آزار روانی

آزار روانی تأثیر مخربی بر سلامت روان دارد. آزار روانی می‌تواند مستقیماً رخ دهد، به این صورت که آزارگران باعث می‌شوند قربانیان احساس ناکافی بودن، ناامنی و آسیب‌دیدگی کنند. علاوه بر این، آزار روانی همچنین می‌تواند باعث درماندگی عاطفی و وابستگی به آزارگر شود. در موارد دیگر، افرادی که مورد آزار روانی قرار می‌گیرند، می‌توانند به اختلالات روانی مانند اضطراب، افسردگی و اختلال استرس پس از سانحه مبتلا شوند. در مواردی از آزار روانی زنان و مردان که منجر به PTSD می‌شود، در مقایسه با افرادی که مورد سوء استفاده قرار نگرفته‌اند، می‌تواند منجر به اعتیاد ‌شود.

به عنوان مثال، اگر یک آزارگر به قربانی غفلت کند، دروغ بگوید، تحقیر کند و توهین کند، به نوبه خود می‌تواند خودباوری منفی ایجاد کند که بر سلامت روان او تأثیر می‌گذارد. احترام و ارزش برای فرد کاهش یافته و احساس ارزش خود به حداقل رسیده است. در نتیجه، فرد می‌تواند افکار خود را باور کند و درک نادرستی از خود داشته باشد. برخی ممکن است احساس کنند ارزش روابط سالم، عشق و خود زندگی را ندارند. در نهایت، قربانی آزار روانی می‌تواند به یک آزارگر روانی نیز تبدیل شود. آزار روانی باعث آسیب‌هایی می‌شود که می‌تواند منجر به تمایلات مخرب شود. در این مقاله شما با آزار روانی بیشتر آشنا خواهید شد.

فهرست مطالب

آزار روانی چیست؟

آزار روانی استفاده از تهدید، توهین کلامی و دیگر تاکتیک‌های ظریف تر برای کنترل طرز تفکر یک فرد است. این شکل از سوء استفاده بسیار آزاردهنده است زیرا برای از بین بردن عزت نفس و اعتماد به نفس و تضعیف احساس شخصی از واقعیت یا شایستگی طراحی شده است. در روابط آزاردهنده ذهنی، ممکن است یک نفر به این باور برسد که دیوانه است زیرا یک سوء استفاده کننده ممکن است واقعیت را تغییر دهد تا در خاطرات و حتی نحوه درک چیزها تردید ایجاد کند. رویدادی که در تابستان رخ داده است ممکن است طوری دستکاری شود که در زمستان رخ داده باشد یا شاید اصلاً پیش نیامده باشد. 

وقتی فردی که هدف قرار می‌گیرد سعی می‌کند به دستکاری اعتراض کند یا آن را پس بزند، اغلب رفتارش واکنشی به نظر می‌رسد. آنها از سر ناامیدی و سردرگمی پاسخ می‌دهند و به ناچار “دیوانه”، احساسی و غیرمنطقی به نظر می‌رسند. اینگونه است که آزارگر جایگاه و احترام او را در میان خانواده و دوستان تضعیف می‌کند. 

راه‌های زیادی وجود دارد که فردی می‌تواند رفتار توهین‌آمیز را به دیگران تحمیل کند، اما نتایج همه آنها می‌تواند ویرانگر باشد. نمونه‌های دیگر آزار روانی  شامل قلدری، خودداری از کلمات محبت آمیز، نفی، تعارفات منفعلانه-پرخاشگرانه، آزار کلامی و دستکاری ذهنی است. آزار روانی بر تاکتیک‌هایی متکی است که به تمسخر، توهین، ترساندن یا استثمار می‌پردازند.

شش نشانه آزار روانی چیست؟

شش نشانه آزار روانی چیست؟

همانطور که در موارد کودک آزاری و آزار روانی کودک دیده می‌شود. انواع آزار روانی ممکن است در محل کار، در دوستی‌ها و سایر محیط‌های غیرمحتمل نیز رخ دهد. این بدرفتاری معمولاً از الگوی رفتاری مشابهی پیروی می‌کند که تشخیص آن را آسان می‌کند. علائم سوء استفاده روانی عبارتند از:

  • با الفاظ زشت خطاب کردن

کلمات توهین آمیز یک تاکتیک رایج است که توسط سوء استفاده‌کنندگان برای تمسخر و تحقیر استفاده می‌شود. اشتباهات جزئی مانند فراموش کردن سطل زباله، یا حتی تلفظ نادرست یک کلمه، تنها چیزی است که برای احمق یا شرم آور خطاب کردن یک فرد لازم است. در موارد دیگر، نام‌گذاری‌های زشت ممکن است بدون دلیل اتفاق بیفتد.

  • حقارت

یکی دیگر از موضوعات مشترک در روابط آزاردهنده ذهنی، میزان تحقیر تحمل شده است. به عنوان راهی برای نشان دادن کنترل، سوء استفاده‌کننده می‌تواند همه چیز را از ناامنی‌ها گرفته تا تغییرات ظاهری مسخره کند. برای به حداکثر رساندن هیجان و ایجاد بیشترین درد، حتی ممکن است این کار را در جمع یا اطراف همسالان انجام دهند. چیزهای مختلف را می‌توان به عنوان تحقیر در روابط توهین آمیز مورد استفاده قرار داد.

  • دریغ از محبت

برای وارد شدن به مغز قربانی، سوء استفاده‌کنندگان اغلب عشق، توجه، تمجید یا حضور خود را از شریک زندگی، کودک یا افراد دیگر دریغ می‌کنند. این روش برای به دست آوردن کنترل یا مجازات است. آزارگر ممکن است از تبریک گفتن به فرزند خود امتناع کند یا موفقیت را کم اهمیت جلوه دهد. در روابط عاشقانه، یکی از شرکا ممکن است از صمیمیت یا ارتباط به عنوان تنبیه برای اختلاف نظر در مورد موضوعی خودداری کند.

  • تهدید کردن

خواه ترک رابطه، بردن بچه ها یا توصیه به تنزل رتبه باشد سوء استفاده کننده روانی اغلب از تهدید برای به دست آوردن کنترل بر دیگری استفاده می‌کند. تهدید راهی برای اطمینان از اینکه شخص در وحشت یا ترس دائمی قرار می‌گیرد. از طریق ارعاب، عدم تعادل قدرت ایجاد می‌شود.

  • میزهای چرخشی

برای تثبیت تسلط خود در رابطه، سوء استفاده‌کنندگان اغلب تقصیر ظلم خود را به گردن قربانیان می‌اندازند. “اگر تو اینقدر دست و پا چلفتی نبودی، شاید تو را احمق خطاب نمی‌کردم.” در این شرایط یکی دیگر از تاکتیک‌های رایج این است که متجاوز ادعا می‌کند که شوخی می‌کند و «چرا نمی‌توانی شوخی کنی؟» سوء استفاده کنندگان از مسئولیت رفتار بد خود اجتناب خواهند کرد.

  • بی تفاوتی

یکی از مشخصه‌های آزار روانی عدم توجه افراد آزاردهنده است. قربانیان ممکن است به گریه بیفتند یا با درد ناشی از اقدامات افراد مورد علاقه خود دست و پنجه نرم کنند. این یک سوء استفاده کننده را نگران نمی‌کند و حتی ممکن است باعث خشم بیشتر شود.

وقتی گریه کردن، شکایت یا ارتباط واضح برای ایجاد عذرخواهی یا پشیمانی از سوی یک سوء استفاده کننده کافی نیست قربانیان ممکن است یاد بگیرند که درد خود را درونی کنند. با نادیده گرفتن نیازهای عاطفی، این مسأله می‌تواند تجربه زنده سوء استفاده را بدتر کند.

آشنایی با 6 پیامد آزار روانی

آشنایی با 6 پیامد آزار روانی
  • اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)

زندگی از طریق رفتارهای آزاردهنده روانی می‌تواند مانند حرکت در مین باشد. با گذشت زمان، استرس و ترس از چگونگی خلق و خوی شریک زندگی یا والدین، توهین‌های آنها و پذیرش بی‌تفاوتی آنها می‌تواند منجر به آسیب‌های جدی شود.

پس از یک رویداد دردناک اثرات بلندمدت باعث فلاش بک‌های منظم از موقعیت‌های آسیب رسان با افراد بدرفتار می‌شود. همچنین باعث ایجاد علائم اضطرابی مانند عرق کردن کف دست یا ضربان قلب بالا می‌شود. هنگامی که خاطرات یک رابطه با احساس ترس و ناراحتی تیره می‌شود، می‌تواند به اختلال استرس پس از سانحه اشاره کند.

  • اختلالات خوردن

یک قربانی به احتمال بسیار زیاد می‌تواند نیازهای عاطفی خود را پنهان و سرکوب کند. این سرکوب راهی ناسالم برای مقابله با احساسات است و زمینه‌ساز اختلالاتی مثل  اختلالات خوردن شده که باعث آرامش و انحراف موقت از درد می‌شود.

  • افسردگی

در حالی که آزار و اذیت روانی ممکن است همیشه آسیب فیزیکی ایجاد نکند، اثرات آن می‌تواند به همان اندازه مخرب باشد. تقریباً غیرممکن است که تحت تأثیر بی‌تفاوتی نسبت به درد، توهین به شخص خود، تحقیرهای مداوم و تهدیدهایی که شادی شما را تحت تأثیر قرار می‌دهند، قرار نگیرید. به خصوص زمانی است که منبع درد شما شخصی است که با او رابطه شخصی نزدیک و مشترک دارید. در موارد آزار روانی، استرس مکرر و مداوم می‌تواند بر سلامت روان تأثیر منفی بگذارد و منجر به شرایطی مانند افسردگی شود. باید بدانید هنگامی که احساس غم و اندوه شدیدی می‌کنید یا متوجه تغییراتی در الگوهای خواب خود می‌شوید، اینها به علاوه سایر علائم افسردگی می‌توانند بر زندگی روزمره تأثیر بگذارند.

  • کاهش ارزش خود

سوء استفاده ذهنی به اساسی‌ترین نیازهای ما برای احترام به خود می پردازد: غرور، شادی، اعتماد و از آن به نفع خود استفاده می‌کند. فراتر از سخنان و رفتار ظالمانه یک سوء استفاده کننده که باعث تضعیف عزت نفس می‌شود، وقتی فرد به اشتباه مسئولیت مستقیم اعمال سوء استفاده‌کنندگان خود را بر عهده بگیرد، می‌تواند با ارزش خود مبارزه کند.

  • درک نادرست از روابط سالم

روابط سمی طرحی مضر برای تعامل با دیگران فراهم می‌کند. وقتی فردی از رفتار توهین آمیز رنج می‌برد، این می‌تواند انتظارات او را هنگام ارتباط با مردم تحت تأثیر قرار دهد. مانند کودکی که با آزار مداوم زندگی می‌کند، ممکن است روابط سالم را بیگانه بداند. این کودکان با اصول اولیه ارتباط با مراقبان و همسالان مسن تر مبارزه می‌کنند.

  • سایر اشکال سوء استفاده را تشویق می‌کند.

هنگامی که یک سوء استفاده کننده تحریف تصور یک فرد از واقعیت را عادی می‌داند، محدودیت‌های کمی در نظر می‌گیرد. این در مورد آزار عاطفی نیز مشابه است، جایی که مقصر دانستن قربانی، رفتار بی‌صدا، یا سایر توهین‌ها می‌تواند آسیب‌های روانی شدیدی ایجاد کند. وقتی فردی از نظر ذهنی و عاطفی آزاردهنده است، غیر معمول نیست که با آزار جسمی نیز سعی در کنترل داشته باشد. این مسأله می‌تواند منجر به پیامدهای خطرناک‌تری در یک محیط سوءاستفاده شود.

سوء استفاده عاطفی در مقابل سوء استفاده ذهنی

سوء استفاده عاطفی در مقابل سوء استفاده ذهنی

آسیب روانی نوعی سوء استفاده عاطفی در نظر گرفته می‌شود و اغلب به جای هم استفاده می‌شود. هر دو شکل سوء استفاده می‌توانند اثرات یکسانی داشته باشند: PTSD، عزت نفس پایین، اختلالات خوردن و غیره و در بسیاری از موارد، با خشونت فیزیکی نیز همراه هستند. سوء استفاده ذهنی و عاطفی اغلب در دید آشکار پنهان می‌شود. این باعث می‌شود که آزار جسمی قابل مشاهده‌ترین شکل سوء استفاده باشد. با این حال، اگر افکار و احساسات به راحتی تحت تأثیر قرار گیرند و کنترل شوند، می‌توانند آسیب جدی وارد کنند. هنگام تفکیک هر دو شکل سوء استفاده، تمایزات زیر مفید است:

  • تفکر و شناخت در مقابل احساسات و عواطف

سوء استفاده عاطفی احساسات فرد را هدف قرار می‌دهد، از احساسات برای دستکاری، تنبیه و دستیابی به کنترل استفاده می‌کند. آزار و اذیت روانی به جای احساسات شخصی، بر زیر سوال بردن و تأثیرگذاری بر طرز تفکر و دیدگاه فرد در مورد واقعیت متمرکز است. آزار و اذیت روانی می‌تواند باعث شود که فرد محیط خود را زیر سوال ببرد. می‌تواند فرد را دائماً در مورد تهدیدهای احتمالی مضطرب کند و بر رفتارهای جدید تأثیر بگذارد. سوء استفاده عاطفی احساسات را کنترل می‌کند و می‌تواند بر سلامت روان تأثیر بگذارد.

  • شک و سردرگمی در مقابل شرم یا ترس

آزار و اذیت روانی به اندازه کافی قدرتمند است که حقایق رویدادی را که شخصاً شاهد آن بوده‌ایم تغییر دهد. کنترل روانشناختی می‌تواند فرد را متقاعد کند که ساعت 10 صبح شام خورده است، اما سوء استفاده عاطفی باعث شرمساری او می‌شود که به سرعت متوجه این موضوع نشده است. یک فرد آزاردهنده روانی برای به دست آوردن کنترل، حقایق را تغییر می‌دهد، در حالی که نشانه‌های سوء استفاده عاطفی شامل تهدیدهای کلامی است که باعث واکنش شدید می‌شود.

سخن پایانی

ما اغلب سوء استفاده را فیزیکی می‌دانیم. ما کبودی‌ها، زخم‌ها و سایر علائمی را که توسط دست‌های یک فرد سوءاستفاده‌کننده ایجاد می‌شود، تصویر می‌کنیم. اما در حالی که آزار فیزیکی بسیار رایج است بدرفتاری همیشه نیاز به تماس مستقیم ندارد. متأسفانه، کودکان، زنان و مردان ممکن است در معرض آزار روانی قرار گیرند. اگر آزار و اذیت روانی را تجربه کرده‌اید، این احتمال وجود دارد که سرزنش، تحقیر، آزار کلامی و سایر بدرفتاری‌هایی که متحمل شده‌اید را به عهده بگیرید یا آن را به حداقل برسانید. “او احتمالاً قصد نداشت مرا احمق خطاب کند.” او درست می‌گوید، اگر مقداری وزن کم کنم، لباس‌هایم در تنم بهتر می‌شد. 

در واقع، این مسأله ربطی به شما یا عیب‌های درک شده شما ندارد. هر فردی که دیگری را تحقیر کند، عقلش را زیر سوال ببرد، یا نامهربانی نشان دهد، به دنبال رضایت شخصی است. باید به خاطر داشته باشید که هیچ چیزی که مجبور به تحمل آن هستید قابل توجیه نیست. آزار روانی تقصیر تو نبوده و نیست. سوء استفاده کنندگان در انداختن مسئولیت و شرمندگی اعمال خود به گردن قربانیان بسیار ماهر هستند. در واقع، اقدامات مضر آنها عمدی و با هدف ایجاد آسیب است. این موضوع، به علاوه اثرات مخرب احتمالی، فرار از محیط‌های سوء استفاده را ضروری می‌کند. اگر آزار و اذیت روانی را تجربه کرده‌اید حتما با متخصصین برتر ماروم در میان بگذارید.

معرفی نویسنده: پریسا ایازی

معرفی نویسنده: پریسا ایازی

من کارشناسی روانشناسی بالینی و کارشناسی ارشد رو روانشناسی عمومی خوندم. علاقمند به حوزه مدیریت استرس و مراقبه هستم.
حدود ۱۵ سال سابقه کار در زمینه آموزش و کاربرد انواع تکنیکهای ریلکسیشن،مدیتیشن و مایندفولنس دارم.
در حال حاضر به عنوان درمانگر در زمینه‌‌های درمان انواع اختلالات اضطرابی، مشاوره نوجوان و بهبود روابط والدین و فرزند، مشاوره پیش از ازدواج فعال هستم.

No comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *