادهها برای مدیریت استرس (خیلی از افراد به دلیل عدم توانایی در مدیریت استرس خود، حاضر نیستند جنازه متوفی را تحویل بگیرند. چنین اتفاقی باعث ایجاد سوگ حلنشده یا ابراز نشده در این افراد میشود که یکی از انواع داغدیدگی پیچیده میباشد.)
- عوض کردن سبک سوگواری و استفاده از شبکه اجتماعی
- رقراری تماس با افراد داغدیده و شنیدن حرفهای آنها
پیشنهاداتی برای خود فرد سوگوار
- برقراری ویدئوکال خانوادگی در یک زمان مقرر و خواندن دعا، شعر مورد علاقه فرد متوفی و یا یک متن معنوی؛ این کار در طولانی مدت میتواند به گذر راحتتر از سوگ به شما کمک کند
- ساختن یک صفحه در شبکههای اجتماعی و منتشرکردن عکسها و خاطرات فرد از دست رفته
- هر شب برای فردای خود برنامه داشته باشید. تنها نمانید و سعی کنید وقت خود را با اطرافیان بگذرانید. (حتی اگر به دلیل شرایط قرنطینه تعداد اطرافیان شما کم است.)
- روی داشتههای خودتان تمرکز کنید نه از دست رفتهها (ممکن است خانمی باشید که به دلیل ویروس کرونا همسر خود را از دست دادهاید، در چنین شرایطی فرزندان شما، داشتههای شما هستند).
- به تغذیه و خواب خود رسیدگی کنید و در صورت نیاز برای رفع مشکل خواب خود، با مراجعه به متخصص مشکل خود را رفع کنید.
سوالات مطرح شده توسط همراهان ماروم
برای بچههای زیر هفت سال که والدین خود را بر اثر ابتلا به کرونا از دستدادهاند، چگونه توضیح دهیم؟
این بچهها از نظر شناختی در مرحله پیش عملیاتی هستند. اجازه دهید در مراسم شرکت کنند و با واقعیت روبرو شوند و درک کنند که مرگ مرحلهای از زندگی است. به کاربردن جملاتی مثل “رفته پیش خدا”، “برمیگرده”، “رفته مسافرت” به دلیل ایجاد امید در کودک نادرست است.
چه زمانی باید انتظار داشته باشیم که به پذیرش برسیم؟
اینکه از دستدادن چه کسی را تجربه میکنیم، مهم است. به عنوان مثال سوگواری برای فرزند از هر سوگی سختتر است. میتوان گفت روند طبیعی برای طی کردن مراحل سوگ، 6 هفته تا 6 ماه است و بیش از 6 ماه نیازمند خدمات روانشناختی است.
No comment