این روزها اطلاعات نادرست زیادی دست به دست میشه و همه رو نگران کرده. برای همین بعضی دانشمندان دنبال یه راهین که بشه از پخش شدن اطلاعات غلط جلوگیری کرد. بعضی دیگه از دانشمندان هم به قضیه به شکلی پویاتر نگاه میکنن و براشون سوال شده که آیا واقعا اطلاعات نادرست، آسیبزنندست یا اینکه ما زیادی بزرگش کردیم؟
اثر سوم شخص
دو تا محقق به نامهای ساشا آلتای و آلبرتو آسربی در پیش چاپی با عنوان «اطلاعات نادرست یک تهدیده چون مردم زودباور هستن»، استدلال میکنن که نگرانیها در مورد اطلاعات نادرست هشداردهندست و شواهدی پیدا کردن که نشون میده این وحشت بیش از حد ناشی از یک سوگیری روانشناختی به نام اثر سوم شخصه.
«اثر سوم شخص» به این معناست که افراد نسبتاً به توانایی خودشون در شناسایی و مقاومت در برابر دروغها اطمینان دارن؛ اما در عین حال تمایل دارن که زودباوری افراد دیگر را بیش از حد ارزیابی کنن. در واقع، تأثیر سوم شخص قویترین پیشبینیکننده برای این بود که ببینن آیا مردم باور دارن که اطلاعات نادرست یک مشکل بزرگه یا نه، و یا این باور که مقابله با اطلاعات نادرست عموماً سخته و یا نگرانیهای عمومی مبنی بر اینکه دنیا مکانی خطرناکه.
همچنین آلتای و آسربی متوجه شدن که افرادی که نگرانیهای شدیدتری در مورد اطلاعات نادرست دارن، احتمالاً مقالاتی رو در رسانههای اجتماعی (مانند فیسبوک) به اشتراک میگذارن که خطرات اطلاعات نادرست را برجسته میکنن که خب جای تعجب نداره؛ اما در ادامه توضیح میدن که چطوری به اشتراک گذاشتن نگرانیهای اغراقآمیز در مورد اطلاعات نادرست به طور طعنهآمیزی به همان مشکل کمک میکنه. به عنوان مثال، وقتی به مردم در مورد خطرات ویدیوهای «دیپفیک» گفته میشه که در عین ساختگی بودن، واقعی به نظر میرسن، در آن صورت مردم نسبت به صحت همه ویدیوهایی که میبینن، حتی اونایی که معتبرن، تردید بیشتری میکنن!
اینکه چرا مردم از اطلاعات نادرست وحشت دارن، برمیگرده به این مسئله که ما تمایل داریم قدرت تبلیغات رو بیش از حد ارزیابی کنیم. ما (به اشتباه) معتقدیم که جریان اصلی تبلیغات، پیامهای سیاسی، و ایدههای توطئهآمیز هستند و تأثیری اساسی بر ذهن ما دارن. مردم در مورد اطلاعات نادرست طوری صحبت میکنن که انگار یک بیماری همهگیره، مانند همه گیری واقعی (COVID-19) که در حال حاضر در حال تجربه آن هستیم. این طرز تفکر بسیار واضحه؛ چون به این معناست که صرفاً «در معرض دروغگویی» قرار گرفتن، ما را «آلوده» میکنه. درست مثل یک ویروس که بدن ما را آلوده میکنه.
حتی اون کسایی که معتقد بودن کووید-19 بخشی از یک فریبه، به اندازه بقیه ما احتمال ابتلا به بیماری رو داشتن؛ اما وقتی که ذهن انسان در معرض دروغها قرار میگیره، اونوقت باورهای قبلیش از نظر پذیرش این دروغها اهمیت زیادی داره. دانشمندان شناختی مانند هوگو مرسیه بیان میکنن که انسانها بسیاری از دفاعهای شناختی قوی در برابر باورهای خطرناک ایجاد کردن و اکثر مردم چندان زودباور نیستن. در بررسی مطالعاتی در این زمینه، او ادعا میکنه که «ارتباطات بسیار کمتر از آنچه اغلب تصور میشه تأثیرگذاره، و تبلیغ دینی، تبلیغات، آگهیها و غیره عموماً در تغییر افکار مردم چندان مؤثر نیستن». ما معمولا فراموش میکنیم که متقاعد کردن دیگران در مورد هر چیزی خیلی سخته، چه برسه به موضوعات سنگین در سیاست یا مذهب.
تسخیر مخاطب
در حالی که مردم تمایل دارن باور کنن که رهبران مسلط (به عنوان مثال، افراد مشهور، سیاستمداران) بر مخاطبان خود به شیوهای یک جهته تأثیر میگذارن، ممکنه مخاطبان در واقع تأثیر بیشتری بر رهبران داشته باشن. «تسخیر مخاطب» یک اصطلاح غیرعلمیه که توسط برخی از شخصیتهای عمومی برای توصیف فشاری که برای ارائه محتوای افراطیتر به مخاطبان خود، که ممکنه باعث افزایش شهرت یا سود اونا بشه، استفاده کنن. اساساً، یک ساختار انگیزشی منحرف برای جریان ارتباط بین رهبران و پیروان وجود داره. تقاضای عمومی برای اظهارات تحریکآمیز یا دروغ ممکنه باعث بشه چهرههای عمومی از طریق پلتفرمهای بزرگ مواضع حاشیهای فزایندهای اتخاذ کنن. سپس پیروان منتخب، اما پرشور بیشتری را جذب میکنن که طرز تفکر مشابهی (متعصب یا ضد نظام) دارن.
معرفی نویسنده: مبینا مقدم
کارشناسی روانشناسی رو از دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی گرفتم. در حال حاضر در مقطع کارشناسی ارشد روانشناسی سلامت از دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان دانشگاه ایران مشغول به تحصیلم.
تولید محتوای علمی روانشناسی همیشه بخش جدانشدنی و مورد علاقه من بوده که این روزها برای تحقق بخشیدن بهش، قلم میزنم و می نویسم.
No comment