در تعریف والدگری میتوان گفت، والدگری فرآیند تربیت فرزندان و حمایت و مراقبت از آنها به منظور تضمین رشد سالم آنها تا بزرگسالی است. محققانی که اهمیت والدگری را مطالعه میکنند بر چندین موضوع تاکید دارند. اولاً، در خانوادهها تأثیرات ژنتیکی و اجتماعی شدن به سختی قابل تفکیک است. به عنوان مثال، کودکی که استعداد موسیقی دارد، ممکن است این تمایل را از والدینی که استعداد موسیقی نیز دارند به ارث برده باشد. همان والدین احتمالاً بر موسیقی در خانه تأکید میکنند، که این امر تعیین اینکه توانایی کودک محصول ژنتیک، محیط یا هر دو با هم است را دشوار میکند.
دوم، جریان نفوذ بین والدین و فرزندان به جای یک طرفه (مثلاً از والدین به فرزند) دو طرفه است. والدینی که کم حوصله هستند ممکن است باعث شوند کودک شیرخوار با ناراحتی واکنش نشان دهد، اما نوزادی هم که مستعد پریشانی است ممکن است بی صبری والدین را برانگیزد. صرف نظر از اینکه چه کسی زنجیره رویدادها را آغاز کرده است، والدین و فرزندان اغلب در چرخههای فزاینده کنش و واکنش، محبوس میشوند. با این وجود، از آنجایی که والدین بالغتر و با تجربهتر از کودکان هستند، نقش قویتری در ایجاد الگوهای تعامل اولیه دارند.
سوم اینکه والدین نقش مهمی در شکل دادن به محیطهای کودکان و در نتیجه قرار گرفتن کودکان در معرض عوامل دیگری که بر رشد تأثیر میگذارند، مانند روابط با همسالان، ایفا میکنند.
فهرست مطالب
والدین و رشد فرزند
در چند ماه اول زندگی، والدین بر ارائه مراقبتهای اولیه تمرکز میکنند، البته به طور ایدهآل از سوی یک مراقب گرم و پاسخگو. حساسیت مراقب به نشانههای کودک، دلبستگی کودک به مراقب را پیشبینی میکند که در پایان سال اول سازماندهی میشود. در سال دوم زندگی، نوزاد کاملاً وابسته به کودک نوپا با شور و شوق خودمختار تبدیل میشود. دوران کودکی اولیه و میانی چالشهای جدیدی را به همراه دارد. سازگاری مدرسه و روابط با همسالان مطرح میشود و در اینجا نیز کودکان از والدینی که حامی هستند، سود میبرند.
نوجوانی که زمانی به عنوان دوره «طوفان و استرس» شناخته میشد، اکنون به عنوان دورهای از تغییرات پویا در نظر گرفته میشود. مطالعات معاصر نشان میدهد که نوجوانان از حفظ روابط نزدیک و مرتبط با والدین خود سود میبرند، حتی زمانی که به سمت استقلال بیشتر حرکت میکنند. والدین با تشویق فرزندان خود به پذیرش خطرات مثبت، مانند تلاش برای یک تیم ورزشی یا کار بر روی یک پروژه خاص، نقش مهمی ایفا میکنند. نوجوانانی که درگیر تلاشهای چالش برانگیز اما مثبت هستند، کمتر به سمت ریسکهای منفی مانند مصرف الکل و مواد مخدر کشیده میشوند.
سبکهای والدگری چیست؟
1- دایانا بامریند
دیانا بامریند روانشناس امریکایی و بسیاری از محققان بعدی بر دو بخش مهم والدگری تمرکز کردند: پاسخگویی و تقاضا. در مجموع، این دو بعد چهار سبک والدگری را ایجاد میکنند: مقتدرانه (تقاضا زیاد، پاسخگویی زیاد)، مستبد (تقاضا زیاد، پاسخگویی کم)، طردکننده (تقاضا کم، پاسخگویی کم)، و سهلگیرانه (تقاضا کم، پاسخگویی زیاد ).کودکانی که سبک والدگری مقتدرانه والدین را تجربه میکنند، معمولاً بهترین نتایج را نشان میدهند (مانند موفقیت در مدرسه، رابطه خوب با همسالان، عزت نفس بالا).
2- جان گاتمن
در دهه 1980 جان گاتمن روانشناس آمریکایی با تمرکز بر نحوه برخورد والدین با حالات عاطفی فرزندانشان، به ویژه احساسات منفی، مانند پریشانی و خشم، چهار سبک فرزندپروری را شناسایی کرد.
- والد طرد کننده یا بی اعتنا احساسات کودک را نادیده میگیرد و میخواهد که احساسات منفی به سرعت ناپدید شوند.
- والد ناراضی شبیه والد اخراج کننده است، اما نسبت به احساسات کودک قضاوت و انتقاد میکند و ممکن است کودک را تنبیه کند.
- والد آزادانه یا بی عنان حالتهای عاطفی کودک را میپذیرد و ممکن است به او آرامش بدهد، اما راهنمایی کمی برای کمک به کودک در حل مشکلات ارائه میکند.
- مربی احساسات کودک یا راهنمای هوش عاطفی، به عواطف کودک احترام میگذارد بدون اینکه به کودک بگوید چه احساسی داشته باشد و لحظات عاطفی را فرصتی برای آموزش حل مسئله میداند. کودکان یاد میگیرند که به احساسات خود اعتماد کنند و احساسات خود را تنظیم و مشکلات را حل کنند.
3- جان بالبی
سومین رویکرد به فرزندپروری از نظریه دلبستگی، یکی از تأثیرگذارترین نظریههای رشد اجتماعی و عاطفی ناشی میشود. جان بولبی، روانشناس بالینی بریتانیایی، که عموماً به عنوان پدر نظریه دلبستگی شناخته میشود، اظهار داشت که کودکان در چند سال اول زندگی، پیوندهای عاطفی عمیقی به مراقبان مهم ایجاد میکنند. کودکان دارای دلبستگی ایمن والدینی دارند که نسبت به نیازهای مربوط به دلبستگی کودک حساس و پاسخگو هستند (مثلاً کودک مضطرب را در آغوش میگیرند) اما از استقلال کودک نیز حمایت میکنند. کودکان ایمن تقریباً در هر زمینهای از رشد بهترین نتایج را نشان میدهند. به عنوان مثال، آنها عزت نفس بالاتری دارند و با افراد دیگر، از جمله همسالان و معلمان، بهتر کنار میآیند. آنها در کارهای شناختی مانند حل مسئله موفقتر هستند و میدانند چگونه و چه زمانی باید به دنبال کمک باشند.
شیوه های والدگری چیست؟
در کنار انواع والدگری که تا اینجا از آنها سخن گفتیم، آگاهی از شیوههای خاص والدگری خالی از لطف نیست.
والدگری ذهن آگاهانه
در این نوع والدگری والدین با توجه به تواناییهای ذهن آگاهانهای که به مرور به دست آوردند، دسترسی به شرایطی آرام و منطقی در بحران دارند. در چنین شرایطی این والدین تصمیماتی منطقیتر برای کودک میگیرند زیرا از احساسات خود آگاهند و پاسخهای تکانشی و فوری نشان نمیدهند.
والدگری معکوس
در این نوع والدگری نوعی معکوس شدن نقش بین والدین و فرزند ایجاد میشود. کودکان طلاق، تک فرزندها و فرزندان اول بیشتر در خطر این نوع والدگری هستند. در چنین شرایطی کودک احساس تنهایی زیادی دارد و شانس شاد بودن را از دست میدهد و به همسالان خود گاهی حسادت میکند.
والدگری انعکاسی
منظور از این نوع والدگری این است که چقدر والدین میتوانند نسبت به حالات درونی کودک واکنشی مناسب و کافی نشان دهند. مؤلفهای اساسی برای بررسی حساسیت والدین و پاسخ مناسب به پیامهای کودک است.
والدگری تاملی
در این شیوه والدگری همه چیز بر اساس درک دنیای درونی خود و دنیای درونی فرزند به صورت همزمان است. والد منافع خودش و فرزند را در نظر دارد و احساس نادیده گرفته شدن را تجربه نمیشود.
والدگری مشارکتی
والدگری مشارکتی اغلب به همراهی پدر و مادری که تصمیم به طلاق دارند و یا طلاق گرفتهاند، در تربیت فرزند اشاره دارد. در این همراهی و مشارکت بهترین منافع و مصلحت کودک در نظر گرفته میشود تا آسیبهای حاصل از طلاق به حداقل ممکن برسد و کودک قربانی اختلافهای والدین نشود.
والدگری مبتنی بر ارزش
هر یک از والدین باید بدانند که برای خودشان در زندگی و برای کودکانشان چه میخواهند. ارزشهای بنیادینی که معنای شخصی و جمعی دارند و منشا تصمیماتی که اتخاذ میشوند را باید شناخت. در چنین شرایطی والدگری مبتنی بر ارزش خواهد بود.
منظور از والدگری مثبت چیست؟
این نوع والدگری بر پایه تلاشهای آلفرد آدلر بنا شد. در این شیوه با مشخص کردن انتظارات روشن والدین، کودک به سمت واقعگرایی هدایت میشود و در آینده مقاوم و شایستهتر خواهد بود. وضوح در انتظارات والدین از اهمیت زیادی برخوردار است. گاهی به اشتباه افراد فکر میکنند والدگری مثبت همان والدگری سهلگیرانه است که اصلاً اینطور نیست. اتفاقاً آدلر در عین حال که بسیار بر احترام گذاشتن به فرزندان تاکید داشت، به والدین میگفت از لوس کردن فرزندان خودداری کنید زیرا باعث احساس محق بودن و عدم توانایی همدلی در آنها میشود.
تعریف خودکارآمدی والدگری
فرد خودکارآمد فردی است که مهارتهای شناختی، اجتماعی، عاطفی و رفتاری خود را در جهت رسیدن به اهدافش به صورت اثربخش به کار میگیرد. در خودکارآمدی والدگری داشتن مهارتها مطرح نیست بلکه داشتن باور به توانایی انجام امور در موقعیتهای مختلف اهمیت دارد. برای بررسی آن مقیاسی تحت عنوان خودکارآمدی والدگری دوممکا نیز وجود دارد.
9 نکته برای والدگری بهتر
- عزت نفس فرزندتان را تقویت کنید.
گفتار و کردار شما به عنوان والدین بیش از هر چیز دیگری بر رشد عزت نفس آنها تأثیر میگذارد. تمجید از دستاوردها، هر چند کوچک، باعث میشود آنها احساس غرور کنند. اجازه دادن به بچهها برای انجام کارها به طور مستقل باعث میشود آنها احساس توانایی و قدرت کنند. از بیان جملات بارگذاری شده یا استفاده از کلمات به عنوان سلاح خودداری کنید. نظراتی مانند “چه کار احمقانهای!” مانند ضربات فیزیکی باعث آسیب میشود.
- مچگیری مثبت کنید.
آیا تا به حال به این فکر کردهاید که چند بار در یک روز به فرزندان خود واکنش منفی نشان میدهید؟ ممکن است متوجه شوید که خیلی بیشتر از تعریف کردن انتقاد میکنید. روش مؤثرتر این است که بچهها را در حال انجام یک کار درست دستگیر کنید: “تو تختت را بدون اینکه ازت خواسته شود مرتب کردی این فوق العاده است!”
- محدودیتها را تعیین کنید و با نظم و انضباط خود سازگار باشید.
نظم و انضباط در هر خانهای ضروری است. هدف نظم و انضباط کمک به کودکان در انتخاب رفتارهای قابل قبول و یادگیری خودکنترلی است. اشتباه رایجی که والدین مرتکب میشوند این است که عواقب آن را دنبال نمیکنند. شما نمیتوانید بچهها را به خاطر حرف زدن یک روز تنبیه کنید و روز بعد آن را نادیده بگیرید.
- برای فرزندانتان وقت بگذارید.
بچههایی که توجهی که میخواهند از والدین خود دریافت نمیکنند، اغلب بدرفتاری میکنند، زیرا در این صورت مطمئناً به آنها توجه میشود. هر هفته یک “شب ویژه” برای با هم بودن ایجاد کنید و به فرزندان خود اجازه دهید تصمیم بگیرند که چگونه وقت خود را بگذرانند. به دنبال راههای دیگر برای اتصال باشید مثلاً یادداشتی را در جعبه غذای کودک خود قرار دهید.
در مورد نوجوان، والدین باید تمام تلاش خود را انجام دهند تا زمانی که نوجوانشان تمایل به صحبت کردن یا شرکت در فعالیتهای خانوادگی را ابراز میکند، در دسترس باشند.
- الگوی خوبی باشید.
فرزندان با تماشای والدین خود چیزهای زیادی در مورد نحوه رفتار کردن یاد میگیرند. هر چه کم سنتر باشند، نشانههای بیشتری از شما میگیرند. توجه داشته باشید که دائماً توسط فرزندانتان تحت نظر هستید.
- ارتباط را در اولویت قرار دهید.
شما نمیتوانید از بچهها انتظار داشته باشید که همه کارها را صرفاً به این دلیل انجام دهند که شما به عنوان یک والدین این را میگویید. انتظارات خود را روشن کنید. پیشنهادات را ارائه دهید. پذیرای پیشنهادات فرزندتان نیز باشید. کودکانی که در تصمیمگیریها شرکت میکنند، انگیزه بیشتری برای اجرای آنها دارند.
- انعطافپذیر و مایل به تنظیم سبک والدگری خود باشید.
اگر اغلب از رفتار فرزندتان احساس “ناامیدی” میکنید، شاید انتظارات غیر واقعی دارید. محیطهای کودکان بر رفتار آنها تأثیر میگذارد، بنابراین ممکن است بتوانید با تغییر محیط آن رفتار را تغییر دهید. اگر متوجه شدید که دائماً به کودک ۲ سالهتان «نه» میگویید، به دنبال راههایی برای تغییر محیط اطراف خود باشید تا موارد کمتری ممنوع باشد. نوجوانان کمتر به والدین و بیشتر به همسالان خود برای الگو نگاه میکنند. اما به ارائه راهنمایی، تشویق و انضباط مناسب ادامه دهید و در عین حال به نوجوان خود اجازه دهید استقلال بیشتری کسب کند و از هر لحظه موجود برای ایجاد ارتباط استفاده کنید.
- نشان دهید که عشق شما بدون قید و شرط است.
به عنوان والدین، شما مسئول اصلاح و راهنمایی فرزندانتان هستید. هنگامی که مجبورید با کودک خود روبرو شوید، از سرزنش، انتقاد یا عیب جویی خودداری کنید، که به عزت نفس لطمه میزند و میتواند منجر به رنجش شود. مطمئن شوید که آنها میدانند عشق شما در هر شرایطی کم نمیشود و وجود دارد.
- نیازها و محدودیتهای خود را به عنوان والدین بشناسید.
شما به عنوان یک رهبر خانواده دارای نقاط قوت و ضعفی هستید. تواناییهای خود را بشناسید و روی نقاط ضعف خود کار کنید. سعی کنید والدگری را به یک شغل قابل مدیریت تبدیل کنید.
سخن پایانی
اگرچه والدگری تحت تأثیر عوامل متعددی در سطوح مختلف است، بسیاری از والدین خود را در حال تکرار الگوهای بین نسلی میبینند که قول شکستن آن را دادهاند اما باید بدانید چرخههای بین نسلی به هیچ وجه اجتناب ناپذیر نیستند. آگاه بودن از اصول والدگری به والدین کمک میکند تا فرزندی سالم و با عزت نفس تحویل جامعه دهند که سلامت روان وی تا حد زیادی تضمین شده است. مهارتهای والدگری تنها مورد استفاده والدین نیست و بهتر است مراقبان کودک، پدربزرگ و مادر بزرگ و خواهر و برادر بزرگتر نیز از آن آگاه باشند. یک روانشناس با تجربه و با دانش کافی میتواند در جهت بهبود شیوه فرزندپروری و بهبود روابط والدین وکودک نقش بسزایی داشته باشد.
معرفی نویسنده: پریسا ایازی
من کارشناسی روانشناسی بالینی و کارشناسی ارشد رو روانشناسی عمومی خوندم. علاقمند به حوزه مدیریت استرس و مراقبه هستم.
حدود ۱۵ سال سابقه کار در زمینه آموزش و کاربرد انواع تکنیکهای ریلکسیشن،مدیتیشن و مایندفولنس دارم.
در حال حاضر به عنوان درمانگر در زمینههای درمان انواع اختلالات اضطرابی، مشاوره نوجوان و بهبود روابط والدین و فرزند، مشاوره پیش از ازدواج فعال هستم.
No comment