روانشناسی آموزشی چیست؟

روانشناسی آموزشی مطالعه چگونگی یادگیری و حفظ دانش توسط انسان‌ها، عمدتاً در محیط‌های آموزشی مانند کلاس‌های درس است. این شامل فرآیندهای یادگیری عاطفی، اجتماعی و شناختی است. حوزه‌های تمرکز ممکن است شامل روش‌های تدریس، آزمون و ارزیابی، روان‌سنجی، کلاس درس یا محیط‌های یادگیری، و مشکلات یادگیری، اجتماعی و رفتاری باشد که ممکن است مانع یادگیری شود. روانشناسی آموزشی از علم روانشناسی برای بهبود فرآیند یادگیری و ارتقای موفقیت آموزشی برای همه دانش آموزان استفاده می‌کند.

سیستم آموزشی امروز بسیار پیچیده است. هیچ رویکرد یادگیری واحدی وجود ندارد که برای همه مفید باشد.

به همین دلیل روانشناسانی که در زمینه آموزش کار می‌کنند بر شناسایی و مطالعه روش‌های یادگیری برای درک بهتر نحوه جذب و حفظ اطلاعات جدید توسط افراد متمرکز شده‌اند.

روانشناسی آموزشی نظریه‌های رشد انسانی را برای درک یادگیری فردی و اطلاع رسانی به فرآیند آموزشی به کار می‌گیرد. در حالی که تعامل با معلمان و دانش آموزان در محیط‌های مدرسه بخش مهمی از کار متخصصان این حوزه است، این تنها جنبه کار نیست. یادگیری یک تلاش مادام العمر است. افراد نه تنها در مدرسه یاد می‌گیرند، بلکه در محل کار، موقعیت‌های اجتماعی و حتی انجام کارهای ساده نیز یاد می‌گیرند. روانشناسانی که در زیر شاخه روانشناسی آموزشی کار می‌کنند، نحوه یادگیری افراد را در محیط‌های مختلف بررسی می‌کنند تا رویکردها و استراتژی‌هایی را برای موثرتر کردن یادگیری بیایند.

فهرست مطالب

روانشناسی آموزشی کاربردی

روانشناسانی که در آموزش کار می‌کنند، فرآیندهای اجتماعی، عاطفی و شناختی مربوط به یادگیری را مطالعه می‌کنند و یافته‌های خود را برای بهبود فرآیند یادگیری به کار می‌گیرند. برخی در رشد آموزشی گروه خاصی از افراد مانند کودکان، نوجوانان یا بزرگسالان تخصص دارند، در حالی که برخی دیگر بر چالش‌های خاص یادگیری مانند اختلال نقص توجه و بیش فعالی  ADHD یا نارساخوانی تمرکز می‌کنند.

این متخصصان به روش‌های تدریس، فرآیند آموزشی و نتایج یادگیری متفاوت علاقه‌مند هستند.

اینکه چقدر زمان معرفی اطلاعات جدید در طول روز، بر حفظ آن اطلاعات تأثیر می‌گذارد؟ فرهنگ چه ربطی به نحوه پردازش ایده‌های جدید دارد؟ سن چگونه بر توانایی ما برای ایجاد مهارت‌های جدید مانند زبان تأثیر می‌گذارد؟ تفاوت یادگیری حضوری با یادگیری از راه دور با استفاده از فناوری چیست؟ انتخاب یک بستر رسانه ای چگونه در یادگیری تفاوت ایجاد می‌کند؟

اینها همه سؤالاتی است که در روانشناسی آموزشی روانشناسان در محیط های مختلفی مانند مراکز تحقیقاتی دولتی، مدارس، سازمان‌های اجتماعی و مراکز یادگیری مطرح می‌کنند و به آنها پاسخ می‌دهند.

فارغ التحصیلان این رشته به عنوان استاد، متخصص آموزش، تحلیلگر یادگیری و ارزیاب برنامه کار می‌کنند و موقعیت‌هایی را در موسسات تحقیقاتی، سیستم‌های مدرسه، صنعت تست، سازمان‌های دولتی و صنعت خصوصی پیدا می‌کنند.

روانشناسی آموزشی کاربردی

مهارت‌های لازم برای متخصصان روانشناسی آموزشی

ماموریت روانشناسی آموزشی پرورش متخصصان موفق است که دارای مهارتهای زیر باشند:

  • روش شناختی قوی
  • درک موضوعات قابل تحقیق
  • توانایی توسعه یک برنامه تحقیقاتی
  • ارتباط موثر و کار با طیف گسترده‌ای از متخصصان
  • مهارت‌هایی برای درک نکات ظریف

دانشگاه‌های مطرح دنیا در تلاش هستند تا دانشجویانی را در زمینه روانشناسی آموزشی تربیت کنند تا مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان عالی پژوهش باشند و به مشکلات آموزشی چالش برانگیز رسیدگی کنند. این دانش‌جویان درک عمیقی از تئوری و روش‌های یادگیری به دست می‌آورند تا به آنها امکان دهد در حوزه‌ای که برای کار انتخاب می‌کنند، هم در تئوری و هم در عمل مشارکت کنند، کار در زمینه هایی مانند:

1) کمک به بهبود محیط‌های آموزشی (مانند مدارس، دانشگاه‌ها)

2) تأثیر مستقیم بر افراد از طریق توسعه برنامه‌ها، روش‌ها، و ابزارها

فارغ التحصیلان روانشناسی آموزشی می‌توانند در شرکت‌های خصوصی، مدارس، دانشگاه‌ها، تجارت، صنعت یا سازمان‌های دولتی استخدام شوند.

آشنایی با رشته روانشناسی آموزشی

روانشناسی آموزشی شامل مطالعه نحوه یادگیری افراد از جمله روش‌های تدریس، فرآیندهای آموزشی و تفاوت‌های فردی در یادگیری است. هدف درک چگونگی یادگیری و حفظ اطلاعات جدید توسط افراد است.

این شاخه از روانشناسی نه تنها شامل فرآیند یادگیری در اوایل دوران کودکی و نوجوانی می‌شود، بلکه شامل فرآیندهای اجتماعی، عاطفی و شناختی است که در کل طول عمر در یادگیری نقش دارند.

در دل رشته روانشناسی آموزشی تعدادی رشته دیگر از جمله روانشناسی رشد، روانشناسی رفتاری و روانشناسی شناختی است.

دیدگاه ها در روانشناسی آموزشی

دیدگاه ها در روانشناسی آموزشی

همانند سایر حوزه‌های روان‌شناسی، محققان در روان‌شناسی آموزشی هنگام بررسی یک مشکل، دیدگاه‌های متفاوتی را در نظر می‌گیرند. این دیدگاه‌ها بر عوامل خاصی تمرکز می‌کنند که بر نحوه یادگیری فرد تأثیر می‌گذارد، از جمله رفتارهای آموخته شده، شناخت، تجربیات و موارد دیگر.

دیدگاه رفتاری

این دیدگاه نشان می‌دهد که همه رفتارها از طریق شرطی سازی آموخته می‌شوند. روانشناسانی که این دیدگاه را در نظر می‌گیرند، برای توضیح چگونگی وقوع یادگیری، به طور جدی بر اصول شرطی سازی تکیه می‌کنند.

به عنوان مثال، معلمان ممکن است با اقلام مطلوب مانند آب نبات یا اسباب بازی به یادگیری پاداش دهند. دیدگاه رفتاری بر اساس این نظریه عمل می‌کند که دانش آموزان زمانی که برای رفتار “خوب” پاداش می‌گیرند و برای رفتار “بد” تنبیه می‌شوند، یاد می‌گیرند.

در حالی که چنین روش‌هایی می‌توانند در برخی موارد مفید باشند، رویکرد رفتاری به دلیل عدم توجه به مواردی مانند نگرش‌ها، احساسات و انگیزه‌های درونی برای یادگیری مورد انتقاد قرار گرفته است.

دیدگاه توسعه/رشد

این دیدگاه بر چگونگی کسب مهارت‌ها و دانش‌های جدید کودکان در حین رشد تمرکز دارد. مراحل رشد شناختی ژان پیاژه نمونه‌ای از یک نظریه مهم رشدی است که به چگونگی رشد فکری کودکان می‌پردازد.

با درک نحوه تفکر کودکان در مراحل مختلف رشد، روانشناسان آموزشی بهتر می‌توانند درک کنند که کودکان در هر مرحله از رشد خود قادر به انجام چه کارهایی هستند. همین مسأله می‌تواند به مربیان کمک کند تا روش‌ها و مواد آموزشی را برای گروه‌های سنی خاص بسازند.

دیدگاه شناختی

رویکرد شناختی در دهه‌های اخیر بسیار گسترده‌تر شده است، عمدتاً به این دلیل که توضیح می‌دهد چگونه مواردی مانند خاطرات، باورها، احساسات و انگیزه‌ها به فرآیند یادگیری کمک می‌کنند.

روانشناسان آموزشی که دیدگاه شناختی دارند به درک موارد زیر می‌پردازند:

  • اینکه چگونه کودکان برای یادگیری انگیزه شخصی پیدا می‌کنند نه در نتیجه پاداش بیرونی،
  • چگونه چیزهایی را که می‌آموزند به خاطر می‌آورند.
  • چگونه مشکلات را حل می‌کنند.
  • چگونه به موارد دیگر علاقه‌مند می‌شوند.

رویکرد سازنده‌گرایی

این رویکرد یکی از جدیدترین تئوری‌های یادگیری است، این دیدگاه بر چگونگی ساختن فعالانه دانش خود از جهان متمرکز است. سازنده‌گرایی بیشتر به تأثیرات اجتماعی و فرهنگی که بر نحوه یادگیری ما تأثیر می‌گذارد، توجه دارد.

کسانی که رویکرد سازنده‌گرایانه را در پیش می‌گیرند بر این باورند که آنچه یک فرد از قبل می‌داند بیشترین تأثیر را بر نحوه یادگیری اطلاعات جدید دارد. این بدان معناست که دانش جدید فقط می‌تواند به دانش موجود اضافه شود. این دیدگاه به شدت تحت تأثیر کار روان‌شناس ویگوتسکی است.

دیدگاه تجربی

این دیدگاه تأکید می‌کند که تجارب زندگی خود شخص بر نحوه درک اطلاعات جدید تأثیر می‌گذارد. این روش شبیه دیدگاه های سازنده و شناختی است زیرا در یادگیری، تجارب، افکار و احساسات یادگیرنده را در نظر می‌گیرند.

مباحث روانشناسی آموزشی

از موادی که معلمان استفاده می‌کنند تا نیازهای فردی دانش‌آموزان، یک روانشناس آموزشی عمیقاً به این موضوعات می‌پردازد تا فرآیند یادگیری را به طور کامل درک کند. برخی از این موضوعات عبارتند از:

  • فناوری آموزشی: نگاهی به اینکه چگونه انواع مختلف فناوری می‌تواند به دانش آموزان در یادگیری کمک کند.
  • طراحی آموزشی: طراحی مواد آموزشی
  • آموزش ویژه: کمک به دانش آموزانی که ممکن است به آموزش تخصصی نیاز داشته باشند.
  • توسعه برنامه درسی: ایجاد برنامه‌هایی که یادگیری را به حداکثر می‌رساند.
  • یادگیری سازمانی: مطالعه نحوه یادگیری افراد در محیط‌های سازمانی
  • یادگیرندگان تیزهوش: کمک به دانش آموزانی که به عنوان دانش آموزان با استعداد شناخته می‌شوند.

آشنایی با مشاغل موجود در روانشناسی آموزشی

  • روانشناسان حوزه روانشناسی آموزشی با مربیان، مدیران، معلمان و دانش‌آموزان کار می‌کنند تا درباره نحوه کمک به افراد در یادگیری بیشتر بیاموزند. این موضوع اغلب شامل موارد زیر است:

1- یافتن راه‌هایی برای شناسایی دانش‌آموزانی که ممکن است به کمک اضافی نیاز داشته باشند.

2- برنامه‌هایی برای دانش‌آموزانی که مشکل دارند.

3- حتی ایجاد روش‌های یادگیری جدید

  • بسیاری از روانشناسان آموزشی مستقیماً با مدارس کار می‌کنند. برخی از آنها معلم یا استاد هستند، در حالی که برخی دیگر با معلمان کار می‌کنند تا روش‌های یادگیری جدید را برای دانش آموزان خود امتحان کنند و برنامه‌های درسی و دوره‌های جدیدی را توسعه دهند. حتی ممکن است مشاور شوند و به دانش آموزان کمک کنند تا مستقیماً با موانع یادگیری کنار بیایند.
  • برخی از روانشناسان آموزشی در زمینه تحقیق و پژوهش کار می‌کنند. به عنوان مثال، شما ممکن است برای یک سازمان دولتی مهم کار کنید و بر تصمیم گیری‌ها در مورد بهترین راه‌ها برای یادگیری کودکان در مدارس سراسر کشور تأثیر بگذارید.

در همه این نقش‌ها، می‌توانند بر روش‌های آموزشی تأثیر بگذارند و به دانش‌آموزان کمک کنند تا به روشی که به بهترین وجه برای آنها مناسب است یاد بگیرند. مدرک لیسانس و فوق لیسانس معمولا برای مشاغل در این زمینه مورد نیاز است. اگر می‌خواهید در دانشگاه یا در مدیریت مدرسه کار کنید، ممکن است نیاز به تکمیل دکترا نیز داشته باشید.

خلاصه اینکه روانشناسان آموزشی اغلب در مدرسه کار می‌کنند تا به دانش آموزان و معلمان کمک کنند تا تجربه یادگیری را بهبود بخشند. سایر متخصصان در این زمینه برای بررسی فرآیند یادگیری و ارزیابی برنامه‌هایی که برای تقویت یادگیری طراحی شده‌اند، در تحقیقات کار می‌کنند.

آشنایی با مشاغل موجود در روانشناسی آموزشی

تاریخچه روانشناسی آموزشی

روانشناسی آموزشی یک زیر شاخه نسبتاً جوان است که در سال‌های اخیر رشد فوق العاده‌ای را تجربه کرده است. روانشناسی تا اواخر دهه 1800 به عنوان یک علم جداگانه ظاهر نشد، بنابراین علاقه قبلی به روانشناسی آموزشی عمدتاً توسط فیلسوفان تربیتی تقویت شده بود.

هربارت معتقد بود که علاقه دانش آموز به یک موضوع تأثیر فوق العاده‌ای بر نتیجه یادگیری دارد. او معتقد بود که معلمان باید این موضوع را در هنگام تصمیم گیری در مورد اینکه کدام نوع آموزش مناسب‌تر است در نظر بگیرند.

بعدها، ویلیام جیمز، روانشناس و فیلسوف سهم قابل توجهی در این زمینه داشت. متن مهم او در سال 1899 “گفتگوهایی با معلمان در مورد روانشناسی” اولین کتاب درسی روانشناسی آموزشی محسوب می‌شود.

تقریباً در همین دوره، آلفرد بینه، روانشناس فرانسوی در حال توسعه تست‌های IQ معروف خود بود. این تست‌ها در اصل برای کمک به دولت فرانسه در شناسایی کودکانی که دارای تاخیر رشد بودند و ایجاد برنامه‌های آموزشی ویژه طراحی شدند.

در ایالات متحده، جان دیویی تأثیر قابل توجهی بر آموزش داشت. عقاید دیویی مترقی بود. او معتقد بود که مدارس باید بر دانش‌آموزان تمرکز کنند تا موضوعات. او از یادگیری فعال حمایت می‌کرد و استدلال می‌کرد که تجربه عملی بخش مهمی از فرآیند یادگیری است.

اخیراً، بنجامین بلوم، روانشناس آموزشی، طبقه بندی مهمی را طراحی کرده است که برای دسته بندی و توصیف اهداف آموزشی مختلف طراحی شده است.

نکات مهم در مورد روانشناسی آموزشی

در طول تاریخ، تعدادی از شخصیت‌های مطرح نقش مهمی در توسعه روانشناسی آموزشی داشته‌اند. برخی از این افراد شناخته شده عبارتند از:

  1.     جان لاک: لاک یک فیلسوف انگلیسی است که مفهوم tabula rasa یا این ایده را مطرح کرد که ذهن اساساً در بدو تولد یک لوح خالی است. این بدان معناست که دانش از طریق تجربه و یادگیری توسعه می‌یابد.
  2.     ژان پیاژه: یک روانشناس سوئیسی که بیشتر به خاطر نظریه بسیار تأثیرگذارش در مورد رشد شناختی شهرت دارد، تأثیر ژان پیاژه بر روانشناسی آموزشی امروزه نیز مشهود است.
  3.     اسکینر: اسکینر یک روانشناس آمریکایی بود که مفهوم شرطی سازی عامل را معرفی کرد که بر دیدگاه‌های رفتارگرایانه تأثیر می‌گذارد.  تحقیقات او در مورد تقویت و تنبیه همچنان نقش مهمی در آموزش بازی می‌کند.

روانشناسی آموزشی تحت تأثیر تعدادی از فیلسوفان، روانشناسان و مربیان قرار گرفته است.

سخن پایانی

روانشناسی آموزشی بینش‌های ارزشمندی را در مورد نحوه یادگیری افراد ارائه می‌دهد و نقش مهمی در اطلاع رسانی راهبردهای آموزشی و روش‌های آموزشی ایفا می‌کند. علاوه بر کاوش در خود فرآیند یادگیری، حوزه‌های مختلف روان‌شناسی آموزشی عوامل عاطفی، اجتماعی و شناختی را که می‌توانند بر نحوه یادگیری افراد تأثیر بگذارند، بررسی می‌کنند.

روانشناسی کودک فقط به ایجاد نظریه‌هایی برای توضیح رشد نیست، بلکه دلیل عملی نیز دارد. روانشناسان کودک اغلب در محیط‌های عملی مانند مدارس و بیمارستان‌ها کار می‌کنند تا به توسعه کمک کنند.

بسیاری از روانشناسان آموزشی با کودکانی کار می‌کنند که یادگیری، درک یا برقراری ارتباط با دیگران برایشان مشکل است یا ممکن است مشکلات رفتاری داشته باشند. روانشناسان آموزشی در مدارس با معلمان، خانواده‌ها و مدیران مدرسه کار می‌کنند تا به کودکانی که با مسائل آموزشی خاص دست و پنجه نرم می‌کنند کمک کنند. به طور کلی روانشناسی آموزشی کودک کاربردهای بسیاری دارد. روانشناسی آموزشی برای کودکان در زوایای مختلف منجر به یادگیری و حفظ اطلاعات توسط کودک می‌شود.

روانشناسی آموزشی در کلاس درس، آموزش می‌دهد، اگرچه گرایش‌های دیگر در روانشناسی وجود دارد، اما روانشناس آموزشی اصول اساسی رفتار انسانی را که می‌تواند یادگیری را شکل دهد، آموزش می‌دهد و بررسی می‌کند. روان‌شناسی همچنین به معلمان کمک می‌کند تا از اندازه‌گیری‌ها و ارزیابی‌ها به درستی استفاده کنند تا بهتر بفهمند دانش‌آموزان در کجای یادگیری خود قرار دارند.

معلمان باید هر سال ساعت‌های زیادی از آموزش مداوم را بگذرانند تا از تحولات روانشناسی آگاه باشند، این اتفاق بسیار مفید است. روانشناسی مانند هر رشته دیگری که به انسان مربوط می‌شود، ایستا نیست. با تغییر درک ما از رفتار انسان در کلاس درس، کاربرد اصول روانشناسی نیز تغییر می‌کند.

معرفی نویسنده: پریسا ایازی

معرفی نویسنده: پریسا ایازی

من کارشناسی روانشناسی بالینی و کارشناسی ارشد رو روانشناسی عمومی خوندم. علاقمند به حوزه مدیریت استرس و مراقبه هستم.
حدود ۱۵ سال سابقه کار در زمینه آموزش و کاربرد انواع تکنیکهای ریلکسیشن،مدیتیشن و مایندفولنس دارم.
در حال حاضر به عنوان درمانگر در زمینه‌‌های درمان انواع اختلالات اضطرابی، مشاوره نوجوان و بهبود روابط والدین و فرزند، مشاوره پیش از ازدواج فعال هستم.

درباره روانشناسی آموزشی و بازارکار آن چه می‌دانید؟ نگاه شما درباره تحصیل در این رشته چیست؟ نظرات خود را با ماروم در میان بگذارید.
حال خوب و آروم با ماروم
درخواست مشاوره

No comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *