بیش از 100 سال پیش شخصی به نام «امیل کرپلین» اختلالی را شناسایی کرده و آن را به عنوان یک رواننژندی وسواسی میدانست. او این اختلال را هراس از بدریختی (Dysmorphobia) نامید. با این حال این اصطلاح تا سال 1980 و چاپ سوم DSM وجود نداشت.
بعدها به طور اختصاصی، اختلال بدریختانگاری بدن در DSM5 به دلیل شباهتهایش با اختلال وسواسیجبری (OCD) در طبقه اختلالات طیف وسواسی-جبری قرار داده شد.
بیماران مبتلا به این اختلال، اشتغال ذهنی با نقص تخیلی در ظاهر یا چهره خود دارند و این اشتغال ذهنی سبب ناراحتی چشمگیر یا تخریب حوزههای عملکردی مهم بیمار میشود. در صورتی که ناهنجاری جسمانی مختصری وجود داشته باشد، نگرانی بیمار در مورد آن افراطی و عذابآور است.
یک خانم مجرد 26 ساله را تصور کنید که با شکایت مبتنی بر این مراجعه میکند که زشت است. او احساس میکند به خاطر زشت بودنش نمیتواند وارد رابطه عاطفی یا دوستانه شود و دیگران به او میخندند. نخستینبار این فرد زمانی که 12 سالش بود با ظاهرش اشتغال خاطر پیدا کرد و به دنبال آن از فعالیتهای اجتماعی فاصله گرفت و تاثیر منفی بر عملکرد تحصیلی او گذاشت. او مدام خودش را در سطوح براق و آینه مورد وارسی قرار میدهد، و لکها و موهای صورتش را میکند. هر لحظه و هر روز به نقصهایش فکر میکرد و علیرغم اطمینانبخشی خانواده و دیگران، او قانع نمیشد که مشکلی در ظاهرش وجود ندارد.
فهرست مطالب
نشانههای اختلال بدریختانگاری بدن
ملاکهای تشخیصی DSM5 برای اختلال بدریختانگاری بدن شامل رفتارهای وسواسی (وارسی در آینه، آرایش افراطی) یا اعمال ذهنی (مقایسه کردن ظاهر خود با دیگران) میشود. افراد مبتلا به این اختلال چنان اشتغال ذهنی دارند که باعث ناراحتی هیجانی چشمگیر و مخل شدن کارکردهایش در حوزههای مهم زندگیاش میشود.
شایعترین نگرانیها و اشتغالهای ذهنی در مورد عیبهای صورت، به خصوص معایب اجزای خاص بدن (مثل بینی) است. گاهی این نگرانی مبهم و فهم آن دشوار است؛ مثل نگرانی مفرط در مورد چانهای مچاله. قسمتهای دیگری که مایه نگرانی این افراد میشوند شامل موها، پستان، و اعضای تناسلی هستند. یک نمونه از اختلال بدریختانگاری بدن در مردان، میل به بزرگ شدن هیکل و به دست آوردن عضلاتی بزرگ است؛ به شکلی که فرد برای نیل به این هدف کارکردهای دیگر زندگی خود را از دست میدهد.
در مجموع علائمی که نشانگر اختلال بدریختانگاری بدن هستند شامل موارد زیر است:
- نگرانی افراطی در مورد یک ناحیه خاص از بدن
- صرف زمان زیاد در مورد مقایسه ظاهر خود با دیگران
- باور یا هذیان واضح انتساب (در مورد توجه دیگران نسبت به عیبی که خود فرد ادعا میکند وجود دارد)
- اجتناب از آینه و سطوح شفاف / نگاه کردن بیش از حد در آینه
- تلاش برای پنهان کردن نقص فرضی (با آرایش یا لباس)
علت ایجاد اختلال بدریختانگاری بدن
علت اختلال بدریختانگاری بدن مشخص نیست. از آنجایی که این اختلال با اختلالهای خلقی خصوصا افسردگی همراهی بالایی دارد و همچنین سابقه اختلالهای خلقی و اختلال وسواسی-جبری در خانواده این افراد، این احتمال را ایجاد میکند که وراثت و انتقالدهندههای عصبی همچون سروتونین اندکی نقش داشته باشند.
از طرفی مفاهیم قالبی و کلیشههای مربوط به زیبایی که در برخی فرهنگها و خانوادهها مورد تاکید است در مقیاس گسترده ممکن است اثرات چشمگیری بر بیماران مبتلا به این اختلال بگذارد. در الگوهای روانپویشی اختلال بدریختانگاری را بازتابی از جابهجایی تعارض جنسی یا هیجانی با بخش نامربوطی از بدن میدانند.
در مجموع در مورد سببشناسی این اختلال میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- وجود سابقه اختلال وسواسی-جبری یا اختلالهای خلقی
- عدم تعادل شیمیایی در مغز
- اگر فرد در کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته باشد، احتمال ایجاد این اختلال بیشتر است.
- اختلال وسواسی-جبری، اضطراب فراگیر و اختلالهای تغذیه
پرسشنامه اختلال بدریختانگاری بدن
پرسشنامه بدریختانگاری بدن، توسط ویل، نل ویلسون، تام ورنر، روپا دودیا، مارک سرفاتی و الکس کلارک (2012) تهیه شده است.
قبل از پاسخ به سوالات زیر لازم است توجه داشته باشید که فقط یک متخصص مثل روانپزشک و روانشناس میتواند تشخیص دقیق و قطعی بگذارد. با این حال این پرسشنامه راهنمایی برای شما و فرد متخصص خواهد بود.
- چندبار در روز به طور عمدی ویژگیهای ظاهری خود را بررسی میکنید؟ (وارسی خود در آینه و سطوح براق)
- حدود 40 بار یا بیشتر در روز (چهار)
- حدود 20 بار یا بیشتر در روز (سه)
- حدود 10 بار یا بیشتر در روز (دو)
- حدود 5 بار یا بیشتر در روز (یک)
- هرگز چک نمیکنم (صفر)
- تا چه اندازه احساس میکنید که ویژگیهای شما در حال حاضر زشت، غیرجذاب یا دارای نقص هستند؟
- به شدت زشت هستم (چهار)
- به طور قابل توجهی جذاب نیستم (سه)
- به طور متوسط جذاب نیستم (دو)
- کمی غیر جذاب هستم (یک)
- جذاب هستم (صفر)
- تا چه اندازه ویژگیهای ظاهری شما در حال حاضر برای شما ناراحتی و اشتغال ذهنی ایجاد میکند؟
- اصلا مشغولیت ذهنی ندارم (صفر)
- اندکی مشغولیت ذهنی دارم (یک)
- به طور متوسط مشغولیت ذهنی دارم (دو)
- به طور قابل توجهی مشغولیت ذهنی دارم (سه)
- به شدت مشغولیت ذهنی دارم (چهار)
- هر چند وقت یکبار ویژگیهای ظاهری شما را به سمت اجتناب از موقعیتها یا فعالیتها سوق میدهد؟
- همیشه اجتناب میکنم (چهار)
- از سهچهارم موقعیتها اجتناب میکنم (سه)
- از نصف موقعیتها اجتناب میکنم (دو)
- از یکچهارم موقعیتها اجتناب میکنم (یک)
- هرگز اجتناب نمیکنم (صفر)
- در حال حاضر تا چه اندازه ویژگیهای ظاهری باعث مشغولیت ذهنی شما شده است تا حدی که فکر نکردن به آن برایتان دشوار باشد؟
- اصلا مشغولیت ذهنی ندارم (صفر)
- اندکی مشغولیت ذهنی دارم (یک)
- به طور متوسط مشغولیت ذهنی دارم (دو)
- به طور قابل توجهی مشغولیت ذهنی دارم (سه)
- به شدت مشغولیت ذهنی دارم (چهار)
- اگر شریک عاطفی دارید، ویژگیهای شما در حال حاضر تا چه حد بر رابطهتان تاثیر دارد؟ (احساسات محبتآمیز، تعداد مشاجرهها، لذت بردن از فعالیتهای مشترک) و اگر رابطه عاطفی ندارید، تا چه حد ویژگیهای شما بر فرآیند آشنایی و ایجاد رابطه تاثیر دارد؟
- هرگز (صفر)
- اندکی (یک)
- متوسط (دو)
- به طرز قابل توجهی (سه)
- به شدت (چهار)
- تا چه اندازه ویژگیهای شما بر اخلال در کار، تحصیل و یا نقش شما در خانواده تاثیر گذاشته است؟
- هرگز (صفر)
- اندکی (یک)
- متوسط (دو)
- به طرز قابل توجهی (سه)
- به شدت تا حدی که هیچ کاری نمیتوانم انجام دهم (چهار)
- تا چه اندازه ویژگیهای شما سبب اخلال در زندگی اجتماعیتان شده است؟
- هرگز (صفر)
- اندکی (یک)
- متوسط (دو)
- به طرز قابل توجهی (سه)
- به شدت (چهار)
- تا چه اندازه ظاهر شما مهمترین جنبه شخصیت شما تلقی میشود؟
- هرگز (صفر)
- اندکی (یک)
- متوسط (دو)
- بیشتر اوقات (سه)
- کاملا (چهار)
نمرهگذاری و تفسیر:
- نمره کل 72 خواهد شد. نمرات بالاتر نشاندهنده اختلال و تداخل در عملکردهای مختلف زندگی است.
- اگر نمره 40 یا بیشتر را دریافت کردید به دنبال ارزیابی بیشتر باشید.
- اگر بین 30 تا 40 نمره داشتید، همچنان احتمال وجود اختلال وجود دارد؛ بنابراین ارزیابی بیشتر لازم است.
- اگر نمره شما زیر 30 بود احتمال وجود این اختلال به شدت کم است.
درمان اختلال بدریختانگاری بدن
اختلال بدریختانگاری بدن معمولا در نوجوانی آغاز میشود. شروع اختلال ممکن است تدریجی یا ناگهانی باشد. این اختلال معمولا سیری طولانی و نوساندار دارد و دورههای بدون علامت در سیر آن ناچیز است. آن بخشی از بدن نیز که فرد با آن اشتغال ذهنی دارد، ممکن است ثابت مانده یا تغییر کند (برای مثال از اشتغال ذهنی با بینی به سمت مو برود).
درمان این اختلال از طریق روشهای طبی از جمله جراحی، درماتولوژیک و دندانپزشکی همواره ناموفق خواهد بود. برخی از داروها بر کاهش علائم اثر میگذارند، همچنین به دلیل همراهی این اختلال با افسردگی و اضطراب، داروهای ضداضطراب و ضدافسردگی کاربرد خواهند داشت؛ بنابراین در شرایط حاد مراجعه به روانپزشک ضروری است.
رواندرمانیها بر هسته اصلی این اختلال یعنی نارضایتی از بدن و تصویر بدنی منفی کار میکنند. درمان شناختی – رفتاری (CBT)، یکی از درمانهای اصلی این اختلال به حساب میآید. طرحوارهدرمانی و درمان تحلیلی، با ایجاد بینش، درمانهای طولانیتری هستند که پیشنهاد میشوند.
درمان شناختی-رفتاری از طریق تغییر شیوه تفکر و رفتار شما بر مدیریت علائم مربوط به این اختلال اثر میگذارد. در فرآیند درمان شناختی-رفتاری شما میتوانید علت ایجاد علائم را در خود بیابید و روشهای برخورد با عاداتتان و شیوههای مختلف تفکر را بیاموزید. تکنیکهای این نوع درمان برای اختلال بدریختانگاری بدن شامل موارد زیر است:
- مواجهه و رویارویی،
- آموزش روانشناختی به فرد و خانواده او،
- گروهدرمانی و…
سخن پایانی
اگر فکر میکنید با توجه به مطالب مذکور ممکن است به این اختلال مبتلا باشید، به روانپزشک یا روانشناس مراجعه کنید؛ زیرا آنها از طریق مصاحبههای بالینی و پرسشنامهها تشخیص دقیقتری خواهند گذاشت و فرآیند درمان با دقت بالاتری انجام خواهد شد.
جستجوی کمک در مورد این اختلال میتواند دشوار باشد، اما لازم است به یاد داشته باشید که دریافت کمک مهم است و چیزی برای شرم و خجالت وجود ندارد. علائم شما ممکن است بدون دریافت درمان مناسب از بین نروند و چه بسا بدتر شوند.
روانپزشکان و رواندرمانگران بنیاد روانشناختی ماروم، شما را در این مسیر یاری خواهند کرد.
معرفی نویسنده: مبینا مقدم
کارشناسی روانشناسی رو از دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی گرفتم. در حال حاضر در مقطع کارشناسی ارشد روانشناسی سلامت از دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان دانشگاه ایران مشغول به تحصیلم.
تولید محتوای علمی روانشناسی همیشه بخش جدانشدنی و مورد علاقه من بوده که این روزها برای تحقق بخشیدن بهش، قلم میزنم و می نویسم.
No comment