بر اساس تحقیقات جدید، آموزش افراد برای جلوگیری از تقلید از دیگران، همدلی را افزایش میدهد و به آنها اجازه میدهد تا حالات چهره دیگران را بدون توجه به موقعیت آنها تشخیص دهند. وقتی دوستان و خانواده با خبرهای خوب یا بد به ما نزدیک میشوند، میتوانیم با آنها همدلی کنیم، خود را جای آنها بگذاریم و احساس کنیم که آنها چه احساسی دارند. شاید تصور کنید بخشی از این توانایی همدلی با توانایی تقلید از افرادی که سعی میکنیم با آنها همدلی کنیم، مرتبط است. بنابراین یک سؤال مطرح میشود: وقتی از این تقلید جلوگیری میشود، همدلی و درک دیگران چگونه تحت تأثیر قرار میگیرد؟
مطالعه اخیر توسط نایوشی ماتسودا و ماساکی او آبه در دانشگاه هوکایدو اثرات آموزش تقلید–بازداری را بر تشخیص حالات عاطفی در دیگران بررسی کرد. کار آنها که در مجله Cognitive Studies: Bulletin of the Japanese Cognitive Science Society منتشر شده است، نشان میدهد که تقلید – بازداری به توانایی تشخیص سریع و دقیق حالات عاطفی دیگران کمک میکند.
آموزش تقلید – بازداری نوعی آموزش است که بر وادار کردن افراد به سرکوب تمایلات تقلیدی خودکار تمرکز دارد. نشان داده شده است که این آموزش افزایش توانایی تشخیص احساسات خود و دیگران و همچنین افزایش توانایی همدلی را به همراه دارد. بی شک توانایی همدلی با دیگران یکی از مهارتهایی است که با هوش هیجانی و موفقیتهای ارتباطی افراد در ارتباط است. اگر افراد اهمیت همدلی را درک میکردند بخش بزرگی از آموزشها در سطوح مختلف باید به آن اختصاص داده میشد و قطعاً دنیا در آن صورت جای قشنگتری برای زندگی میشد.
در این مطالعه در مجموع نه زن و چهل و یک مرد به دو گروه تقسیم شدند که به یکی از آنها آموزش تقلید – بازداری داده شد. به این صورت که وقتی تصویری از انگشت اشاره ارائه میشد، باید انگشت وسط را بلند میکردند و بالعکس. گروهی که بدون آموزش تقلید – بازداری بودند باید انگشت اشاره خود را با شماره 1 و انگشت وسط خود را با شماره 2 بلند میکردند. سپس از آزمون تشخیص حالت چهره (FER ) برای ارزیابی سرعت و دقت آنها در تشخیص پنج حالت مختلف صورت استفاده شد: شادی، تعجب، انزجار، خشم و غم. در طی این آزمایش، از شرکت کنندگان خواسته شد تا چوب غذاخوری را در دهان خود نگه دارند که مانع از تقلید میشود. آبه توضیح داد: شرکتکنندگانی که تحت آموزش تقلید – بازداری قرار گرفته بودند، همدلی گزارش شده خود را افزایش دادند. جالب اینجاست که گروهی که آموزش تقلید – بازداری را نداشتند به دلیل تداخل تقلید چهره در تشخیص چهره هنگام محدودیت کندتر بودند. با این حال، گروهی که آموزش تقلید – بازداری داشتند چنین تاخیری نشان ندادند.
آموزش تقلید – بازداری اجازه میدهد تا سطح مشابهی از تشخیص حالات عاطفی دیگران را بدون توجه به اختلاف بین وضعیت خود و دیگران فراهم کند. شاخص واکنش بین فردی که معیاری برای همدلی بود، در گروهی که تحت آموزش قرار گرفتند، افزایش یافت، اما در گروهی که آموزش را ندیدند، بدون تغییر باقی ماند.
اگر افراد یاد بگیرند که برای همدلی با دیگری نیازی نیست که در موقعیتی مشابه فرد قرار گیرند در این صورت توانایی بیشتری برای همدلی خواهند داشت. همانطور که آبه میگوید “ما به طور تجربی نشان دادیم که تمایز واضح بین موقعیتهای خود و دیگران و درک موقعیتهای دیگران مستقل از موقعیت خود، برای درک دیگران و برقراری ارتباط با آنها مهم است.” به نظر میرسد، نیاز است تا تحقیقات آتی به تأثیر آموزش تقلید – بازداری بر سایر شناختهای اجتماعی مانند درک مقاصد دیگران بپردازد.
معرفی نویسنده: پریسا ایازی
من کارشناسی روانشناسی بالینی و کارشناسی ارشد رو روانشناسی عمومی خوندم. علاقمند به حوزه مدیریت استرس و مراقبه هستم.
حدود ۱۵ سال سابقه کار در زمینه آموزش و کاربرد انواع تکنیکهای ریلکسیشن،مدیتیشن و مایندفولنس دارم.
در حال حاضر به عنوان درمانگر در زمینههای درمان انواع اختلالات اضطرابی، مشاوره نوجوان و بهبود روابط والدین و فرزند، مشاوره پیش از ازدواج فعال هستم.
No comment