به نظر میرسد برخی از بچهها تقریباً برای همه چیز گریه میکنند. اما ما والدین چگونه برای رفع گریه بی دلیل کودک اقدام کنیم؟
فرض کنید کودکی 4 ساله در پیش دبستانی مشغول خوردن خوراکی مورد علاقهاش است و برای لحظهای آن را روی میز قرار میدهد، کودک دیگری خوراکی او را میخورد و دختر 4 ساله گریهای بسیار شدید سر میدهد.
واقعیت این است که برخی از کودکان، به طور طبیعی در انتهای طیف حساس بودن قرار دارند. درست زمانی که دنیا دقیقاً با انتظارات آنها مطابقت ندارد، آنها مستعد بی قراری و گریه شدید هستند. گاهی این گریه بی دلیل کودک، والدین را مستأصل میکند.
با این حال، یک جنبه روشن وجود دارد. دکتر لیندا دانلپ، استاد روانشناسی در کالج ماریست در پوکیپسی نیویورک، میگوید: «کودکان بسیار حساس معمولاً دلسوزتر، ملایمتر و خلاقتر هستند. آنها فقط به راهنمایی شما نیاز دارند تا به مدیریت احساساتشان کمک کنید».
در این مقاله از ماروم سعی خواهیم کرد تا شما را با دلایل، مزایا و راهکارهای مواجهه با گریه بی دلیل کودک آشنا کنیم.
فهرست مطالب
قلبهای لطیف یکی از دلایل گریههای بی دلیل کودکان
بسیار نادر است که کودک پیش دبستانی بتواند احساسات خود را به طور کامل درک کند و آنها را با کلمات بیان کند، بنابراین طبیعی است که در این سن شاهد اشک و گریه بی دلیل کودک باشیم.
اما اگر کودک شما بیش از حد معمول گریه و بی قراری میکند، حتی برای مسائل به ظاهر جزئی، ممکن است از نظر ژنتیکی حساس باشد. مطالعات انجام شده در دانشگاه هاروارد نشان میدهد که حدود 10 درصد از نوزادانی که در 16 هفتگی از صداهای جدید و افراد ناآشنا بیشتر ناراحت میشوند، با افزایش سن، حساسیت خود را تا حدی حفظ میکنند. مشاور والدین، دکتر بوربا نویسنده کتاب بزرگ راه حلهای والدینی، اضافه میکند: «بعضی از کودکان هنوز آن ترمز درونی را ایجاد نکردهاند. وقتی از چیزی ناراحت میشوند، تمام احساسات آنها آشکار میشود و شاهد سیل ناگهانی اشک هستیم».
توانایی چنین بچههایی برای تجربهی عمیقتر احساسات بیشتر است و طبیعی است که شاهد گریه بی دلیل کودک باشیم. در حالی که گاهی اوقات برای والدین ناامیدکننده است. دکتر دانلپ میگوید: «کودکان حساس ممکن است تحت تأثیر احساسات خود قرار بگیرند، اما با احساسات دیگران نیز آشنا هستند و این باعث میشود آنها دوستان بسیار همدلی باشند».
واکنش درست در مقابل گریه بی دلیل کودک چیست؟
اگر در جشن تولدی هستید که در آن همه بچهها با خوشحالی کیک میخورند در حالی که کودک شما گریه میکند زیرا به جای صورتی یک کیک آبی دریافت کرده است، اولین فکر شما ممکن است این باشد که سریع کیک او را تغییر دهید. دکتر دانلپ میگوید: «با این حال، اگر فوراً دخالت کنید، او اعتماد به نفس خود را در حل مشکلات از دست خواهد داد».
دکتر بوربا میگوید: «از اصرار برای دست کشیدن از گریه اجتناب کنید، چرا که احتمالاً باعث اشکهای بیشتری میشود». یکی از راهکارها برای گریه بی دلیل کودک و برای کنترل احساساتش این است که با بازی به او بگویید: «یخ بزن!» دکتر بوربا میگوید: «یخ زدن به کودک کمک میکند تا بایستد و خود را جمع کند. سپس به او پیشنهاد دهید که یک نفس عمیق بکشد و آن را مانند یک اژدها از طریق دهان خود بیرون بیاورد». به هر حال برای رفع گریه بی دلیل کودک نیاز به کمی خلاقیت وجود دارد نه عصبانیت.
6 اقدامی که وقتی فرزندتان گریه میکند باید انجام دهید:
- حواس او را پرت نکنید: وقتی حواس کودکتان را از احساساتش منحرف میکنید، فرصتی را برای برقراری ارتباط و کمک به او از دست میدهید تا مهارتهای تنظیم عاطفی را که در آینده به آنها نیاز دارد بیاموزد. با این کار هنگام گریه بی دلیل کودک این پیام را میفرستید که احساسات او بیاهمیت است، یا فراتر از آن است که بتوانید کمکی کنید. کودکان باید بدانند که شما قادر به مقابله با احساسات و مسائلی که برایشان پیش میآید، هستید تا احساس امنیت و توانمندی در حل مسأله کنند.
- کودک را تنبیه نکنید: هرگز کودک را به خاطر احساساتش و گریه بی دلیلش تنبیه، تهدید، سرزنش یا قضاوت نکنید.
- اما و اگر نگویید: وقتی با احساسات فرزندتان همدلی میکنید، از بیان کردن آن با «اما» خودداری کنید. به عنوان مثال. “تو غمگین هستی زیرا واقعاً یک تکه کیک دیگر میخواستی، اما نمیتوانی آن را داشته باشید.” “اما” به نوعی هر چیزی را که قبل از آن میآید باطل میکند. نیازی به این کار نیست، همدلی کافی است.
- سوالات زیادی نپرسید: وقتی فرزند شما پر از احساسات طاقت فرسا است، توانایی ارائه پاسخ به بسیاری از سوالات را ندارد. اول همدلی کنید بعد سوال بپرسید.
- فقط “اشکالی ندارد”، نگویید: زیرا کودک احساس خوبی ندارد و فکر میکند درک نشده است. یک جمله ساده «اشکال ندارد گریه کنی» گزینه بهتری است.
- از همدلی به عنوان تکنیکی برای جلوگیری از گریه استفاده نکنید: این هدف نیست! هدف این است که به فرزندتان کمک کنید احساس کند شنیده، درک، تایید و حمایت میشود. ممکن است کمی طول بکشد، به خصوص اگر احساسات او در گذشته نادیده گرفته شده باشد. همدلی تکنیکی برای کنترل نیست، بلکه راهی است برای ملاقات واقعی با فرزندتان در شرایطی که هست و حمایت از او.
تعویض دنده هنگام گریه بی دلیل کودک
هنگامی که شاهد گریه بی دلیل کودک هستید، منحرف کردن توجه او با هدایت او به یک فعالیت دیگر نیز یک ابزار قدرتمند است. البته همانطور که در بخش قبل توضیح داده شد به شرطی که منجر به بی توجهی به احساسش نشود.
دکتر دانلپ روش شمارش را یک استاندارد طلایی میداند. به این صورت که وقتی کودک احساس میکند، که ممکن است گریهاش بگیرد، باید با صدای بلند تا ده بشمارد. این شیوه ساده است، اما کار میکند. زمانی که به هشت یا نه میرسد، اغلب شروع به لبخند زدن میکند.
در مرحله بعد، فرزندتان را ترغیب کنید که دقیقاً به شما بگوید چه چیزی او را ناراضی کرده است، تا بتوانید به او کمک کنید تا راه حلی پیدا کند. اگر گفت: «ناراحتم که دوستم نمیخواهد با من بازی کند» از او بپرسید «چه کاری میتوانی انجام دهی تا احساس بهتری داشته باشی؟» چیزهایی را به او یادآوری کنید که احساس خوبی در او ایجاد میکند، مانند دعوت از کودک دیگری برای بازی یا نگاه کردن به یک کتاب مصور مورد علاقه.
با کمی تمرین، او به زودی راهحلهای خود را، بدون هیچ درخواستی از سوی یک بزرگسال، ارائه خواهد کرد. همانطور که ملاحظه کردید در این سبک حواس پرت کردن خبری از بی توجهی به احساسات کودک نیست.
بررسی سایر عوامل در گریه بی دلیل کودک
صرفاً مشاهده گریه بی دلیل کودک دلیل بر حساس بودن وی نیست، حتی بچههایی که معمولاً اشک نمیریزند، میتوانند دورههای احساسی را پشت سر بگذارند.
- اگر اخیراً تغییری مانند جابهجایی یا تولد نوزاد جدید ایجاد شده باشد، ممکن است کودک شما حساستر شود.
- به برنامه روزانه او توجه کنید. خواب ناکافی یا عادات غذایی بد نیز میتواند برای ایجاد احساس تحریکپذیری در کودک پیش دبستانی کافی باشد.
- مراجعه به پزشک اطفال نیز ضرری ندارد. هر چیزی از عفونت مزمن گوش گرفته تا تأخیر خفیف در گفتار میتواند کودک را سریع به گریه بیاندازد.
اگرچه ممکن است نتوانید شخصیت حساس فرزندتان را تغییر دهید، اما او در نهایت، بلوغ لازم برای نظارت بر احساسات خود را به دست میآورد و انعطافپذیرتر میشود. در پی آن کمتر شاهد گریه بی دلیل کودک خواهید بود. باور کنید یا نه، فشار همسالان میتواند یک نیروی خوب باشد. دکتر دانلپ میگوید: «در سن 6 یا 7 سالگی، احتمالاً گریههای او کمتر میشود، مخصوصاً وقتی ببیند که بچههای دیگر زمانی ترجیح میدهند با او بازی کنند، که اشک نمیریزد».
درست است، که کودک همچنان مملو از احساس باقی میماند، اما اصلاً چیز بدی نیست. احساساتِ عمیقاً احساس شدهی او در نحوه نواختن ویولن یا مهربانی که هنگام ملاقات با کودکان با نیازهای ویژه نشان میدهد، بروز میکند.
توسعه مهارتهای تنظیم هیجانی
شما به عنوان والدین باید احساسات را تأیید کنید، نه اشکها را. ممکن است متوجه شوید که فرزندتان مرتباً به خاطر ناامیدیهای کوچک گریه میکند گویی مشکلات بزرگی هستند. او عصبانی میشود زیرا نمیتواند کفش بنفش رنگی را که نیاز دارد، پیدا کند و یا شما نوع اشتباهی از غلات را برای میان وعده مدرسه او خریدهاید. برای این مشکلات کوچک، شما شاهد گریه بی دلیل کودک خود هستید.
اگر به عنوان والدین آگاه، خودتان تنظیم و مدیریت هیجان را بلد باشید، در مسیر رشد، کودک با الگوهای درستی که دارد کم کم تنظیم هیجان را یاد خواهد گرفت.
- به مرور او یاد میگیرد که مسائل بزرگ و کوچک را اولویتبندی کند.
- یاد میگیرد که ناامیدیهای معمولی را مدیریت کند و برای خودش استرس بیمورد ایجاد نکند.
کودکان گاهی اوقات وقتی چیزی به دلخواهشان پیش نمیرود ناامید میشوند. کودکان خردسال میتوانند تمام حواسشان را به چیزهای کوچک معطوف کنند، زیرا در دنیای کودکانه آنها آن چیزها بزرگ به نظر میرسند. به مرور کودک شما در مسیر توسعه مهارتهای تنظیم هیجانی قرار خواهد گرفت. تنظیم هیجانی یکی از کارکردهای اجرایی ماست. مجموعه مهارتهایی که به ما امکان میدهد وظایف روزانه را به طور مؤثر انجام دهیم و در مورد خردسالان جلوی گریه بی دلیل کودک را تا حد زیادی خواهد گرفت.
راهکارهایی برای والدین جهت کمک به کودک در تنظیم هیجانات
- ناراحتی را تأیید کنید: اشکهای کودک شما بر سر چیزهای کوچک به کنترل عاطفی مربوط میشود. باید خود اشک، طبیعی در نظر گرفته شود. هیچ چیز خوب یا بدی در مورد آن وجود ندارد. به طور شفاهی ناراحتی یا ناامیدی فرزندتان را بپذیرید، اما مجبور نیستید کاری انجام دهید. والدین مسئول «رفع» مشکل کودک نیستند.
- احساسات او را تأیید کنید: فرزند شما میتواند پاسخی غیر از گریه بی دلیل بیاموزد. توجه را از گریه بردارید. در عوض روی تغییر جهت دادن رفتار او به سمت هدف تمرکز کنید و طغیانهای اضافی را نادیده بگیرید.
- تحسین و تمجید فراوان برای تلاش یا دستیابی به هدف نیز فراموش نشود.
مثال: در موردی که مادر غلات اشتباهی خریده است، این را نگویید «من به فروشگاه میروم و غلاتی را که میخواهی میخرم» در عوض بگویید: «متاسفم غلاتی را که میخواهی نخریدم و ناراحت شدی». اگر کودک شما میان وعده دیگری را انتخاب کند حتی با گریه این موفقیت است. پس عمل را تحسین کنید. بگویید: «من افتخار میکنم که چیز دیگری را که دوست داری پیدا کردی». روی هدف نهایی تمرکز کنید و به آن توجه کنید، نه اشک. با این روند گریه بی دلیل کودک را به حداقل خواهید رساند. صبور باشید، او فقط یک کودک است.
به جای «گریه نکن» چه بگوییم؟
گاهی اوقات، حتی وقتی میدانید که نباید به فرزندتان بگویید گریهاش را متوقف کند، سخت است که بدانید در عوض چه بگویید! ممکن است احساس کنید که باید کاری انجام دهید، اما دقیقاً مطمئن نیستید که چه کاری را انجام دهید.
اگر اغلب از کودک خواسته شود که احساسات خود را ساکت کند، فوق العاده آسیبزا است. پس از اینکه عادت کرد احساسات خود را کنار بگذارد، تجربه غم، عصبانیت، ناامیدی یا هر احساس منفی دیگری میتواند بسیار تحریککننده باشد. خبر خوب این است که تمرین میتواند برای شما والدین کاملاً کمککننده باشد. در شرایطی که شاهد گریه بی دلیل کودک هستید، میتوانید به جای گریه نکن بگویید:
- طبیعی است که ناراحت باشی.
- واقعاً برای تو سخت است.
- من اینجا کنارتم.
- دوست داری در موردش با من حرف بزنی؟
- من بهت گوش میدهم.
- واقعاً ترسناک/ ناامیدکننده/ آشفتهکننده/ ناراحتکننده بود.
- کمکت میکنم حلش کنی.
- من برای شنیدن سراپا گوشم.
- میدونم نیاز داری تنها باشی ولی من همین جا هستم اگر بهم نیاز داشتی بگو.
- منصفانه به نظر نمیرسد.
کلام پایانی
به عنوان یک مادر کاملاً درک میکنم که در طول روز و بعد از یک روز کاری و شلوغ، شنیدن گریه بی دلیل کودک برای والدین طاقت فرساست اما به یاد داشته باشید شما با کودکی حساس مواجه هستید که نیاز به همدلی دارد و قطعاً بدخلقی شرایط را سختتر و برقراری آرامش را دور از دسترس خواهد کرد.
هنگامی که فرزندتان با یک احساس طاقت فرسا دست و پنجه نرم میکند، با همدلی و درک با او برخورد کنید. به مرور این حساسیت نه اینکه از بین برود اما تغییر شکل میدهد و در رفتاری دلنشین مثل همدلی با دوستش، نواختن ساز، ابراز عشق و توجه به شما و… دیده خواهد شد. اما تأثیر برخورد نامناسب شما با گریه بی دلیل کودک تا پایان عمر همراه اوست. احساسات چیزی نیست که باید از آن اجتناب کرد، بلکه فرصتی برای ارتباط بهتر است.
معرفی نویسنده: پریسا ایازی
من کارشناسی روانشناسی بالینی و کارشناسی ارشد رو روانشناسی عمومی خوندم. علاقمند به حوزه مدیریت استرس و مراقبه هستم.
حدود ۱۵ سال سابقه کار در زمینه آموزش و کاربرد انواع تکنیکهای ریلکسیشن،مدیتیشن و مایندفولنس دارم.
در حال حاضر به عنوان درمانگر در زمینههای درمان انواع اختلالات اضطرابی، مشاوره نوجوان و بهبود روابط والدین و فرزند، مشاوره پیش از ازدواج فعال هستم.
No comment