آیا شرم و احساس گناه با یکدیگر تفاوت دارند؟ نکاتی که باید درباره‌ی این دو مفهوم بدانید.

شناخت و درک شرم برای سلامتی شما بسیار ضروری است. شرم، هیجان قدرتمندی است که می‌تواند در افراد احساس شکست، عدم پذیرش و حتی آسیب‌پذیری جدی و فراتر از ترمیم را به دنبال داشته باشد. اما سؤال مهم اینجاست که چقدر درباره‌ی شرم می‌دانید؟ به نظر شما شرم و احساس گناه چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟

شرم و گناه دو هیجان خودآگاهانه هستند که همه در طول زندگی خود، چندین دفعه آن‌ها را تجربه کرده‌اند. به طور کلی هیجان‌های به نسبت منفی هستند که باعث می‌شوند افراد نسبت به خود احساس بدی داشته باشند و عواقب منفی را تجربه کنند. همانطور که ذکر شد، شرم و احساس گناه، از مؤلفه‌های هیجانی زندگی اجتماعی ما می‌باشند که بسیار اهمیت دارند. قبل از هر چیز باید دانست که شرم و احساس گناه از یکدیگر متمایز هستند و علی رغم شباهتی که دارند، دو هیجان متفاوت هستند.

شرم در مقایسه با احساس گناه

بسیار طبیعی است که گاهی شرم را با احساس گناه اشتباه بگیرید، دو هیجانی که باهم ارتباط دارند، اما متفاوت هستند:

  • احساس گناه، احساسی است که هنگامی آن را تجربه می‌کنید که کاری را اشتباه انجام داده‌اید یا اینطور فکر می‌کنید که انجام آن کار را به درستی پیش نبردید.
  • شرم احساسی است که انگار تمامی خود را اشتباه می‌داند و ممکن است به رفتار یا رویداد خاصی مرتبط نباشد. وقتی شما برای انجام کار اشتباهی احساس گناه و تقصیر کردید، می‌توانید برای جبران آن قدم بردارید و آن را پشت سر بگذارید. اما هنگامی که شرمسار هستید و اینطور فکر می‌کنید که آنچه اشتباه است شمایید، جبران چنین احساسی دشوار خواهد بود و مسیر جبران و مثبت کردن این احساس منفی، پر از مانع می‌باشد. این یک تفاوت اساسی بین شرم و احساس گناه است.

احساس گناه یا تقصیر:

  • احساس مسئولیت و ندامت به این علت که کاری را اشتباه انجام داده‌اید یا فکر می‌کنید اشتباه کرده‌اید.
  • ارتباط با یک عمل مشخص مثل انجام یک خطا، ارتکاب جرم یا آسیب زدن به فردی (چه قصدمندانه و چه غیر عمدی).

شرم:

  • احساسی مبنی بر این که بد ، حقیر و ناکافی هستید.
  • مرتبط با رفتار و خویشتن ما، اغلب به واسطه‌ی نظر دیگران و نه لزوماً به علت رفتار و یا رخداد خاصی.

 

بیایید نگاهی دقیق‌تر به این دو مفهوم داشته باشیم

وضعیت‌های عاطفی منفی هستند که در پاسخ به یک کم‌کاری یا تخلف رخ می‌دهند و هر دو، وضعیت هیجانی آگاهانه‌ای هستند، به این معنا که داشتن انعکاسی از خود، برای رقم خوردن آن‌ها ضروری است. (تیگنور[1] و کولین[2]، 2017)

آنچه شاید تفکیک کردن این دو وضعیت متفاوت را دشوار سازد نیز همین نکته است. یک چارچوب کاربردی و پذیرفته شده، اینطور این احساسات را از یکدیگر تفکیک می‌کند، شرم درباره‌ی “خود” است ، در حالی که احساس تقصیر و گناه، مرتبط با دنیای واقعی است. عملی و کاری که فرد مسئولیت آن را بر عهده دارد. در واقع می‌توان گفت، شخصی که احساس گناه و تقصیر می‌کند، از برخی رفتار و اقدامات خود پشیمان است، در حالی که فرد شرمگین، نسبت به برخی از جنبه‌های شخصیتی خود احساس حسرت و پشیمانی دارد. این نکته اغلب به تمایز خود-رفتار شناخته می‌شود. به دنبال آنچه گفته شد، طبیعی است که بگوییم جبران احساس گناه و تقصیر کار آسان‌تری از جبران شرمساری است، چرا که جبران رفتار بد، ممکن‌تر از تغییر بخش‌هایی از خود می‌باشد.

جالب است که بدانید در یک پژوهش، نتایج مبنی بر این بود که زیربنای عصبی احساس گناه و شرم، در عین شباهت؛ از یکدیگر مجزا هستند؛ این شاهد خوبی برای این نکته است که این دو وضعیت، علی رغم داشتن نقاط اشتراک زیاد، از یکدیگر مجزا هستند.

تجربه‌ی روانشناختی شرم و احساس گناه

در یک پژوهش، پژوهشگران فرآیند روانشناختی که منجر به احساس گناه و شرم به عنوان هیجانی اجتماعی، می‌شود را ارزیابی کردند. پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که احساس گناه سبب می‌شود تا افراد در مقایسه با سایر محرک‌ها، نسبت به محرک‌های جبران کننده، توجه بیشتری داشته باشند. محرک‌هایی مثل کلمه‌های “کمک”، “عذرخواهی”، و “جبران”. نکته‌ی مهم اینجاست که احساس گناه، باعث شد که مشارکت‌کنندگان، احساس مثبت‌تری نسبت به این محرک‌های جبرانی داشته باشند و آن‌ها را مطلوب‌تر ارزیابی کنند. به بیانی دیگر، این پژوهش نشان داد که احساس گناه سبب می‌شود مردم، بیشتر به مفاهیم اجتماعی و نوع‌دوستانه و اصطلاحات جبرانی توجه کنند و نسبت به این مفاهیم احساس مثبت‌تری داشته باشند. این فرآِیندهای زیربنایی می‌تواند به درستی نشان دهد که چرا احساس گناه، مردم را به سمت رفتارهای نوع‌دوستانه سوق می‌دهد.

پژوهش دیگری نیز نقش احساس گناه را در قیاس‌های اخلاقی مورد بررسی قرار داده است. این محققان دریافتند، وقتی مردم در موقعیت‌‌هایی قرار می‌گرفتند که سایر افراد رفتارهای اجتماعی نوع‌دوستانه‌تری از آن‌ها داشتند (مثلاً برخاستن از صندلی در مترو و دادن صندلی خود به فردی میانسال) احساس گناه را تجربه می‌کردند. پژوهشگران همچنین دریافتند که این احساس گناه، نقش اجتماعی دارد و می‌تواند در آینده، رفتار اخلاقی شرکت‌کنندگان را تحت تأثیر قرار دهد.

این پژوهش‌ها، نشان‌دهنده‌ی نقش اجتماعی و نوع‌دوستانه‌ی هیجان‌های خودآگاه در زندگی روزمره، مثل احساس گناه می‌باشد.

dfsfsg

یک فراتحلیل که شرم را مورد بررسی قرار داد اینطور نتیجه گرفت که دیدگاه غالب درباره‌ی شرم، مبنی بر اینکه شرم اغلب منفی است و موجب اجتناب می‌شود را زیر سؤال برد. این فراتحلیل نشان داد که شرم در موقعیت‌های خاصی که آسیب قابل جبران نیست، منجر به اجتناب و رفتار ضداجتماعی می‌شود. این در حالیست که اگر آسیب، قابل جبران باشد، شرم هم همچون احساس گناه؛ منجر به رفتارهای سازنده و نوع‌دوستانه خواهد شد.

به بیانی دیگر، در موقعیت‌های کمتر جدی، هنگامی که آسیب قابل جبران است، احساس گناه و شرم؛ هر دو با آن احساس بدی که برای فرد ایجاد می‌کنند، به او انگیزه می‌دهند تا شرایط را به نحوی بهتر تغییر دهد و احساس مثبتی را تجربه کند. اما در شرایط جدی‌تر، هنگامی که آسیب کمتر قابل جبران به نظر می‌رسد، احساس گناه و شرم هردو در فرد احساس منفی ایجاد می‌کنند، اما فقط احساس گناه است که به فرد انگیزه‌ی جبران می‌دهد و شرم، بیشتر اجتناب را به دنبال خواهد داشت. این نشان‌دهنده‌ی آن است که شرم فقط در برخی شرایط، به اندازه احساس گناه، منجر به رفتارهای نوع‌دوستانه می‌شود.

به طور کلی می‌توان گفت, شرم و احساس گناه، هر دو پاسخی به اشتباه هستند. تفاوت اینجاست که احساس گناه، افراد را به سمتی سوق می‌دهد تا آن را جبران کنند، در حالی که شرم با احساس منفی که افراد نسبت به خودشان دارند، همراه است. نکته‌ی مهم اینجاست که نه تنها فرآیند روانشناختی این دو وضعیت عاطفی متفاوت است، بلکه به لحاظ رفتاری نیز به شیوه‌ی متفاوتی ابراز می‌شوند.

چگونه با شرم و احساس گناه، مقابله کنیم؟

بهترین راه برای جبران و رفع احساس گناه و شرم، همان ترمیم و اصلاح کردن چیزی است که منجر به آن شده. این ممکن است عذرخواهی ساده بعد از انجام کار اشتباه باشد و یا جایگزین کردن چیزی که آسیب دیده و یا جبران آسیبی است که رقم خورده، باشد. اما نکته اینجاست که گاهی افراد، پس از جبران و عذرخواهی نیز، احساس شرم و گناه دارند و باید بدانند که چطور این احساس را کاهش دهند. این کار اغلب به واسطه‌ی رفتارهای شفقت‌ورز نسبت به خود، ممکن است، به ویژه زمانی که فرد از سمت فرد مقابل، بخششی دریافت نمی‌کند.

افرادی که احساس گناه را تجربه می‌کنند، احتمالاً خود را آسان‌تر ببخشند و رفتارهای شفقت‌ورزانه‌ی بیشتری داشته باشند، در حالی که افرادی که شرمسار هستند، اغلب نمی‌توانند اینطور عمل کنند. این بسیار اهمیت دارد که بتوانیم از این نوع رفتارها استفاده کنیم، چرا که بخشش خود، راهی برای غلبه بر احساس گناه و شرم است؛ بدون چشم پوشی و نادیده گرفتن آن رفتاری که منجر به این احساسات شده. نتایج یک پژوهش، اینطور گزارش می‌کند که انجام تمرین‌های عملی، می‌تواند به افراد کمک کند تا واکنش مناسب‌تری به احساس گناه و شرم داشته باشند. یکی از مؤثرترین راه‌ها برای مقابله با این وضعیت، تمرین‌های ذهن‌آگاهی می‌باشد. به طور جزئی‌تر، نتایج حاکی از آن بود که افرادی که روزانه، 10 دقیقه تمرین تنفس آگاهانه داشتند، به سطح پایین‌تری از شرمساری رسیدند.

راهکاری دیگر

راهکار دیگری که می‌تواند به افراد کمک کند، تبدیل شرم، به احساس گناه می‌باشد. در واقع به جای احساس منفی نسبت به خود برای آسیبی که باعث شدند، نسبت به کار و رفتاری که نشان دادند، احساس منفی داشته باشند. اگرچه افراد در تجربه‌ی شرم و احساس گناه با یکدیگر تفاوت دارند، اما به هر شکل و نحوی، سرزنش و توبیخ خود، می‌تواند کار آن‌ها را دشوار کند. بنابراین بهتر است با تغییر نوع نگاه خود به ماجرا و جبران آسیبی که رقم خورده، شرمساری کمتری را تجربه کنند.

همه‌ی آنچه گفته شد، نکات بسیار مهمی درباره‌ی دو مفهوم احساس گناه و شرم بود. نکته‌ی مهم اینجاست که باید بدانیم اگرچه باید به دنبال جبران چیزی باشیم که در ما این مفاهیم را رقم زده و نباید از مسئولیت اعمال و اقدامات خود فرار کنیم، باید نسبت به خود نیز گشوده باشیم و در کنار جبران مسئله، خود را ببخشیم. قدم‌های کوچکی مثل ذهن‌آگاهی، شفقت به خود و … می‌تواند به ما در این مسیر کمک کند.

بنیاد روانشناسی ماروم را در شبکه های اجتماعی دنبال نمایید

maroom_org

 

instagram.com/maroom_org

No comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *