قبلاً در مورد طرحواره چیزی شنیدهاید؟ طرحواره یک الگوی فکری پایدار است که در دوران کودکی ایجاد میشود و در طول زندگی ما ادامه و گسترش مییابد. ما جهان را از دریچه طرحوارههای خود تجربه میکنیم. به طور معمول، شما این باورها را بدون تردید میپذیرید و در مواردی ممکن است از وجود آنها آگاه نباشید. نوزاد نیاز به مراقبت تمام وقت و پاسخگویی فوری دارد او با چگونگی پاسخی که برای رفع نیازهای خود دریافت میکند در مورد خود، مراقب اصلی، دیگران و ارتباطات اطلاعاتی کسب میکند. اگر تجربیات او خوب و مثبت باشند طرحوارههای سازگار و خوبی شکل خواهند گرفت اما اگر شرایطی باشد که نوزاد تجربیاتی منفی را تجربه کند، همین باعث شکل گیری طرحوارههای ناسازگار میشود. طرحواره های ناسازگار ماندگار هستند و در برابر تغییر بسیار مقاوم، اما با درمان مناسب میتوانید آنها را تغییر دهید. در پاسخ به اینکه طرحواره های ناسازگار اولیه چیست؟ باید گفت به دلیل اینکه این طرحوارهها در دوران اولیه زندگی شکل میگیرند طرحواره های ناسازگار اولیه خوانده میشوند. ممکن است یک فرد حتی متوجه نشود که طرحوارههای ناسازگار دارد. هنگامی که یک فرد از طرحوارههای خود آگاه شد، میتواند تصمیم بگیرد که چگونه میخواهد به آنها پاسخ دهد.
برای مثال، کودکانی که طرحوارهای دارند مبنی بر اینکه به اندازه کافی خوب نیستند، به ندرت این باور را حتی در بزرگسالی به چالش میکشند. آنها میتوانند پرفروشترین نویسنده مجموعهای از کتابهای معروف باشند و همچنان احساس کنند به اندازه کافی خوب نیستند. طرحوارهها سعی میکنند تجربیات شما را شکل دهند و شما را تشویق کنند که به گونهای زندگی کنید که آنها را در اطراف خود نگه دارید. روابط نمونه خوبی از چگونگی تداوم این طرحوارهها هستند. اگر وابستگی ایمن با مراقبان دوران کودکی خود نداشته باشیم، متوجه میشویم که این الگوها در روابط بزرگسالان ما تکرار میشوند.
طرحواره یک چارچوب یا مفهوم شناختی است که به سازماندهی و تفسیر اطلاعات کمک میکند. طرحوارهها میتوانند مفید باشند، زیرا به ما اجازه میدهند تا در تفسیر حجم وسیعی از اطلاعات موجود در محیط خود، میانبرهایی انتخاب کنیم.
با این حال، این چارچوبهای ذهنی باعث میشوند که ما اطلاعات مربوطه را کنار بگذاریم تا در عوض فقط روی چیزهایی تمرکز کنیم که باورها و ایدههای قبلی ما را تأیید میکنند. طرحوارهها میتوانند به کلیشهها کمک کنند و حفظ اطلاعات جدید را که با ایدههای ثابت ما درباره جهان مطابقت ندارد، دشوار کنند. طرحواره های ناسازگار ما در 5 حوزه بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیتهای مختل، دیگر جهتمندی، گوشبهزنگی و بازداری قرار میگیرند که در کل انواع طرحواره های ناسازگار شامل 18 طرحواره میشوند. حوزهها به صورت دقیقتر در مقاله طرحواره درمانی توضیح داده شدهاند. این 18 طرحواره اگر در کودکی ایجاد شوند، ممکن است تأثیر ناخوشایندی بر نحوه نگرش فرد به جهان داشته باشند.
در ادامه به شرح هر یک خواهیم پرداخت.
محرومیت هیجانی به این باور اشاره دارد که نیازهای عاطفی اولیه شما هرگز برآورده نخواهد شد. این نیازها را میتوان در سه دسته تربیت، همدلی و حمایت قرار داد. پرورش به نیازهای نزدیکی، محبت یا عشق مربوط میشود. همدلی نیاز ما به احساس درک شدن است. حمایت نیاز ما به راهنمایی یا نصیحت و حفاظت است. این طرحواره اغلب در بزرگسالانی ایجاد میشود که والدین آنها به اندازه کافی به نیازهای عاطفی فرزندشان توجه نمیکردند.
اگر ترس از رها شدن دارید، این یکی از طرحوارههای غالب شماست. به طور معمول، افراد دارای این طرحواره بر این باورند که به زودی هرکسی را که با او وابستگی عاطفی ایجاد کنند، از دست خواهند داد. راههای زیادی وجود دارد که این طرحواره میتواند در دوران کودکی ایجاد شود. آیا اختلالی در زندگی خانوادگی شما وجود داشته که به خصوص برای شخص شما مضر بوده باشد(مثلاً مرگ یک مراقب)؟ آیا والدینی داشتید که در رسیدگی به نیازهای شما درست عمل نمیکردند؟
بی اعتمادی/بدرفتاری به این انتظار اشاره دارد که دیگران عمداً به نحوی از شما سوء استفاده کنند. افراد مبتلا به این طرحواره انتظار دارند دیگران به آنها صدمه بزنند، تقلب کنند، تحقیر کنند یا سوء استفاده کنند و اغلب ممکن است به این فکر کنند که ابتدا حمله کنند یا بعد انتقام بگیرند.
این طرحواره به این باور اشاره دارد که فرد از جهان منزوی است و یا بخشی از هیچ جامعه ای نیست. این باور اغلب ناشی از تجربیاتی است که در آن کودکان میبینند که با دیگران متفاوت هستند.
این طرحواره به این باور اشاره دارد که شما عمیقاً معیوب هستید و اگر دیگران نزدیکتان شوند متوجه این موضوع شده و شما را ترک خواهند کرد. این احساس ناقص بودن و ناکافی بودن اغلب منجر به احساس شرم شدید میشود. افرادی که این طرحواره را توسعه میدهند در خانههایی بزرگ میشوند که در آن یکی یا هر دو والدین بسیار انتقادی بودند و به فرزند خود این حس را منتقل میکنند که شایسته عشق نیستند.
این طرحواره به این باور اشاره دارد که شما در زندگی شخصی، شغلی، مدرسه یا ورزش خود قادر به برتری و یا حتی عملکرد مانند همسالان خود نیستید. آیا در خانوادهای بزرگ شدهاید که هر نمرهای کمتر از 20 شکست خورده است؟ اگر در کودکی دائماً چنین تجربیاتی داشتهاید، ممکن است این طرحواره را ایجاد کرده باشید.
یکی دیگر از طرحواره های ناسازگار وابستگی است. این طرحواره به این باور اشاره دارد که شما قادر به انجام مسئولیتهای روزانه به اندازه کافی و مستقل نیستید. به طور کلی، کودکان مبتلا به این طرحواره توسط والدینشان تشویق نشدهاند که مستقل عمل کنند و در توانایی مراقبت از خود اعتماد به نفس ندارند.
آیا همیشه احساس میکنید که ساعت مرگتان در حال نزدیک شدن است؟ این طرحواره به این باور اشاره دارد که فاجعه بزرگ بعدی شما در راه است، خواه این فاجعه پزشکی، مالی، روانی و غیره باشد. در بسیاری از موارد، ممکن است با پدر یا مادری ترسناک بزرگ شده باشیم که به ما گفته است دنیا مکان خطرناکی است. این طرحواره شامل ترس افراطی از یک بیماری و یا موقعیتی که آسیب شدید میزند و قابل پیشگیری نیست، است.
افرادی که با این طرحواره دست و پنجه نرم میکنند، معمولاً مرزهای کمی دارند و بیش از حد از نظر احساسی در روابط خود درگیر میشوند. این طرحواره اغلب توسط والدینی ایجاد میشود که کنترلکننده، آزاردهنده یا بیش از حد محافظتکننده هستند تا جایی که کودک از ایجاد حس خود مستقل نسبت به خود منصرف میشود.
