تعصب

تعصب یک نگرش نسبت به یک گروه اجتماعی و اعضای آن است که می‌تواند به عنوان یک ارزیابی منفی یا مثبت (مثلاً پدرانه) بیان شود و روابط را بین گروه‌ها ایجاد یا حفظ کند. خاستگاه خشک‌اندیشی شامل تفاوت‌های فردی در شخصیت و ترجیحات ایدئولوژیک، تجربیات اجتماعی شدن مربوط به قرار گرفتن در معرض هنجارهای مختلف اجتماعی و راه‌های کارکردی است که گروه‌ها با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند. 

خشک‌اندیشی را می‌توان مستقیماً از طریق اقدامات خود گزارش‌دهی یا به طور غیرمستقیم از طریق الگوهای رفتاری یا با تکنیک‌هایی مانند روش‌های تأخیر پاسخ سنجید. علاوه بر این، خشک‌اندیشی ضمنی، که به طور خودکار فعال می‌شود، می‌تواند از تعصب آشکار متمایز شود، نگرشی که مردم می‌دانند که دارند و ممکن است بتوانند آن را کنترل کنند. هر دو نوع تعصب تبعیض را پیش‌بینی می‌کنند، رفتار متفاوت با یک گروه یا اعضای آن. اما قدرت این روابط به عنوان تابعی از عوامل مختلف زمینه‌ای (مثلاً هنجارهای اجتماعی) متفاوت است. 

به دلیل طیف گسترده نیروهایی که افکار متعصبانه را شکل می‌دهند و ماهیت عملکردی سوگیری، تغییر خشک‌اندیشی می‌تواند دشوار باشد. مطالعه خشک‌اندیشی همچنان یک موضوع مهم و فعالانه در روانشناسی اجتماعی است که رویکردهای معاصر به طور فزاینده‌ای طیف وسیع‌تری از نیروهای خرد (مثلاً ژنتیک) و کلان (مثلاً فرهنگ) را در نظر می‌گیرند که ماهیت افکار متعصبانه را شکل می‌دهند. در این مقاله به بررسی تعصب (خشک‌اندیشی) خواهیم پرداخت.

فهرست مطالب

تعصب یعنی چه؟

تعریف تعصب در روانشناسی می‌گوید: تعصب به قضاوت، عقیده یا نگرش از پیش تعیین شده‌ای اطلاق می‌شود که نسبت به افراد خاصی بر اساس عضویت آنها در یک گروه خاص انجام می‌شود. تعصب در روانشناسی مجموعه‌ای از نگرش‌هاست که تبعیض را حمایت یا توجیه می‌کند. خشک‌اندیشی تمایل به دسته بندی بیش از حد است.

علت رفتار متعصبانه چیست؟

بر اساس تحقیقات یک روانشناس اجتماعی، احساسات افراد ممکن است رفتار نابرابر نسبت به گروه‌های خاص را بهتر از کلیشه‌ها پیش بینی کند. در حالی که بیشتر تحقیقات در مورد خشک‌اندیشی بر روی این موضوع متمرکز شده است که چگونه کلیشه‌های منفی افراد به افکار متعصبانه کمک می‌کند، تحقیقات جدید توسط سوزان فیسک، دکترای دانشگاه پرینستون، نشان می‌دهد که احساساتی مانند ترحم، حسادت، انزجار و غرور ممکن است نقش بیشتری داشته باشند. 

فیسک گفت: داشتن یک فکر یا احساس بد در سر غیرقانونی نیست. «آنچه واقعاً مهم است رفتار است». انواع تعصبات رفتاری تبعیض آمیز که می‌تواند برانگیخته شود شامل حذف و آسیب رساندن به دیگران است.

تعصب خوب است یا بد؟

تعصب خوب است یا بد؟

نگرش‌های جانبدارانه معمولاً بیشتر بر اساس نظرات و کلیشه‌ها است تا حقایق و شواهد. اگرچه سوگیری و کلمات مرتبط اسم هستند و نه فعل، اما رفتارهای جانبدارانه اغلب تحت تأثیر نظرات منفی و کلیشه‌ها قرار می‌گیرند. هنگامی که تغییر از “فکر/احساس” به “عمل” تبدیل شود، ممکن است تبعیض رخ دهد. کارشناسان روانشناسی معتقدند که رفتار مرتبط با جانبداری شامل سه چیز اصلی است:

  • احساسات منفی
  • باورهای کلیشه‌ای
  • تمایل به تبعیض علیه یک گروه کلیشه‌ای

تحقیقات علمی مشخص کرده است که تعصب می‌تواند یک غریزه باشد. همچنین می‌تواند توسط دیگران در جامعه آموزش داده و تقویت شود. اگرچه ما معمولاً تعصب را با احساسات منفی و رفتارهای تعصب‌آمیز مانند نژادپرستی مرتبط می‌کنیم، انواع دیگری از سوگیری اجتماعی وجود دارد، از جمله:

