به زبان ساده، دلبستگی ایمن و احساس امنیت در کودک زمانی ایجاد میشود که میآموزند، میتوانند برای برآوردن نیازهای جسمی و عاطفی خود به والدین خود تکیه کنند. هنگامی که آنها سرد، گرسنه یا تشنه هستند، میدانند که شما آنجا هستید تا برای آنها گرما و رزق و روزی فراهم کنید. وقتی میترسند، غمگین یا تنها هستند، میتوانند برای آرامش به شما مراجعه کنند.
این دلبستگی و احساس امنیت در کودک فقط برای شما و فرزندانتان برای ایجاد روابط سالم مهم نیست. تصوراتی که آنها در مورد رابطه خود با شما دارند، احساساتی که نسبت به شما دارند و از شما میگیرند، و به طور کلی تجربیاتی که فرزندانتان با شما دارند، الگوی روابطی است که در آینده ایجاد خواهند کرد. ایجاد احساس امنیت در کودک در تمام زندگی او اثرگذار خواهد بود. در این مقاله با احساس امنیت در کودکی بیشتر آشنا خواهید شد.
فهرست مطالب
تاثیر بی اعتمادی در آینده کودک
تصور کنید احساس امنیت در کودک وجود نداشته باشد، با احساس عدم امنیت در کودکان، آنها یاد میگیرند که نمیتوان به دیگران برای مراقبت اعتماد کرد. چنین جهان بینی تأثیر منفی عمیقی بر هر جنبهای از زندگی آینده آنها خواهد داشت، از جمله اینکه آنها چگونه خود و زندگی عاطفی، روابط و تلاشهایشان را میبینندکودکانی که دلبستگی ناایمن دارند، اضطراب جدایی قابل توجهی را هنگام ترک والدین تجربه میکنند و حتی با بازگشت والدین آرامش کمی پیدا میکنند. آنها اغلب توسط معلمان و سایر مراقبان به عنوان نیازمند و چسبنده توصیف میشوند. در بزرگسالی از صمیمیت میترسند، در بیان احساسات خود مشکل دارند و به روابط صمیمانه خود اعتماد ندارند.
تاثیر اعتماد در آینده کودک
تصور کنید احساس امنیت در کودک شکل گرفته و کودکانی را در نظر بگیرید که با احساس دلبستگی ایمن به والدین خود بزرگ شدهاند. با وجود احساس امنیت در کودکان آنها به والدین خود به عنوان افرادی امن، دوستانه و قابل پیش بینی نگاه میکنند که میتوانند برای برآورده کردن نیازهای خود روی آنها حساب کنند. نگرش آنها به روابطی که متعاقباً ایجاد خواهند کرد نیز به همین شکل خواهد بود. در آزمایشهای مختلف کودکانی که به والدین خود دلبستگی ایمن داشتند به راحتی از والدین خود جدا میشدند و با اشتیاق از آنها استقبال میکردند و در صورت ترس به راحتی توسط والدین آرام میشدند. در بزرگسالی، این کودکان عموماً عزت نفس بالایی داشتند، از نظر اجتماعی توانمند بودند و قادر به برقراری و حفظ روابط صمیمانه بودند.
3 پیام برای شکل گیری احساس امنیت در کودک
بچههای ایمن اعتماد به نفس دارند، احساس امنیت میکنند و انعطاف پذیر هستند. یکی از مهمترین ویژگیهایی که والدین میخواهند در فرزندان خود ایجاد کنند، احساس امنیت عمیق در خود و جهان است. سه پیام وجود دارد که باید فرزندانتان دریافت کنند تا حس امنیت در کودکان در حال رشد تقویت شود.
- دیگران: در دنیای من افرادی هستند که در صورت نیاز از من محافظت میکنند.
- خود: من بر هر چیزی که متعلق به وجودم است یعنی (بدن، ذهن)، مسلط هستم و میتوانم از خودم مراقبت کنم.
- جهان: دنیا مکانی امن است که میتوانم با اطمینان و بدون ترس آن را کشف کنم.
منحصر به فرد بودن و احساس امنیت در کودک
کودکان دارای خلق و خو، سبکهای عاطفی و نیازهای متمایز هستند. آنها همچنین پیامهایی را به روشهای مختلف ارسال میکنند تا به شما در مورد نیازهای خاص خود هشدار دهند.
یک راه اساسی برای ایجاد اعتماد و برای رفع نیاز به امنیت در کودکان، تعامل با فرزندانتان به روشی است که با ویژگیها و پیامهای منحصر به فرد آنها سازگار باشد. اگر خجالتی هستند، در موقعیتهای اجتماعی به آنها آرامش میدهید.
اگر ریسک پذیر هستند، شما محدودیتهای معقولی برای اطمینان از ایمنی آنها در نظر میگیرید. با انجام این کار، شما به نیازهای آنها به روشهایی پاسخ میدهید که برای آنها معنادارتر و راحتتر باشد. شناخت آنها از درک شما به عنوان پایهای برای اعتماد و دلبستگی ایمن عمل میکند. در مقابل، وقتی به نیازهای فرزندانتان به شیوهای که با آنها هماهنگ نیست پاسخ میدهید شرایطی ایجاد میکنید که امنیت روانی کودکان به خطر میافتد.
اهمیت ثبات در ایجاد اعتماد در کودک
ثبات، به ویژه برای ایجاد دلبستگی ایمن و ایجاد احساس امنیت در کودک اهمیت دارد. کودکان مبتلا به دلبستگی نامنظم الگوی واضحی از رفتار دلبستگی نشان نمیدهند، گاهی نزدیک میشوند، گاهی اجتناب میکنند و گاهی اوقات در مقابل والدین خود مقاومت میکنند.
پاسخگویی ناهماهنگ توسط والدین ممکن است به دلبستگی نامنظم کمک کند، به عنوان مثال، در یک زمان سریع پاسخ میدهد، اما در نوبت بعدی غفلت میکند، یا در یک نوبت محبت و حمایت میکند و در نوبتی عصبانی است و انتقاد میکند. با این پیامهای متفاوت، امنیت روانی در کودک دچار مشکل میشود و کودکان نمیتوانند پیشبینی کنند که چه زمانی و چگونه والدینشان به آنها پاسخ خواهند داد.
وقتی فرزندانتان شما را در احساسات، رفتار و واکنشهایتان ثابت میبینند، به آنها این امکان را میدهید که به طور کلی روابط و جهان را قابل پیشبینی و قابل کنترل ببینند و در نتیجه احساس امنیت عاطفی کودک شکل میگیرد که به تمام جنبههای زندگی آنها تعمیم مییابد.
به فرزندان خود اجازه دهید دنیای امنی بسازند
تجربیات اولیه که در آن فرزندان شما برای کشف دنیای ماورای شما احساس امنیت میکنند، آنها را قادر میسازد تا حس یک دنیای امن را توسعه دهند و احساس امنیت در کودک شکل بگیرد. این باور به دنیای امن از سه برداشت متمایز تشکیل شده است:
- اولاً، بچهها میدانند که هر چقدر هم که دورتر پرسه بزنند، والدینشان (و دیگران مانند مراقبان و معلمان) پناهگاه امنی برای آنها فراهم میکنند که وقتی به مرزهای بیرونی منطقه آسایش خود رسیدند، میتوانند به آنجا بازگردند.
- دوم، کودکانی که در دنیای اطراف خود کاوش میکنند، میدانند که اگر تهدیدی را تجربه کنند، چه واقعی و چه خیالی، توانایی حرکت در آبهای متلاطم را دارند.
- سوم، کودکان از طریق پیامهایی که از والدین خود دریافت میکنند و مشارکت مستقیم، به این باور میرسند که جهان اساساً مکانی امن است (در حالی که میدانند خطرات همیشه وجود دارد و باید اقدامات احتیاطی منطقی انجام شود).
وقتی احساس امنیت در کودک شکل نمیگیرد و اعتقاد به دنیای ناامن دارد، تجربیات و ادراکات بسیار متفاوتی دارد. ممکن است پیام های دنیای خطرناک از سوی والدین نگران یا هراسان به آنها منتقل شده باشد.
انتقال حس ناامنی به کودک
شما طبیعتاً نگران امنیت فرزندانتان هستید. متأسفانه، این نگرانی ذاتی ضروری، گاهی اوقات میتواند به یک دلهره غیرمنطقی و ترس شدید تبدیل شود. شما ممکن است ناامنیها و ترسهای خود در مورد خود و جهان را از طریق الگوبرداری و واکنشهای نامتناسب به موقعیتهایی که فرزندانتان با آن مواجه میشوند، به فرزندانتان منتقل کنید.
خطرات عینی کوچک توسط فرزندان شما، به عنوان مثال، بالا رفتن از نردبان در زمین بازی، میتواند به عنوان تهدیدی برای زندگی آنها در نظر گرفته شود زیرا شما از ارتفاع میترسید. فرزندان شما رادار حساسی دارند که مستقیماً با احساسات و ادراکات شما در مورد آنها و جهان تنظیم میشود. آنها اضطراب شما را به محض اینکه از شما سرچشمه میگیرد، روی صفحه رادار احساسی خود دریافت میکنند. این پیامها باعث میشود احساس امنیت در کودک و اعتماد به دنیا شکل نگیرد.
اجازه دهید کودک محدودیتهای خود را پیدا کند
هدف شما از القای حس دنیای امن در فرزندانتان این است که به آنها اجازه دهید منطقه راحتی خود را بیابند و آنها را تشویق کنید تا به طور پیوسته آن را گسترش دهند. به نظر میرسد که کودکان بر اساس خلق و خوی ذاتی آنها یک منطقه آسایش از پیش تعیین شده دارند که در ابتدا تعیین میکند که چقدر مایل به پرسه زدن در محیط هستند. برخی ریسک گریز هستند، برخی بی باک به نظر میرسند و برخی دیگر بسته به ماهیت «ریسک» جایی در این بین قرار دارند.
به فرزندان خود اجازه دهید سرعت اکتشاف را تنظیم کنند. اگر بچههای ترسو دارید، اگر آنها را وادار کنید تا دورتر از آنچه راحت هستند بروند تا به آنها کمک کنید بر دلهره خود غلبه کنند راه درستی نیست. این تاکتیک احتمالاً شکست خواهد خورد زیرا پیامهای اشتباهی را ارسال می کند و کمکی به ایجاد احساس امنیت در کودک نمیکند. ابتدا این پیام را میدهید که به راحتی و محدودیت آنها احترام نمیگذارید.
دوم، شما این پیام را منتقل میکنید که فکر میکنید مشکلی در آنها وجود دارد. سوم، ناامیدی و ناامیدی شما ممکن است پیامهای عاطفی ناسالمی را منتقل کند. تلاش برای ایجاد احساس امنیت در کودک باید با احتیاط انجام شود. بهتر است فرصتهایی را ایجاد کنید که بتوانند در آن کاوش کنند. میتوانید هدف خاصی به آنها بدهید تا دنبال کنند، بالا رفتن از یک تخته سنگ در پارک، که تمرکز آنها را از ترک شما دور میکند و آن را به سمت چیزی مثبت که میخواهند هدایت میکند. همچنین میتوانید یک هدف واسطهای تعیین کنید که قابل کنترلتر است، از آنها بخواهید فقط از تپه بالا بروند و سنگی را لمس کنند که شما در انتهای آن منتظر هستید. با این روش احتمالاً انتخاب میکنند که منطقه راحتی خود را به تنهایی گسترش دهند.
محدودیتهای خود را بشناسید
برای ایجاد احساس امنیت در کودک، آگاهی والدین از برداشتهای خود از امن یا ناامن بودن دنیا، برای اطمینان از ارسال پیامهای درست به فرزندانشان ضروری است. اگر بتوانید آن احساسات را برای آنچه که هستند، یعنی مسائل خود تشخیص دهید، بهتر آماده خواهید شد که در برابر اصرارهای محافظتی خود مقاومت کنید و پیامهایی را برای فرزندانتان بفرستید که آنها را تشویق کند تا محدودیتهای خود را پیدا کنند.
چالش پیش روی شما شامل تعیین منطقه آسایش طبیعی خود برای اجازه دادن به فرزندانتان برای کاوش است. این منطقه توسط خلق و خوی ذاتی شما و تصوراتی که در مورد امنیت جهان بر اساس تجربیات خود در دوران رشد دارید، دیکته میشود. منطقه آسایش شما بر اساس محل قرارگیری شما در زنجیره ریسک پذیر تا ریسک گریز تعیین میشود. اگر منطقه آسایش مادرزادی فرزندانتان کوچکتر از شما باشد، احتمالاً فقط این محدودیتها را تقویت خواهید کرد. اگر محدودیتهای آنها دورتر از محدوده شما باشد، منطقه راحتی شما ممکن است به عنوان یک افسار عمل کند و آنها را از گسترش منطقه آسایش گستردهتر خود باز دارد.
اثر محدودیتهای والدین بر فرزندان
برای تقویت اعتماد به نفس، راحتی و تمایل فرزندانتان به ریسکهای مناسب، توصیه میکنیم ابتدا تعیین کنید که منطقه راحتی طبیعی شما کجاست. اگر مال شما بسیار کوچک است و معمولاً وقتی به مرزهای راحتی خود نزدیک میشوید با اضطراب و بیمیلی واکنش نشان میدهید، برای شما مفید خواهد بود که بدانید چرا چنین واکنشی دارید و ببینید آیا میتوانید این احساسات را کنترل کنید یا خیر.
سپس، به نفع فرزندانتان، باید تلاش کنید تا منطقه راحتی خود را کمی دورتر گسترش دهید. اما فقط در صورتی این کار را انجام دهید که بتوانید اضطرابی را که ممکن است به خاطر اجازه دادن به فرزندانتان برای فراتر رفتن از آن حد احساس میکنید، مدیریت کنید. اگر نمیتوانید چنین کنترلی را حفظ کنید، برای ایجاد احساس امنیت در کودک ، شاید مجبور باشید بپذیرید که تجربههایی وجود دارد که نباید با فرزندانتان همراه باشید و آنها را به همسر یا مراقبی که امیدواریم منطقه راحتی بزرگتری دارد، بسپارید.
سخن پایانی
شما هم مثل همه والدین میخواهید احساس امنیت در کودک ایجاد شود. در عین حال نمیخواهید آنها را در معرض خطرات نامناسب قرار دهید. در ابتدا پاسخگو بودن شما به نیازهای کودک در سالهای اول زندگی و عشق بی قید و شرط نقش بسزایی در ایجاد احساس امنیت در کودک دارد.
در سالهای بعد شما میتوانید این فرآیند را با اجازه دادن به فرزندانتان برای آزمایش محدودیتهای خود در محیطهایی که عموماً ایمن در نظر گرفته میشوند، ادامه دهید، به عنوان مثال، یک زمین بازی بزرگ امن مخصوص کودکان. از آنجایی که شما میدانید محیط امن است هیچ پیامی منفی و نگرانی را به فرزند خود ارسال نمیکنید. همانطور که فرزندان شما تجربه، بلوغ و اطمینان بیشتری نسبت به امن بودن دنیا پیدا میکنند، میتوانید به آنها اجازه دهید در محیطهای کمتر امن کاوش کرده و محدودیتهای خود را جستجو کنند.
اگر عدم احساس امنیت در کودک شما باعث ایجاد مشکلاتی در مهد کودک یا پیش دبستانی شده است حتما با متخصصین روانشناسی کودک در مجموعه ماروم تماس بگیرید.
معرفی نویسنده: پریسا ایازی
من کارشناسی روانشناسی بالینی و کارشناسی ارشد رو روانشناسی عمومی خوندم. علاقمند به حوزه مدیریت استرس و مراقبه هستم.
حدود ۱۵ سال سابقه کار در زمینه آموزش و کاربرد انواع تکنیکهای ریلکسیشن،مدیتیشن و مایندفولنس دارم.
در حال حاضر به عنوان درمانگر در زمینههای درمان انواع اختلالات اضطرابی، مشاوره نوجوان و بهبود روابط والدین و فرزند، مشاوره پیش از ازدواج فعال هستم.
No comment