نقصها آیینه وصف کمال / و آن حقارت آینه عز و جلال
زانک ضد را ضد کند پیدا یقین / زانک با سرکه پدیدست انگبین
هر که نقص خود را دید و شناخت / اندر استکمال خود ده اسپه تاخت
زان نمیپرد به سوی ذوالجلال / کو گمان میبرد خود را کمال
علتی بتر ز پندار کمال / نیست اندر جان تو ای ذو دلال
همه ما افرادی رو میشناسیم که انگار تو همه زمینهها بهترینن (ورزش، موسیقی، ریاضی). به نظر میرسه که توانایی و استعداد همه این کارها رو دارن. اما قبل از فرضیهسازی در مورد اینکه دستاوردهاشون اونا رو تا کجا میبره یا زندگیشون چقدر میتونه عالی باشد، در نظر بگیرین که بقیه چطوری بهشون پاسخ میدن. بین تحسین و محبت، وحشت و پذیرش تفاوت زیادی وجود داره؛ و هیچ چیزی وجود نداره که به ما اطمینان بده استعداد کسی او رو قابل اعتماد میکنه. در واقع وقتی صحبت از جذابیت بینفردی میشه، تحقیقات نشان میده که ما ممکنه تمایل بیشتری به پذیرش موارد ناقص داشته باشیم.
جیا وی ژانگ و همکاران (2020) متوجه شدن، روشی که ما دیگران رو میپذیریم ناشی از پذیرش خودمونه. با مطالعه ارتباط بین شفقت به خود و پذیرش به این نتیجه رسیدن که پذیرش هر چه بیشتر عیوب خود، پذیرش عیوب بقیه از جمله شریک عاطفی رو بالا میبره.
فراتر از پذیرش، بعضی از آدما در واقع به سمت افراد دیگه جذب میشن که کمتر کاملن. عنصری از توانایی در ارتباط وجود داره که ما نسبت به کسانی که مثل ما به دو یا چند مقوله تمایل دارن، احساس پیدا میکنیم (به لحاظ جسمی یا مالی، خوشقیافه یا مهربون). هیچ کس کامل نیست. سخنرانان خوب همیشه شنوندگان خوبی نیستن. بسیاری از مردم کمبودهاشون رو با سرمایهگذاری روی سایر صفات دلگرمکننده و دوستداشتنی جبران میکنن.
نظرات مختلفی در مورد اهمیت گافها و اشتباهات اجتماعی وجود داره که گاهی اوقات به عنوان اثر پرات فال (Pratfall Effect) ازش یاد میشه. الیوت آرونسون و همکارانش (1966) دههها پیش تحقیقاتی انجام دادن که نشون داد چطوری جذابیت یه «فرد برتر» با یه اشتباه ناشیانه افزایش پیدا میکنه، در حالی که همون اشتباه باعث کاهش جذابیت فردی میشه که فقط «متوسط» تلقی شده. این نتایج رو با این گمانهزنی پیشبینی کردن که افراد برتر ممکنه بهعنوان مافوق انسان یا خطاکاران سهوی در نظر گرفته بشن و در نتیجه جذابیت درک شده افزایش پیدا میکنه.
تقریباً 40 سال بعد، جین ویور و همکاران (2002) از طریق آزمایشی که تأثیر شایستگی، جنسیت و تأثیر بر جذابیت بین فردی، یعنی دوست داشتنی بودن رو بررسی میکرد، به دنبال بررسی قابلیت اطمینان اثر پراتفال بودن. با استفاده از قالبی که در اون شرکتکنندگان به مکالمات ضبطشده گوش میدادن، متوجه شدن که افراد شایسته، دوستداشتنیتر و نیز زنان دوستداشتنیتر از مردان تلقی میشن، اما مدرکی در مورد اثر پرات فال پیدا نکردن.
برخی از تحقیقها نشون میدن که رابطه بالقوه بین احساس و نقص وجود داره. آنا میرون و همکارانش (2009) تأثیر معایب و ویژگیهای شریک زندگی رو روی روابط عاشقانه مورد مطالعه قرار دادن. در این مطالعه مطابق با نظریه نیرومندی عاطفی، احساس مثبت نسبت به شریک عاطفی با یک نقص جزئی قابل توجه کاهش یافت.
چیزی که ما میتونیم از این تحقیق یاد بگیریم اینه که نقص لزوماً یک انحراف نیست. در واقع چیزیه که باعث شناخت خود و دیگری و جذب شدن نسبت به یکدیگر میشه. تعدیل افکارمون از طریق احساسات هم در مورد خود و هم در مورد دیگران به ما کمک میکنه تا تصمیمهای بین فردی آگاهانهتری در مورد چگونگی بغل کردن عیبهای خود و دیگران بگیریم.
معرفی نویسنده: مبینا مقدم
کارشناسی روانشناسی رو از دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی گرفتم. در حال حاضر در مقطع کارشناسی ارشد روانشناسی سلامت از دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان دانشگاه ایران مشغول به تحصیلم.
تولید محتوای علمی روانشناسی همیشه بخش جدانشدنی و مورد علاقه من بوده که این روزها برای تحقق بخشیدن بهش، قلم میزنم و می نویسم.
No comment