هنگامی که صحبت از اختلال خوردن در کودکان زیر 12 سال به میان میآید، تشخیص زودهنگام و پیشگیری کلیدی است. در اینجا ما نگاهی دقیقتر به علائم هشداری میاندازیم که باید مراقب آنها باشید.
بیشتر مردم وقتی صحبت از اختلالات خوردن میشود به نوجوانان یا بزرگسالان جوان فکر میکنند، اما این دسته از اختلالات میتوانند بر کودکان خردسال نیز تأثیر بگذارند. میزان اختلالات غذا خوردن در کودکان دختر و پسر زیر 12 سال در سالهای اخیر رو به افزایش بوده است، بنابراین برای والدین و هر کسی که با کودکان خردسال کار میکند مهم است که علائم را بشناسند. رشد بدنی جزء مهمی از دوران کودکی و غذا خوردن است. اختلالات میتواند آسیب قابل توجهی به بدن کودک وارد کند.
فهرست مطالب
تشخیص اختلال خوردن در کودکان
ابتدا باید بدانیم اختلال خوردن در کودکان چیست و برای این مسأله باید با علائم آن آشنا شویم. تشخیص اینکه اختلال خوردن در کودکان وجود دارد، میتواند دردناک و ترسناک باشد، اما مقابله با این اختلال اولین قدم برای بهبودی است. برخی از نشانهها وجود دارد که نشان میدهد کودک شما ممکن است با اختلال خوردن در کودکان دست و پنجه نرم کند.
علائم مربوط به غذا خوردن و ورزش در اختلال خوردن در کودکان عبارتند از:
- ایجاد روالهای غیرعادی در مورد غذا خوردن، مانند تمایل به غذا خوردن در یک ساعت معین هر روز یا استفاده از یک بشقاب برای هر وعده غذایی
- تنها غذا خوردن
- زودتر رفتن از میز
- آشپزی بدون خوردن آنچه درست کردهاند
- وزن کردن
- به طور مکرر، پوشیدن لباسهای گشاد
- ورزشهای اجباری
علائم مرتبط با سلامت جسمانی در اختلال خوردن در کودکان عبارتند از:
- کاهش یا افزایش وزن سریع
- خستگی
- سرگیجه
- غش
- مشکلات معده
- دندانهای آسیبدیده
- نازک شدن موها
- احساس سرما
علائم مربوط به سلامت روان در اختلال خوردن در کودکان عبارتند از:
- تثبیت وزن یا تصویر بدن
- احساس استرس، اضطراب یا شرم در مورد غذا خوردن
- مبارزه با عزت نفس پایین، انزوا و افسردگی
چگونه میتوانیم از ایجاد اختلال خوردن در کودکان جلوگیری کنیم؟
هیچ چیز نمیتواند به طور قطعی از اختلال خوردن در کودکان جلوگیری کند. این نیروها گاهی اوقات خارج از کنترل والدین هستند. اما ایجاد یک جو مثبت و پذیرنده پیرامون تصویر بدن میتواند به رشد کودک شما کمک کند. والدین میتوانند این کار را با تأکید بر این که خودارزشمندی ناشی از شخصیت است، نه ظاهر و اینکه افراد با اشکال مختلف بدن میتوانند قوی و شاد باشند، انجام دهند. والدین میتوانند از ابراز نگرانیهای منظم در مورد بدن، وزن یا انتخابهای غذایی خود اجتناب کنند (“باورم نمیشود دو کیلو اضافه کردم. وحشتناک به نظر میرسم!”). آنها همچنین باید از اظهار نظر در مورد وزن یا بدن فرزند خود اجتناب کنند.
علاوه بر این، والدین میتوانند برای ایجاد یک رابطه باز و ارتباطی تلاش کنند تا اگر فرزندشان با چالشهایی مانند قلدری یا اضطراب مواجه شد، والدین بتوانند به این چالشها گوش دهند و با هم به روشی سالم به آنها رسیدگی کنند.