  • جنسیت گرایی: کلیشه‌سازی بر اساس جنسیت.
  • خشک‌اندیشی مذهبی: دوست نداشتن یک فرد/گروه صرفاً بر اساس اعتقادات مذهبی آنها.
  • سن گرایی: خشک‌اندیشی بر اساس سن فرد.
  • طبقه گرایی: خشک‌اندیشی نسبت به طبقه اجتماعی خاص.
  • هوموفوبیا: کلیشه سازی افراد بر اساس ترجیحات جنسی
  • بیگانه هراسی: تعصب علیه کسانی که از کشورهای دیگر هستند.

گاهی اوقات خشک‌اندیشی آشکار و «در چهره شما» است. در موارد دیگر، رفتار تعصب‌آمیز ظریف‌تر است. در ادامه به بررسی دقیق‌تر انواع تعصب خواهیم پرداخت.

تعاریف تعصب در مقابل تعریف کلیشه‌ای

هنگام نمایش خشک‌اندیشی، مردم تمایل دارند همه را در یک گروه قرار دهند. به عبارت دیگر، همه کسانی که در یک دسته بندی خاص قرار می‌گیرند یکسان در نظر گرفته می‌شوند. اگرچه ما از این اصطلاحات به جای یکدیگر استفاده می‌کنیم، اما تفاوت ظریفی بین تعریف روانشناسی خشک‌اندیشی و تعریف کلیشه وجود دارد.

کلیشه یک اغراق بیش از حد است که همیشه درست نیست، اما بر اساس تجربه شایستگی‌هایی دارد. کلیشه‌ها می‌توانند مثبت باشند (برای مثال، اکثر مردم تصور می‌کنند که همه آسیایی‌ها در ریاضیات خوب هستند). از سوی دیگر، تعصب‌ها تقریباً همیشه منفی هستند و مبتنی بر عقل یا تجربه نیستند. آنها اغلب با این باور که افراد یا گروه‌های خاصی ارزش یا توانایی کمتری دارند حمایت می‌شوند.

نمونه‌هایی از اظهارات تعصب‌ها عبارتند از:

  • از آنجایی که بن یهودی است، حریص پول است.
  • لی باید به جای جو وارد تیم ریاضی شود چون آسیایی‌ها از اروپایی‌ها باهوش‌ترند
  • عبدالله اهل آفریقاست، بنابراین احتمالاً در یک منطقه فقیر و دورافتاده بزرگ شده است.

مشکل عبارات تعصب‌آمیز و کلیشه‌ای مانند موارد ذکر شده در بالا این است که تقریباً همیشه منجر به تبعیض می‌شود. برای مثال، معلمی که معتقد است بچه‌های آسیایی همیشه در ریاضیات خوب هستند، ممکن است متوجه نبرد دانش‌آموز چینی در کلاسش نشود. مربی‌ای که معتقد است سیاه پوستان نمی‌توانند شنا کنند، ممکن است کودکان آفریقایی آمریکایی را به شنا کردن تشویق نکند. از آنجا که افکار متعصبانه معمولاً به عمل تبدیل می‌شود، ضروری است که ما منبع را شناسایی کنیم و در صورت امکان برای خلاص شدن از شر آن تلاش کنیم.

افکار متعصبانه از کجا نشأت می‌گیرد؟

افکار متعصبانه از کجا نشأت می‌گیرد؟

تحقیقات زیادی در مورد افکار متعصبانه و اینکه چرا افراد خاصی مستعد این نوع تفکر منفی هستند، انجام شده است. در زیر چندین نظریه و تحقیق را مورد بحث قرار می‌دهیم که توضیح می‌دهند چگونه این اتفاق در زمانی که افکار تعصب‌آمیز در کار هستند، رخ می‌دهد.

  • نظریه طبیعی

آلپورت در اثر خود، ماهیت تعصب، توضیح می‌دهد که از پنج سالگی متوجه می‌شویم که بخشی از گروه‌های خاصی هستیم. این گروه‌ها (یعنی جنسیت، نژاد، مذهب) در این مرحله انتخاب ما نیستند، بلکه به ما اختصاص داده شده‌اند. ما همچنین فرض می‌کنیم که گروه‌هایی که در آنها هستیم خوب هستند. بالاخره ما هم جزئی از آنها هستیم.

تا زمانی که کمی بزرگتر شویم (نه ساله یا بیشتر)، نمی‌توانیم خودمان را در سطح آگاهانه با گروه‌های دیگر مقایسه کنیم، اما تا آن زمان به دسته‌های خود وفادار هستیم.

  • تعصب و شخصیت

برخی از متخصصان روانشناسی معتقدند که شخصیت ارتباط زیادی با سوگیری‌ها و احساسات منفی نسبت به دیگران دارد که ما آنها را تعصبی می‌دانیم. کارشناسان تعاریف و تحقیقات روانشناسی می‌گویند افرادی که دارای تیپ‌های شخصیتی مستبد هستند بیشتر از دیگران با افکار متعصبانه دست و پنجه نرم می‌کنند. ویژگی‌های مشترک این افراد عبارتند از:

  1. برای انطباق به ویژه در یک جامعه تلاش کنند
  2. باورهای سفت و سخت/ارزش‌های سنتی
  3. احترام کامل/بسیار با اقتدار
  4. ضعف در خود/دیگران را تحمل نمی‌کنند
  5. افراد همفکر را تحسین می‌کنند/به بیگانگان اعتماد ندارند
  6. مخرب/بدبینانه
  7. تمایل به سرزنش و قربانی کردن دیگران دارند.

این ویژگی‌های شخصیتی، وقتی با هم جمع می‌شوند، باعث می‌شوند فرد تمایل بیشتری به داشتن عقاید تعصب‌آمیز داشته باشد و بدون هیچ دلیلی بر اساس واقعیت، علیه افرادی که با آنها متفاوت هستند، تبعیض قائل شود.

کودکان چگونه تعصب را آموزش می‌بینند؟

گوردون آلپورت اشاره می‌کند که کودکان تعصب را به یکی از دو روش یاد می‌گیرند:

  • پذیرش تعصب والدین/اعضای خانواده

کودکان با بزرگ شدن در محیطی که آنها را بدبین می‌کند، خشک‌اندیش می‌شوند. این یک فرآیند ساده نیست. تحقیقات نشان داده است که تمام دوران کودکی طول می‌کشد تا تعصب و نظرات منفی و مضر تقویت شود. این بدان معناست که برای کودکانی که در محیط‌های تعصب‌آمیز بزرگ می‌شوند، امیدی وجود دارد، اما تنها در صورتی که قبل از این که این تعصبات به وجود بیایند، دیدگاه‌های جایگزین ارائه شود.

  • اثرات تعصب

کلیشه‌ها مضر هستند. این باورها و نظرات نادیده می‌گیرند که هر فرد، صرف‌نظر از «مقوله‌هایی» که در آن قرار می‌گیرد، توانایی‌ها، نقاط قوت، ضعف‌ها و اهدافی دارد که ارتباط چندانی با دیگران ندارد. در شرایط خاص، کلیشه‌ها را می‌توان در موارد فردی تایید کرد. به عنوان مثال، برخی از دختران در ریاضیات بد هستند. با این حال، این بدان معنا نیست که ما می‌توانیم از ماهیت تعصب‌آمیز پشت این برچسب‌ها برای قضاوت منفی دختران به طور کلی استفاده کنیم. افکار متعصبانه و تبعیض جامعه باعث می‌شود کسانی که به طور ناعادلانه هدف قرار می‌گیرند احساس بی‌ارزشی و بی‌دفاعی کنند. همچنین ممکن است در نتیجه بدرفتاری با آنها شرم و اندوه را تجربه کنند.

راه‌هایی برای جلوگیری از تعصب

  • نگاهی به تعصبات درونی خود و مبارزه با آنها با حقایق موجود
  • آموزش دیگران در مورد تعریف روانشناسی تعصب که در اینجا مورد بحث قرار گرفت، به ویژه نسل‌های جوانی که ریشه در آنها هنوز “عمیق” نیست.
  • وضع قوانینی که از حقوق برابر حمایت می‌کند و کسانی را که به دلیل تعصب به دیگران تبعیض یا آسیب می‌رسانند مجازات می‌کند.
  • در نهایت، می‌توانیم کسانی را که عمیقاً تحت تأثیر تعصبات اجتماعی قرار گرفته‌اند تشویق کنیم که به دنبال خدمات کمک روانی باشند. گاهی تنها چیزی که یک فرد نیاز دارد این است که شخص دیگری در کنار او بایستد و بگوید “من از شما حمایت می‌کنم.”

آشنایی با انواع تعصب

ممکن است شخص به دلیل هر ویژگی غیرمعمول یا نامطلوب نسبت به کسی افکار متعصبانه داشته باشد یا در مورد آن تصوری از قبل داشته باشد. چند نمونه رایج از خشک‌اندیشی، مواردی بر اساس نژاد، جنسیت، ملیت، موقعیت اجتماعی، گرایش جنسی، یا وابستگی مذهبی یک فرد هستند. در ادامه به بررسی هر یک خواهیم پرداخت.

  • هویت جنسیتی

افراد ترنس یا تراجنسیتی می‌توانند مورد تبعیض قرار گیرند، زیرا آنها را با جنسیتی که با جنسیت تعیین شده آنها در بدو تولد همخوانی ندارد،  شناسایی می‌کنند.

  • تبعیض جنسی

تبعیض جنسیتی، تبعیض بر اساس جنسیت فرد است.

  • ناسیونالیسم

ناسیونالیسم یک احساس مبتنی بر ویژگی‌های فرهنگی مشترک است که یک جمعیت را پیوند می‌دهد و اغلب سیاست استقلال ملی یا جدایی طلبی را ایجاد می‌کند.

  • طبقه بندی اجتماعی و اقتصادی

طبقه گرایی به عنوان «نگرشی مغرضانه یا تبعیض‌آمیز در مورد تمایزات ایجاد شده بین طبقات اجتماعی یا اقتصادی» تعریف شده است.

  • تبعیض جهت‌گیری جنسی

گرایش جنسی فرد عبارت است از «جهت علایق جنسی به سوی افراد هم جنس، غیر هم جنس یا هر دو جنس». مانند اکثر گروه‌های اقلیت، همجنس‌گرایان و دوجنس‌گرایان از خشک‌اندیشی یا کلیشه‌های گروه اکثریت مصون نیستند.

  • نژاد پرستی

نژادپرستی به عنوان این باور تعریف می‌شود که ویژگی‌های فیزیکی ویژگی های فرهنگی را تعیین می‌کند و ویژگی‌های نژادی باعث برتری برخی گروه‌ها می‌شود.

نژادپرستی علمی زیر شاخه نژادپرستی

نژادپرستی علمی در قرن هجدهم شروع به شکوفایی کرد و تا حد زیادی تحت تأثیر مطالعات تکاملی چارلز داروین و همچنین ایده‌های برگرفته از نوشته‌های فیلسوفانی مانند ارسطو قرار گرفت. به عنوان مثال، ارسطو به مفهوم “بردگان طبیعی” اعتقاد داشت.

  • تبعیض مذهبی

در حالی که مذاهب مختلف به اعضای خود می‌آموزند که نسبت به افراد متفاوت مدارا کنند و شفقت داشته باشند، در طول تاریخ جنگ‌ها، قتل عام و سایر اشکال خشونت با انگیزه نفرت از گروه‌های مذهبی وجود داشته است.

  • تبعیض زبانی

ممکن است با افراد یا گروه‌ها صرفاً بر اساس استفاده از زبان به صورت ناعادلانه رفتار شود. این استفاده از زبان ممکن است شامل زبان مادری فرد یا سایر ویژگی‌های گفتار فرد، مانند لهجه یا گویش، اندازه واژگان (این که آیا فرد از کلمات پیچیده و متنوع استفاده می‌کند) و نحو باشد. همچنین ممکن است شامل توانایی یا ناتوانی فرد در استفاده از یک زبان به جای زبان دیگر باشد.

  • تبعیض عصبی
  1. با عملکرد بالا: به طور کلی، نسبت دادن موقعیت اجتماعی پایین به افرادی که با انتظارات عصبی از شخصیت و رفتار مطابقت ندارند.
  2. کم کارکرد: ممکن است در مورد هوش یا ارزش افرادی که رفتارهای اختلالات یا شرایط روانی دارند یا از خود نشان می‌دهند، فرضیاتی وجود داشته باشد. ممکن است به افرادی که در جذب یا تطبیق با استانداردهای عصبی و جامعه مشکل دارند، برچسب “کم کارکرد” داده شود.

سخن پایانی

تعصب روابط را بسیار محدود می‌کند و بر کیفیت روابط اثر منفی دارد. افکار متعصبانه خود فرد و اطرافیانش را آزار می‌دهد. اگر خودتان و یا یکی از عزیزانتان گرفتار آن هستید، حتما از یک روانشناس کمک بگیرید تا آرامش به زندگیتان بازگردد.

معرفی نویسنده: پریسا ایازی

معرفی نویسنده: پریسا ایازی

من کارشناسی روانشناسی بالینی و کارشناسی ارشد رو روانشناسی عمومی خوندم. علاقمند به حوزه مدیریت استرس و مراقبه هستم.
حدود ۱۵ سال سابقه کار در زمینه آموزش و کاربرد انواع تکنیکهای ریلکسیشن،مدیتیشن و مایندفولنس دارم.
در حال حاضر به عنوان درمانگر در زمینه‌‌های درمان انواع اختلالات اضطرابی، مشاوره نوجوان و بهبود روابط والدین و فرزند، مشاوره پیش از ازدواج فعال هستم.

No comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *