فهمیدن اینکه همسرتان، از رابطه‌ی متعهدانه خارج شده و به شما خیانت کرده، می‌تواند ضربه‌ی سهمگینی به روان شما بزند و زندگی زناشویی شما در موقعیت بحرانی قرار می‌گیرد که تا پای نابودی خواهد رفت. بسیار طبیعی است که بخواهید بدانید چه اتفاقی باعث شده تا همسرتان از تعهد خارج شود و به شما خیانت کند، اما باید بدانید که اغلب پاسخ به این سؤال، کار آسانی نیست! پاسخ به این سؤال می‌تواند هر چیزی باشد.

شاید این اتفاق، نشانه‌ای از سایر مشکلات رابطه‌ی زناشویی شما باشد، شاید به گذشته‌ی همسرتان ربط داشته باشد و یا حتی هیچ ارتباطی به شما و رابطه‌ی زناشوییتان نداشته باشد. فرقی نمی‌کند که این اتفاق چه علتی دارد، مهم این است که شما احساسات متفاوتی را تجربه خواهید کرد و افکار زیادی در ذهنتان شکل خواهد گرفت. در این مقاله برای شما درباره‌ی تکنیک‌هایی حرف می‌زنیم که به شما کمک کند تا این مسیر پر چالش را به نحو بهتری پشت سر بگذارید و چالش‌ها را بهتر حل کنید.

• احساسات خود را بپذیرید.

شوکه شدن، پریشانی، ترس، درد، افسردگی و نگرانی همه و همه واکنش‌های طبیعی هستند که در شما ایجاد خواهند شد. حتی احتمالاً برای مدتی احساس خواهید کرد که بر یک صفحه‌ی معلق هستید و هیجانات آمیخته‌ای را تجربه خواهید کرد. کنار آمدن با درد خیانت، نیاز به زمان دارد. بنابراین انتظار نداشته باشید به سرعت احساسات و هیجانات آمیخته‌ی شما از بین بروند و همان آدم سابق شوید، حتی اگر تصمیم داشته باشید تا شریک عاطفی خود را ببخشید، بازهم احتمالاً این احساسات عجیب به سراغ شما خواهند آمد، بنابراین سعی نکنید آن‌ها را نادیده بگیرید. بالاخره رابطه‌ی شما تغییر کرده و طبیعی است که دلتنگ روزهای گذشته‌ی رابطه‌ی خود باشید. بنابراین همه‌ی این احساسات را بپذیرید و برای تجربه‌ی آن‌ها به خودتان حق دهید. قرار نیست به سرعت همه چیز را فراموش کنید. تغییر نیاز به زمان دارد.

• به دنبال انتقام‌جویی نباشید.

خیانت توسط همسر و شریک زندگی، در شما خشم ایجاد خواهد کرد. در این حالت ِخشمگین، احتمالاً شما به دنبال تلافی و انتقام باشید و با بلاک کردن یا ناسزا گفتن به همسرتان در حضور دوستان، آشنایان و یا در فضای مجازی، بخواهید خشم خود را خالی کنید. شاید هم حتی به این فکر کنید که شما هم با فرد دیگری وارد رابطه شوید و شبیه به او رفتار نمایید. اما باید بدانید که چنین واکنش‌هایی، اغلب شما را موقتاً آرام می‌کند، اما بعد از مدتی، متوجه خواهید شد که دوباره این خشم درونی بازمی‌گردد و خودتان را آزار می‌دهد. این درگیری درونی، تمرکز شما را می‌گیرد و به شما اجازه نمی‌دهد که اوضاع را بهبود ببخشید و برای بهتر شدن شرایط، قدم بردارید.

قبل از اینکه موضوع را با خانواده‌یتان در میان بگذارید، خوب فکر کنید. مطمئن باشید به محض مطرح کردن موضوع با دیگران، نسخه‌های متفاوتی به شما پیشنهاد خواهد شد! برخی‌ها به شما خواهند گفت که بمانید و برخی به شما پیشنهاد خواهند داد که این رابطه را ادامه ندهید! باید گفت که هیچکس از آنچه در رابطه‌ی شما می‌گذرد، با خبر نیست. بنابراین سعی کنید، همانطور که به شیوه‌ی ادامه دادن و برخورد با مسئله فکر می‌کنید و به دنبال راه حل هستید، جزئیات اتفاقات پیش آمده را به صورت خصوصی نگه دارید و از آن‌ها محافظت نمایید.

• مراقب خودتان باشید.

احتمالاً استرس، در شما واکنش‌های فیزیکی همچون سردرد، تهوع، بی‌خوابی، عدم تمرکز، کمبود اشتها و یا پرخوری؛ ایجاد کند. سعی کنید با از بین رفتن شوک اولیه و آرام شدن، به خودتان رسیدگی کنید و مراقب سلامتی خود باشید. فراموش نکنید که سلامتی شما برای واکنش سازگارانه به موضوع، بسیار اهمیت دارد. غذاهای سالم، ورزش، میزان آب کافی و خواب منظم در کنار تفریح، به شما کمک می‌کند تا از سلامتی خود محافظت کنید.

• سرزنش را کنار بگذارید.

سرزنش خود، همسر و یا شخص سوم این ماجرا، هیچ چیزی را درست نمی‌کند و صرفاً انرژی شما را تلف خواهد کرد. سعی نکنید خود را قربانی بدانید و واکنش‌های ترحمی نسبت به خود داشته باشید. حق دارید از این موضوع به شدت آزرده خاطر باشید، اما واکنش‌های ترحمی افراطی و تمایل به گرفتن جایگاهی ترحمانه، به شما اجازه‌ی واکنش سازگارانه را نمی‌دهد. بلکه تنها در شما احساس ضعف و ناتوانی ایجاد می‌کند و سبب می‌شود نسبت به خود، احساس بدی داشته باشید.

• فرزندانتان را از ماجرا دور نگه دارید.

فراموش نکنید که این وضعیت، بین شما و همسرتان پیش آمده و نباید فرزندانتان را درگیر کند. حتی اگر تصمیم به جدایی گرفتید و می‌خواهید رابطه را تمام کنید، نیازی نیست فرزندانتان را در جریان جزئیات بگذارید و نگرش آن‌ها را نسبت به خود و همسرتان منفی کنید. این کار صرفاً شرایط را برای آن‌ها غیرقابل تحمل می‌کند و باعث می‌شود آن‌ها نیز سوگیری داشته باشند و احساس کنند در وسط ماجرا گیر افتاده‌اند!

• مشورت بگیرید.

سعی نکنید با بی اعتمادیِ پیش آمده، به تنهایی کنار آیید. قبل از هر تصمیمی برای ادامه یا اتمام رابطه، عاقلانه است که با یک متخصص صحبت کنید و از او کمک بگیرید. روانشناس، بی طرف به ماجرا نگاه می‌کند و به شما کمک می‌کند تا بینش دقیق‌تری نسبت به جریانات پیش آمده به دست آورید و متوجه شوید چرا این اتفاق رقم خورده. شما می‌توانید به راحتی به دنبال دلیل این اتفاق باشید و سؤالاتی که ذهنتان را درگیر کرده از شریکتان بپرسید و احساسات خود را بیان کنید. یک درمانگر با تجربه، در این مسیر همراه شماست و به شما کمک می‌کند تا احساسات مختلف شرم، گناه و یا هر حس دیگری که دارید را به بهترین نحو پردازش کنید. اگر هم تصمیم به جدایی بود و در نهایت به این نتیجه رسیدید که باید جدا شوید، اقلاً مطمئن هستید که تمام تلاشتان را برای رسیدن به نتیجه انجام داده‌اید و همه‌ی ابعاد موضوع را بررسی کرده‌اید.

• عمل‌گرا باشید.

اگر درباره‌ی به پایان رسیدن رابطه مردد هستید، به ابعاد عملی ماجرا نیز توجه کنید. آیا می‌دانید که بعد از این قرار است چه کاری کنید؟ کجا زندگی کنید؟ خرج و مخارجتان را چگونه تأمین کنید؟ حضانت و مراقبت از فرزندان چه خواهد شد؟ شاید حتی نیاز باشد برای بررسی سلامت جنسی خودتان، به آزمایش بروید و همه‌ی موارد را از قبل بررسی کنید.

• عجله نکنید.

قطعاً خیانت، یکی از سخت‌ترین چالش‌هایی است که رابطه‌ی یک زوج را تحت تأثیر قرار می‌دهد. اما باید گفت که خیانت پایان راه نیست! برای گذشتن از این مانع در مسیر دو نفره‌ی رابطه‌یتان، عجله نکنید. به خود زمان دهید و قدم به قدم برای حل این چالش، حرکت کنید. به دنبال نتیجه‌گیری فوری نباشید. یا جدا خواهید شد یا به زندگی مشترک خود ادامه خواهید داد، سعی کنید فارغ از نتیجه بر زمان حال تمرکز کنید و ببینید بهترین کاری که از دستتان بر می‌آید چیست.