شرکت کنندگان در ابتدا حرکات دست همی پلژیک را که در کلیپ‌های ویدئویی نشان داده شده بود، تقلید یا مشاهده کردند. پس از آن، ویدیوها مجدداً مشاهده شد و دشواری‌های آنها رتبه‌بندی شد. تجزیه و تحلیل نمرات درجه بندی ذهنی نشان داد که شرکت کنندگان پس از تقلید از حرکات همی پلژی، مشکلات همی پلژی را بهتر از مشاهده ساده آنها احساس می‌کردند. در رویکرد اعتبارسنجی متقاطع، اطلاعات مربوط به تأثیر تقلید بر همدلی با مشکلات در الگوهای فعال‌سازی خاص مناطق مغزی درگیر در سیستم نورون آینه‌ای و همدلی شناختی در مقایسه با سایر شرایط نشان داده شد. رویکرد طبقه‌بندی متقابل، الگوهای فعال‌سازی متمایز را در نواحی مغز درگیر در همدلی عاطفی و شناختی، در حالی که فرد حرکات همی پلژیک را تقلید یا احساس می‌کند، شناسایی کرد. این نشان داد که بازنمایی مشترک مربوط به این دو نوع همدلی بین تقلید و احساس حرکات همی پلژیک وجود دارد. علاوه بر این، تجزیه و تحلیل شباهت بازنمایی نشان داد که الگوهای فعالیت در قشر کمربندی قدامی با همدلی عاطفی مرتبط با ارزیابی ذهنی حرکات همی پلژیک، مرتبط است. یافته‌های پژوهش در نهایت نشان می‌دهد که تقلید از حرکات افراد مبتلا به همی پلژی، پاسخ همدلانه عاطفی را تحریک می‌کند و پاسخ همدلانه شناختی را نسبت به آنها بهبود می‌بخشد. پاسخ همدلانه عاطفی همچنین ارزیابی ذهنی را به مشکلات همی پلژی مرتبط می‌کند، که به‌ویژه توسط تجربه تقلید تعدیل شده بود. تقلید از حرکات افراد دارای معلولیت احتمالاً ظرفیت همدلی را از هر دو جنبه عاطفی و شناختی تقویت می‌کند.