نقش والدین در اختلالات خوردن در کودکان چیست؟
والدین نباید خود را در ایجاد اختلال خوردن در کودکان سرزنش کنند. در حالی که محققان هنوز نمیدانند چرا برخی افراد دچار اختلالات خوردن میشوند، میدانیم که اختلال خوردن در کودکان دارای یک مؤلفه بیولوژیکی قوی است و عوامل اجتماعی و محیطی در این تصویر نقش دارند. آنچه در کنترل والدین است، توانایی الگوسازی رفتار تغذیه سالم و طرز فکر سالم در مورد تصویر بدن است. (اگرچه والدین زیادی هستند که این کار را انجام میدهند و فرزندانشان هنوز دچار اختلال خوردن میشوند). در صورت بروز اختلال خوردن در کودکان، والدین نقش اساسی در درمان و بهبودی فرزند خود دارند.
اختلال خوردن در کودکان چقدر زود شروع میشود؟
اختلالات غذا خوردن در کودکان ممکن است زیر 5 سال شروع شوند. در واقع، تحقیقات نشان میدهد که بیاشتهایی در سنین پایینتر ظاهر میشود و این وضعیت در بین کودکان بین ۸ تا ۱۲ سال در دهه گذشته افزایش یافته است. با این حال، طبق گفته موسسه ملی سلامت روان در مورد اختلال خوردن در کودکان، میانگین سنی که در آن بیاشتهایی و پرخوری عصبی ایجاد میشود، 18 سال و متوسط سنی که اختلال پرخوری ایجاد میشود، 21 سال است.
نحوه گفتگو در مورد اختلالات خوردن در کودکان و نوجوانان
قبل از شروع مکالمه، بررسی کامل این وضعیت و همچنین آگاهی در مورد افرادی که در حال بهبود هستند میتواند مفید باشد. به این ترتیب والدین میتوانند تجربه فرزند خود را بهتر درک کنند و با آن همدلی کنند. درک این نکته ارزشمند است که کودکان مبتلا به اختلال خوردن ممکن است مشکلی را انکار کنند. کودکان ممکن است با شرم و اضطراب در مورد این اختلال دست و پنجه نرم کنند، ممکن است از چشم انداز مواجهه با آن بترسند و کودکان کوچکتر ممکن است خودشان آن را به طور کامل درک نکنند. حتی اگر چنین باشد، مهم است که با هم مقابله با این اختلال را آغاز کنید.
خط فکری دیگری که ممکن است کودک داشته باشد این است که “من آنقدر مریض نیستم که بهتر شوم” که در آن کودک مشکلی را تشخیص میدهد اما باور نمیکند که آنقدر جدی است که شایستگی حل آن را داشته باشد. شاید آنها بر این باورند که مزایا بر هزینهها بیشتر است، از آنچه ممکن است از دست بدهند میترسند، نمیتوانند زندگی بدون رابطه خاص خود را با غذا تصور کنند. در پاسخ، والدین میتوانند تغییرات کوچک را تشویق کنند و دیدگاهی را در مورد آنچه کودک در وضعیت فعلی خود از دست میدهد، ارائه دهند. با بیان ملایم اینکه نگران آنها هستید به موضوع نزدیک شوید. سپس درباره درک و تجربه آنها سؤالاتی بپرسید و با دقت گوش دهید. برای بررسی هر موضوعی که ظاهر میشود، از آزار و اذیت در مدرسه گرفته تا احساس اضطراب شدید، آماده باشید.
در طول مکالمه لحن آرام خود را حفظ کنید، حتی اگر در درون خود دچار مشکل هستید، به طوری که برای فرزندتان کمتر احساس فشار ایجاد کنید. چه در اولین مکالمه و چه در مکالمه بعدی، در مورد مراحل مشخص برای شروع درمان صحبت کنید.
چگونه فرزندم را به پذیرش درمان تشویق کنم؟
رویارویی با یک اختلال و جستجوی درمان احتمالاً به گفتگوهای زیادی نیاز دارد. در این صحبتها، والدین باید در مورد مرحله بعدی، مانند یافتن درمانگر یا ارزیابی شدن توسط متخصص اختلالات خوردن، دقیق باشند. در درمان کودک، مانند حضور در قرار ملاقات با درمانگر، شرکت کنید. این میتواند به والدین اجازه دهد تا از فرزند خود حمایت کنند و در زمینه درمان بینش پیدا کنند. اگر به نظر میرسد اولین درمانگر یا کلینیک مؤثر نبوده است، دلسرد نشوید. پیدا کردن یک برنامه درمانی موثر ممکن است زمان بر باشد.
چگونه از فرزندم در دوران بهبودی حمایت کنم؟
بهبودی از یک اختلال خوردن یک فرآیند مداوم است که در طول مسیر با پیچ و خمهایی همراه است. والدین باید بدانند که کودکان علاوه بر حرکت رو به جلو، احتمالاً با شکست یا عود نیز مواجه خواهند شد.
والدین میتوانند فرزند خود را تشویق کنند که به برنامه درمانی یا برنامه غذایی پایبند باشد و به رشد مهارتهای مقابلهای ادامه دهد. آنها همچنین میتوانند اهداف بزرگتر زندگی را به کودک یادآوری کنند.
حمایت از کودک در اختلال خوردن زمان و انرژی میخواهد، زیرا این یک اتفاق مجزا نیست، بلکه یک فرآیند مداوم است. بنابراین مهم است که به کودک کمک شود تا با یافتن راههایی برای رهایی از استرس و ارتباط دادن احساسات خود با یک فرد عزیز یا یک درمانگر، زمانی را برای مراقبت از خود اختصاص دهد. حفظ ستونهای اصلی زندگی شما مهم است، هم برای خودتان و هم برای اینکه بتوانید در کنار فرزندتان باشید.
علت اختلال خوردن در کودکان چیست؟
محققان نمیدانند چه چیزی باعث اختلالات خوردن میشود، اما تقریبا دریافتند که چه چیزی خطر ابتلا به این اختلال را افزایش میدهد. اختلالات خوردن میتواند ارثی باشد، بنابراین اگر یکی از والدین، خواهر و برادر یا یکی دیگر از بستگان کودک دارای اختلال خوردن باشد، 7 تا 12 برابر بیشتر از سایر کودکان، در معرض ابتلا به این اختلال است. کودکانی که به بیماری مزمن مبتلا هستند نیز در معرض خطر بالاتر هستند، به ویژه آنهایی که دیابت آنها وابسته به انسولین تشخیص داده شده است. کودکانی که با افسردگی، اضطراب و سایر بیماریهای روانی دست و پنجه نرم میکنند نیز ممکن است در معرض خطر بیشتری باشند.
انواع رایج اختلال خوردن در کودکان
اختلال مصرف غذای محدود کننده/اجتنابی AFRID یک اختلال رایج خوردن است که توسط کودکان خردسال تجربه میشود. کودکان مبتلا به AFRID اختلالی را در غذا خوردن خود تجربه میکنند که میتواند شامل عدم علاقه به غذا یا بیزاری حسی نسبت به برخی غذاها باشد. به عنوان مثال، کودک ممکن است از قورت دادن یا بافت غذاهایی که زمانی از آن لذت میبرد بیزار باشد. آنها همچنین ممکن است از درد معده یا استفراغ در صورت بیمار شدن به دلیل غذای خاصی بترسند. این بیزاریها و محدودیتها میتواند منجر به کاهش وزن و کمبود مواد مغذی در کودکان خردسال شود.
پیکا نوعی بیماری است که در آن کودک ممکن است به طور مداوم مواد غیر غذایی یا غیر مغذی بخورد. برای تشخیص پیکا، این رفتار باید خارج از سطح رشد مورد انتظار کودک باشد (یعنی نوزادی که اشیا را میجود واجد شرایط نیست). این مواد اغلب شامل خاک، صابون، گچ، ماسه، یخ و مو هستند. بی اشتهایی عصبی میتواند دختران و پسران جوان را تحت تاثیر قرار دهد. کودکان مبتلا به بیاشتهایی زمانی که از نظر سایر افراد بسیار کم وزن به نظر میرسند، فکر میکنند اضافه وزن دارند. کودکان ممکن است در مورد مصرف غذا و نحوه کنترل وزن خود وسواس داشته باشند. آنها ممکن است به شدت ورزش کنند یا پرخوری کنند و سپس پاکسازی کنند. بی اشتهایی میتواند آسیب قابل توجهی به سلامت جسمی و رشد وارد کند، بنابراین مهم است که در اسرع وقت به دنبال درمان برای کودک باشید. سایر اختلالات غذایی کمتر رایج در میان کودکان شامل پرخوری عصبی و اختلال پرخوری است.
درمان اختلال خوردن در کودکان
مولفههای زیادی برای درمان اختلالات خوردن در میان کودکان خردسال وجود دارد. به دست آوردن مجدد وزن یک جزء ضروری برای بازیابی سلامت جسمی و تغذیهای کودک است. از آنجایی که والدین و مراقبان نقش مهمی در زندگی کودک دارند، معمولاً مداخله و درمان مبتنی بر خانواده توصیه میشود. والدین اغلب خود را به خاطر اختلال خوردن کودک سرزنش میکنند، بنابراین وقتی والدین میتوانند اعتماد به نفس بیشتری داشته باشند و برای کمک به فرزندشان توانمندتر شوند، نتیجه اغلب بهتر است. همچنین ممکن است کودکان مداخلات رفتاری را دریافت کنند تا به آنها کمک کند تا در معرض غذاهایی که از آنها اجتناب میکنند قرار بگیرند و به آنها کمک کند تا رابطه سالمی با خوردن پیدا کنند.
سخن پایانی
درک این موضوع که فرزند شما دچار اختلال خوردن است میتواند ناراحتکننده و طاقتفرسا باشد. اما والدین این قدرت را دارند که به کودک خود کمک کنند تا بهبود یابد، حتی اگر کودک هنوز کاملاً آماده نباشد. یادگیری حقایق، بحث در مورد تجربه آنها و تشویق آنها به درمان میتواند کودک را در مسیر بهبودی قرار دهد.
اگر والدین کودک مبتلا به اختلال خوردن هستید، مهم است که با متخصص اطفال، متخصص تغذیه یا سایر متخصصان سلامت روان فرزندتان تماس بگیرید تا به شما کمک کنند، احساس حمایت کنید و بهترین مراقبت را از کودک خود دریافت کنید. تعیین مسیر برای رابطه سالم با غذا برای کل زندگی کودک شما مفید خواهد بود.
بنابراین حتی اگر مطمئن نیستید که ممکن است مشکلی وجود داشته باشد، تماس گرفتن با متخصصان ماروم هرگز ضرری ندارد.
معرفی نویسنده: پریسا ایازی
من کارشناسی روانشناسی بالینی و کارشناسی ارشد رو روانشناسی عمومی خوندم. علاقمند به حوزه مدیریت استرس و مراقبه هستم.
حدود ۱۵ سال سابقه کار در زمینه آموزش و کاربرد انواع تکنیکهای ریلکسیشن،مدیتیشن و مایندفولنس دارم.
در حال حاضر به عنوان درمانگر در زمینههای درمان انواع اختلالات اضطرابی، مشاوره نوجوان و بهبود روابط والدین و فرزند، مشاوره پیش از ازدواج فعال هستم.
No comment