سوگ جمعی

زمانی که یک اجتماع، جامعه، روستا یا ملت، تغییرات شدید و زیان‌باری را تجربه کنند، سوگ جمعی اتفاق می‌افتد. سوگ جمعی ممکن است به دنبال رویدادهای مهمی اتفاق بیفتد؛ مثل جنگ، بلایای طبیعی، یا هر اتفاق دیگری که منجر به تراژدی گسترده می‌شود.

مانند سوگ فردی، همراه با سوگ جمعی نیز احساس فقدان کنترل وجود دارد. ما قادر به جلوگیری از تغییر و از دست دادن نیستیم؛ بنابراین احساس ناتوانی و عدم کنترل می‌کنیم. ما نه تنها پس از بحران ملی این غم را تجربه می‌کنیم؛ بلکه با ادامه بحران دچار سوگ پیش‌بینی کننده می‌شویم_در این نوع سوگ فرد برای تغییر یا از دست دادنی که قرار است پیش بیاید غمگین است. ما ضرر و زیان را در اطراف خود می‌بینیم و پیشرفتی در جهت بهبود شرایط نیز حاصل نمی‌شود؛ بنابراین درمی‌یابیم که ممکن است شرایط بدتر از این‌ها هم شود. هنگامی که جوامع شروع به تجربه سوگ جمعی از نوع پیش‌بینی‌کننده می‌نمایند، احساس عدم کنترل می‌تواند قوی‌تر از همیشه ظاهر شود. احساس عدم کنترل می‌تواند منجر به اضطراب و افسردگی شود.

در حالی که برای جامعه بسیار زمان دشواری محسوب خواهد شد؛ اما دیدن عزاداری دیگران برای از دست دادن یا مشاهده غم و اندوه شدید افراد دیگر برای تغییر، می‎‌تواند مزایایی داشته باشد. در جمع می‌توانیم تجربیات و اندوه خود را دوباره مرور و بیان کنیم. معمولا ما از طریق ارتباط با دیگران با همان تجربه‌های زیسته افراد احساس آرامش خواهیم کرد.

در عین حال که اندوه را می‌توان به صورت جمعی بیان نمود، در نهایت یک تجربه سخت شخصی است. برای برخی بودن در جمع برای خالی کردن غم و اندوهشان یاری‌رسان است و برای برخی دیگر خلوت کردن و تنهایی سودمند خواهد بود.

فهرست مطالب

سوگ جمعی چطور اتفاق می‌افتد؟

همان‌طور که پیش از این ذکر شد، مرگ افراد مهم در جامعه، بلایای طبیعی، تغییرات شدید اجتماعی، از دست دادن روال «عادی» زندگی روزمره می‌توانند منجر به سوگ جمعی شوند. هیجان‌ها برای انسان‌ها در هر فرهنگ و جغرافیایی وجود دارند؛ اما نحوه ابراز آن می‌تواند در بین افراد متفاوت باشد. به همین جهت ما سوگ جمعی را خواهیم دید اما نباید انتظار یک مدل سوگواری را در بین این جمع داشته باشیم.

زمانی که نتوانیم روال «عادی» زندگی را ادامه دهیم، انگار در سوگ چیزی می‌نشینیم که می‌توانیم داشته باشیم اما از آن محروم هستیم؛ بنابراین سوگ چیزی بیش از مرگ عزیزان است. غم و اندوه پاسخ طبیعی به از دست دادن چیزی یا کسی است که ما نسبت به آن احساسی داریم. به عنوان انسان، ما نیازمند اجتماع و پیوست با دیگران هستیم. ما به افراد دیگر، به حیوانات، به خانه‌ها، شغلمان، مکان‌ها و حتی هویت خود وابسته‌ایم. وقتی هر یک از آن افراد یا چیزها را دیگر نداشته باشیم، از دست دادن را تجربه می‌کنیم، و غم و اندوه پاسخ طبیعی به آن از دست دادن است. غم و اندوه می‌تواند بر سلامت روان ما تأثیر بگذارد – اغلب به صورت افسردگی، اضطراب، خشم یا غم ظاهر می‌شود. همچنین می‌تواند بر سلامت جسمانی ما تأثیر بگذارد، از جمله ناراحتی گوارشی، خستگی، سردرد یا حتی مشکلات قلبی.

تاثیر سوگ جمعی

تاثیر سوگ جمعی

سوگ جمعی به دلیل غم و اندوه شدید در پس آن می‌تواند تجربه بسیار سختی باشد. همراه با هر نوع سوگی ما خشم و نفرت را نیز پرورش خواهیم داد. زمانی که سوگ به صورت جمعی رخ دهد، ممکن است این خشم و نفرت شعله‌ورتر باشد.

از طرفی سوگ جمعی به خاطر حمایت و همدلی دیگران، و بودن در یک جمع با غمی مشترک می‌تواند سبب تجربه اندوه در محیطی امن شود. همچنین افراد در آن جمع اندوه خود را مرور و بیان می‌کنند.

راهکارهای مقابله با سوگ جمعی چیست؟

اولین قدم این است که به سادگی از دست دادن را بپذیرد. اگرچه افرادی هستند که ضررهایی را تجربه می‌کنند که ممکن است به طور عینی ویرانگرتر از ما باشد، ما نمی‌توانیم به درستی از غم و اندوه عبور کنیم مگر اینکه به طور کامل فقدانی را که احساس کرده و چرایی آن را تصدیق نماییم. اگرچه ممکن است این درست باشد که از دست دادن یک دوست در اثر کووید-19 قابل مقایسه با از دست دادن زمان تنهایی در استودیوی هنری نیست؛ اما هر دو از دست دادن رسمیت دارند و می‌توانند منجر به غمگینی شوند. نادیده گرفتن یا پایین آوردن یک آسیب و پیش پا افتاده خواندن آن باعث از بین رفتنش نمی‌شود؛ بلکه آن را سرکوب می‌کند تا زمانی که در زمان دیگری یا به شکلی مبدل ظاهر شود.

پس از تصدیق، مهم است که زمانی را برای احترام گذاشتن به اندوه، پردازش آن و بهبودی از آن اختصاص دهید – تا فضایی برای احساسات فراهم کنید. درمان حرفه‌ای قادر است به شما کمک کند، همانطور که یادداشت‌برداری یا نوشتن احساسات به شما کمک می‌نماید. به طور مشابه، پیدا کردن ارتباط نیز می‌تواند مفید باشد – تماس با کسی که با احساسات شما ارتباط برقرار کند و با شما همدردی نماید.

اهمیت همدلی در سوگ جمعی

به عنوان یک جامعه دلسوز، باید تجربیات و ابراز غم و اندوه متفاوت را در حالی که کشور در دوره سوگواری خود است، بشناسیم و به آن احترام بگذاریم. با وجود افراد زیادی که در کنار هم اندوه را تجربه می‌کنند، ممکن است این تجربه بتواند همه ما را به یکدیگر نزدیک‌تر کند. ما همچنین می‌توانیم به عنوان یک جامعه در همدلی رشد کنیم – توانایی فرد برای احساس کردن احساسات دیگری و دیدن شباهت‌ها، نه فقط تفاوت‌ها. 

اگر همه ما بتوانیم با احساس خود و احساسات اطرافیانمان در تماس باشیم، ممکن است متوجه شویم که اگرچه تفاوت‌های زیادی بین ما وجود دارد، تجربه انسانی دلبستگی و از دست دادن تجربه‌ای است که همه ما به طور مشترک خواهیم داشت. شاید بتوانیم در غم و اندوه خود متحد باشیم؛ زیرا به سوی امیدی جدید پیش می‌رویم.

شکست دادن سوگ جمعی

شکست دادن سوگ جمعی
  • عزای عمومی:

همانطور که غم به طور جمعی تجربه می‌شود، شفا نیز باید همین‌گونه باشد. هنگامی که یک تراژدی با هر ماهیتی در جامعه‌ای رخ می‌دهد، نه تنها بر هر فرد به شیوه خاص خود بلکه بر کل جامعه تأثیر می‌گذارد. گرد هم آمدن برای سوگواری و سوگواری علنی به تأیید مجدد این پیوندها با یکدیگر کمک می‌کند. به جای اینکه هر یک از اعضای جامعه را در انزوا بگذارند و به حال خود رها کنند، عزاداری عمومی و سوگواری کمک می‌کند تا همه ما را دوباره به هم پیوند دهد.

قدرت شفابخشی در همبستگی وجود دارد و فقط دیدن اینکه جامعه شما در شفا متحد است، می‌تواند به شما به عنوان یک فرد کمک کند تا با از دست دادن کنار بیایید.

  • اقدام جمعی:

درگیر شدن در جامعه – حتی به روش‌های کوچک – می‌تواند به روند سوگواری جمعی کمک کند. همان‌طور که روی شفای خود کار می‌کنید، راه‌هایی که جامعه شما در خصوص آن نیاز به شفا دارد را در نظر بگیرید. آیا راه‌هایی وجود دارد که بتوانید کمک کنید و درگیر شوید؟ می‌توانید دوستان و خانواده را گرد هم بیاورید، داوطلب شوید یا به یک سازمان یا باشگاه محلی بپیوندید که در تقویت جامعه شما نقش دارد. این ارتباط به تأیید مجدد قدرت جامعه شما و بازسازی چیزی پس از یک حس بزرگ از دست دادن کمک می‌کند.

  • به خودتان فضا بدهید:

اندوه جمعی هنوز در افراد جلوه‌های متفاوتی دارد. در حالی که گرد هم آمدن عمومی و یافتن راه‌هایی برای مشارکت در جامعه می‌تواند به سوگواری فردی و جمعی شما کمک کند، شما هنوز نیازهای خود را دارید که باید به آن توجه کنید. به خودتان فضایی بدهید که در خلوت غمگین شوید. احساسات خود را بدون احساس فشار برای خالی کردن آن‌ها برای دیگران کاوش کنید. با یک دوست صحبت کنید و یا از یک درمانگر کمک بخواهید.

سخن پایانی

خشم، اندوه، نفرت و هیجان‌های منفی این چنینی بسیار مسری و شایع هستند. این هیجان‌ها را نباید سرکوب کنیم. بهتر است با تجربه هیجان‌های منفی، پذیرش آن‌ها و ابراز موثر آن‌ها در جهت درست و اثربخشی به کار ببریم.

معرفی نویسنده: مبینا مقدم

معرفی نویسنده: مبینا مقدم

کارشناسی روانشناسی رو از دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی گرفتم. در حال حاضر در مقطع کارشناسی ارشد روانشناسی سلامت از دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان دانشگاه ایران مشغول به تحصیلم.
تولید محتوای علمی روانشناسی همیشه بخش جدانشدنی و مورد علاقه من بوده که این روزها برای تحقق بخشیدن بهش، قلم می‌زنم و می نویسم.

No comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *