در دنیای در حال تغییری که ما در آن زندگی میکنیم، فراموشکردن برخی خاطرات مفید است، زیرا میتواند منجر به رفتار انعطافپذیرتر و تصمیمگیری بهتر شود.
اگر خاطرات ثبتشده در شرایطی نامرتبط با محیط فعلی باشند، فراموشکردن آنها میتواند تغییر مثبتی باشد و بهزیستی ما را هم بهبود میبخشد.
بنابراین، در واقع، دانشمندان معتقدند که ما یاد میگیریم برخی از خاطرات را فراموش کنیم، در حالی که برخی از خاطرات مهم را حفظ میکنیم. اگرچه تصور این است که فراموشکردن به قیمت از دست دادن اطلاعات تمام میشود، اما تحقیقات زیادی نشان میدهد که، حداقل در برخی موارد، فراموشکردن به دلیل تغییر دسترسی به حافظه است تا از دست دادن حافظه.
دانشمندان پشت این نظریه جدید معتقدند، به جای اینکه فراموشکردن یک اشکال باشد، ممکن است فراموشی یک ویژگی عملکردی مغز باشد که به آن اجازه میدهد به صورت پویا با محیط تعامل داشته باشد.
خاطرات در چه قسمتی از مغز ذخیره میشوند؟
خاطرات ما درمجموعهای از نورونها به نام سلولهای انگرام ذخیره میشوند و یادآوری موفقیتآمیز این خاطرات مستلزم فعالسازی مجدد این مجموعهها است. نتیجهگیری منطقی این است که فراموشکردن زمانی رخ میدهد که سلول های انگرام نتوانند دوباره فعال شوند. خود خاطرات هنوز وجود دارند، اما اگر گروههای خاصی را نتوان فعال کرد، نمیتوان آنها را به خاطر آورد. انگار حافظهها در یک گاوصندوق ذخیره میشوند اما نمیتوانید کدی را برای باز کردن قفل آن به خاطر بسپارید.
تئوری جدید ما پیشنهاد میکند که فراموشکردن به دلیل بازسازی مدار است که سلولهای انگرام را از حالت قابل دسترسی به غیرقابل دسترسی تغییر میدهد.
از آنجا که فراموشکردن تحت تأثیر شرایط محیطی است، دانشمندان معتقدند که فراموشکردن در واقع نوعی یادگیری است که دسترسی به حافظه را مطابق با محیط و میزان قابل پیشبینی بودن آن تغییر میدهد.
این نوع از “فراموشی طبیعی” در شرایط خاص قابل برگشت است اما در حالتهای که نوعی بیماری محسوب میشوند – مانند افرادی که مبتلا به بیماری آلزایمر هستند – این مکانیسمهای فراموشی طبیعی، ربوده میشوند، که منجر به کاهش بسیار زیاد دسترسی به سلولهای انگرام شده و از دست دادن حافظه پاتولوژیک محسوب میشود.
No comment