در این طرحواره این باور وجود دارد که شما بر دیگران برتری دارید. برخی ممکن است تمرکز اغراق آمیزی بر جزئیاتی داشته باشند که معتقدند این برتری را نشان می دهند (مثلاً بودن در میان ثروتمندترین یا موفق ترین). افراد دارای این طرحواره برای دستیابی به قدرت و کنترل درگیر این رفتارها هستند و اساساً به دنبال تأیید یا توجه نیستند.
این طرحواره به ناتوانی در تحمل هرگونه سختی در رسیدن به اهدافتان اشاره دارد. در شکل خفیف آن، ممکن است تاکید اغراق آمیزی بر اجتناب از درد، درگیری، رویارویی یا مسئولیت داشته باشید. وقتی فقدان خودکنترلی شدید باشد، رفتار مجرمانه یا اعتیادآور ممکن است آشکار شود.
اطاعت اشاره به تسلیم بیش از حد کنترل توسط دیگران دارد، زیرا احساس می کنید مجبور هستید. این رفتار معمولاً برای جلوگیری از مواردی مانند درگیری، عصبانیت یا رها شدن انجام میشود. افراد دارای این طرحواره معمولاً فکر میکنند که تجربیات، نظرات، احساسات و خواستههای آنها به اندازه اطرافیانشان مهم نیست. در بسیاری از مواقع، فرمانبرداری میتواند منجر به ایجاد خشم در طول زمان شود که ممکن است خود را با علائم ناسالمی مانند رفتار منفعل پرخاشگرانه یا فوران خشم نشان دهد.
این طرحواره به فدا کردن بیش از حد نیازهای خود برای کمک به دیگران اشاره دارد. دلایل رایج، جلوگیری از ایجاد درد برای دیگران و اجتناب از احساس گناه به دلیل خودخواهی است. گاهی اوقات منجر به درک این موضوع میشود که نیازهای شما به اندازه کافی برآورده نمیشود و ممکن است نسبت به کسانی که برای آنها فداکاری میکنید، عصبانی شوید.
این طرحواره شامل این باور است که باید کنش، احساس یا ارتباط را سرکوب کنید. این طرحواره برای جلوگیری از عدم تایید دیگران، احساس شرم یا از دست دادن کنترل تکانههای خود است. به دلیل تأکید بیش از حد بر منطقی بودن، تجارب عاطفی را نادیده بگیرید.
این طرحواره به تأکید بر جلب تأیید و شناخت دیگران به بهای نیازهای واقعی و احساس خود اشاره دارد. اهمیت زیادی به وضعیت و ظاهر به عنوان وسیله ای برای به رسمیت شناختن و پذیرش در افراد دارای این طرحواره دیده میشود.
این طرحواره به تمرکز رایج و مادامالعمر بر جنبههای منفی زندگی در حالی که جنبههای مثبت را به حداقل میرساند یا نادیده میگیرد، اشاره دارد. افراد دارای این طرحواره در لذت بردن از چیزها مشکل دارند زیرا آنها همیشه نگران عناصر نارضایتی یا مشکلات احتمالی آینده هستند که احتمالاً ممکن است ایجاد شود.
این طرحواره به این باور اشاره دارد که شما باید استانداردهای بسیار بالایی از عملکرد یا رفتار را رعایت کنید. فردی که دارای این الگوی اعتقادی است معمولاً این کار را انجام میدهد تا از انتقاد جلوگیری کند. استانداردهای بی امان معمولاً به صورت کمال گرایی، سخت گیری و زندگی با «بایدهای» غیرعادی زیادی در چندین زمینه از زندگی خود نشان داده میشوند (مثلاً ما «باید» همیشه سازنده باشیم). این طرحواره اغلب منجر به آسیب قابل توجهی در توانایی فرد برای تجربه لذت و آرامش میشود و میتواند بر سلامت، اعتماد به نفس و رضایت از رابطه تأثیر منفی بگذارد.
اعتقاد بر این است که افراد باید به دلیل اشتباهات سخت مجازات شوند. افرادی که این طرحواره را دارند معمولاً انتقادی و در برابر اشتباه غیر قابل بخشش برخورد میکنند. اغلب خود را به عنوان افرادی نشان میدهند که نسبت به افرادی (از جمله خودشان) که استانداردهای آنها را برآورده نمیکنند عصبانی، تحمل ناپذیر، منضبط و بی حوصله هستند.
سه پاسخ اصلی غیر مفید یا همان سبکهای مقابلهای به طرحوارههای ناسازگار وجود دارد: تسلیم، اجتناب و جبران بیش از حد.
تسلیم
تسلیم طرحواره به روش هایی اشاره دارد که در آن افراد منفعلانه به طرحواره تسلیم میشوند. آنها طرحواره را به عنوان واقعیت میپذیرند و سپس به روش هایی عمل میکنند که طرحواره را تایید میکند.
به عنوان مثال، فردی با طرحواره رها شدن/بی ثباتی ممکن است شریکی را انتخاب کند که قادر به تعهد به روابط بلندمدت نباشد. آنها عاشق افرادی میشوند که از نظر عاطفی برای یک رابطه آماده نیستند، یا افرادی که آماده اند اما متاهل هستند. فراتر از احساس خوب، مردم می خواهند درست باشند. اگر باور داشته باشیم چیزی درست است، شما تمام تلاش خود را برای ایجاد آن واقعیت انجام خواهید داد، حتی اگر به قیمت خراب کردن خوشبختی شما تمام شود.
اجتناب
اجتناب از طرحواره به روشهایی اشاره دارد که افراد از فعالسازی طرحوارهها اجتناب میکنند.
سه نوع اجتناب از طرحواره وجود دارد: شناختی، عاطفی و رفتاری. اجتناب شناختی به تلاش هایی اطلاق می شود که افراد برای فکر نکردن به رویدادهای ناراحت کننده انجام می دهند.
اجتناب عاطفی به تلاش های خودکار یا داوطلبانه برای جلوگیری از احساسات دردناک اشاره دارد.
اجتناب رفتاری انجام دادن (یا عدم انجام) اقدام برای اجتناب از موقعیتهایی است که طرحوارهها و دردهای روانی مرتبط با آن را تحریک میکنند.
جبران بیش از حد طرحواره
سومین سبک مقابلهای جبران بیش از حد است. فرد به گونه ای رفتار می کند که به نظر می رسد برعکس طرحواره او باشد تا از ایجاد طرحواره جلوگیری کند. ممکن است به نظر برسد که شما به شیوهای سالم رفتار میکنید، اما افراط در آن افراط دیگری است که مجموعه ای از عواقب خاص خود را دارد. به احتمال زیاد، شما فقط الگوهای مشکل بیشتری ایجاد خواهید کرد که به هر حال منجر به راه اندازی طرحواره های شما می شود.
همانطور که گفته شد طرحوارهها میتوانند ناکارآمد و ناسازگار باشند و زندگی زناشویی و شغلی فرد را تحت تأثیر قرار دهند. با وجود فرآیندهای سازگاری، تطبیق و تعادل، ما طرحواره های خود را می سازیم، تغییر می دهیم و رشد می دهیم که چارچوبی برای درک ما از دنیای اطرافمان فراهم میکند. بنابراین باید بدانید که اصلاح یا تغییر طرحواره های ناسازگار غیر ممکن نیست فقط امری زمان بر است که نیازمند صبوری و اعتماد شما به درمانگرتان است.
من کارشناسی روانشناسی بالینی و کارشناسی ارشد رو روانشناسی عمومی خوندم. علاقمند به حوزه مدیریت استرس و مراقبه هستم.
حدود ۱۵ سال سابقه کار در زمینه آموزش و کاربرد انواع تکنیکهای ریلکسیشن،مدیتیشن و مایندفولنس دارم.
در حال حاضر به عنوان درمانگر در زمینههای درمان انواع اختلالات اضطرابی، مشاوره نوجوان و بهبود روابط والدین و فرزند، مشاوره پیش از ازدواج فعال هستم.