احساس گناه چیست

تا به حال دچار عذاب وجدان شده‌اید؟ احساس گناه، بسیار ناراحت کننده است و مانند شرم، خجالت یا غرور به عنوان یک احساس خودآگاه توصیف شده است که شامل تأمل در خود است. افراد ممکن است به دلایل مختلفی عذاب وجدان بگیرند، از جمله احساس گناه از گذشته برای اعمالی که مرتکب شده‌اند (یا فکر می‌کنند مرتکب شده‌اند)، کوتاهی در انجام کاری که باید انجام می‌دادند یا افکاری که فکر می‌کنند از نظر اخلاقی اشتباه هستند.

 فقدان احساس گناه و پشیمانی یکی از ویژگی‌هایی است که متخصصان برای تشخیص سایکوپاتی از آن استفاده کرده‌اند. تا پایان این مقاله همراه ما باشید تا با این حس بیشتر آشنا شوید.

فهرست مطالب

احساس گناه نشانه چیست؟

اما به طور کلی به نظر شما احساس گناه تابع چیست ، این حس تابعی از لغزش از ارزش‌هایی است که هر فرد برای خود تعیین می‌کند و در ساختار شخصیت فرد بخش وجدان را به خود اختصاص می‌دهد.

وقتی یکی به دیگری آسیب می‌رساند، عذاب وجدان یک واکنش عاطفی طبیعی است. این حس متمرکز بر خود است. عذاب وجدان بیش از حد و نامتناسب با اتفاق پیش آمده ممکن است بر کسی که آن را تجربه می‌کند، سنگینی کند. میزان عذاب وجدان افراد متفاوت است.

علت احساس گناه چیست؟

علت احساس گناه چیست؟

احساس گناه ممکن است در بسیاری از زمان‌ها برای هر یک از ما غریب نباشد اما در صورت زیاد بودن می‌تواند دلایلی مانند اضطراب، شیوه های تربیتی نادرست، تجربیات ناخوشایند کودکی، مسائل مذهبی و فرهنگی داشته باشد.

روانشناسی گناه

فروید روان انسان را به عنوان موجودی متشکل از سه جزء می‌دانست:

  1. Id یا نهاد ناخودآگاه است و میل اولیه ما را مدیریت می کند و به دنبال کسب لذت و فرار از درد است.
  2. Ego یا خود
  3. Superego یا وجدان

در مجموع این سه بخش طبق گفته فروید عملکرد روزانه یک انسان را مدیریت می‌کنند و سعی می‌کنند تعادلی بین میل، انتظارات اجتماعی و معیارهای درک شده از خوبی برقرار کنند. وجدان و عذاب وجدان در زمانی که سوپرایگو شکل می‌گیرد نمایان می‌شود طبق نظر فروید در حدود 3 سالگی شروع آن است.

برای آنکه احساس گناه در روانکاوی را درک کنید ابتدا باید از احساس گناه از نظر فروید آگاه شوید.  خود یا ایگو در برخورد با نهاد از نیروی مشخصی استفاده می‌کند که سوپرایگو نامیده می‌شود. تضاد بین نهاد و وجدان احساس گناه را به همراه دارد. عذاب وجدان می‌تواند واقعی یا خیالی باشد. اما در هر دو مورد، از توجه انسانی ناشی می‌شود. این که آیا شخص به ارتکاب عملی فکر می‌کند و سپس نسبت به آن عذاب وجدان می‌گیرد یا عملی را مرتکب می‌شود و سپس به خاطر انجام آن عذاب وجدان می‌گیرد و یا عملی را انجام می‌دهد و سپس پاسخ دیگران را منفی می‌بیند در نتیجه احساس گناه می‌کند. شخص مورد نظر از نظر فکری و عاطفی با عمل مورد نظر درگیر شده است. به طور معمول، احساس گناه پس از فکر یا درک انجام کاری اشتباه، رخ می‌دهد.

احساس گناه چگونه شکل می‌ گیرد؟

احساس گناه به عنوان یک احساس شرطی از کودکی به مردم آموزش داده می‌شود. در پاسخ به اشتباه یا درگیر شدن در رفتاری که بزرگسالان آن را “بد” می‌دانند، کودکان یاد می‌گیرند که از این حس به عنوان وسیله‌ای برای ارزیابی خود و اعمالشان استفاده کنند. در واقع احساس گناه دادن به دیگران از همان کودکی شروع می‌شود. 

میل به اجتناب از این حس می‌تواند نقش مهمی در عملکرد کودکان در زندگی روزمره داشته باشد. این شرطی‌سازی می‌تواند منجر به ایجاد محرک‌هایی شود که افراد را تا بزرگسالی دچار مشکل می‌کند. تلاش برای اجتناب از عذاب وجدان یا “بد” بودن  افراد بالغ را به سمت ایجاد الگوهای اجتنابی یا فرار از تعهد سوق می‌دهد که آنها را از برآوردن نیازهای خود یا داشتن زندگی شاد و رضایت بخش باز می‌دارد.

یکی از رایج‌ترین کاربردهای عذاب وجدان، انگیزه است. میل به بهترین یا اخلاقی‌ترین نسخه از خود بودن به یک نیروی محرک تبدیل می‌شود. این انگیزه دریافت بازخورد مثبت یا اجتناب از بازخورد منفی است. در هر دو سناریو، یک فرد در تلاش است تا توسط دیگران به عنوان “خوب” شناخته شود.

گناه بازمانده چیست؟

گناه بازمانده (یا عذاب وجدان بازمانده) یک تجربه عاطفی است که ناشی از آسیب کم از یک موقعیت در مقایسه با دیگران است. برای مثال، هنگامی که یکی از یک تصادف یا درگیری زنده بیرون می‌آید در حالی که دیگران مرده‌اند، ممکن است احساس گناه بازماندگان را تجربه کند، علیرغم اینکه مسئول مرگ دیگران نیست.

انواع احساس گناه

انواع احساس گناه چیست

عذاب وجدان به طور کلی می‌تواند سالم و متناسب با موقعیت و یا ناسالم و احساس گناه افراطی باشد. اما در دسته بندی دقیق‌تر اعتقاد بر این است که سه نوع مختلف از این حس وجود دارد که انسان تجربه می‌کند: واکنشی، پیش بینی‌کننده و وجودی.

  • احساس گناه واکنشی

منظور از عذاب وجدان واکنشی زمانی است که فردی مرتکب عملی می‌شود که او را نامهربان می‌کند یا تأثیر منفی داشته است. احساس گناهی که افراد بعداً احساس می‌کنند واکنشی است به کاری که انجام داده‌اند، احساس گناه از گذشته و عملی که انجام شده است.

  • احساس گناه پیش‌بینی‌کننده

عذاب وجدان پیش‌بینی‌کننده زمانی اتفاق می‌افتد که فرد بداند عملی که می‌خواهد مرتکب شود، یا در نظر دارد انجام دهد، ممکن است پیامدهای منفی داشته باشد.

  • احساس گناه وجودی

حس گناه وجودی زمانی اتفاق می‌افتد که فرد با اینکه چه کسی است و جایگاهش در جهان چیست، مبارزه می‌کند. به عنوان مثال، یک مرد بالغ ممکن است برای مرد بودن عذاب وجدان داشته باشد، زیرا آمار نشان می‌دهد که سالانه بسیاری از زنان توسط مردان آسیب جسمی می‌بینند.

چرا من همیشه عذاب وجدان دارم؟

اگرچه عذاب وجدان فراگیر لزوماً نشانه‌ای از یک بیماری زمینه‌ای سلامت روان نیست، اما می‌تواند باشد. معیارهای پرکاربرد شامل احساس منظم “گناه بیش از حد یا نامناسب” در میان علائم اختلال افسردگی اساسی و اختلال دوقطبی است و این حس در سایر اختلالات نیز نقش دارد. عذاب وجدان ممکن است مربوط به فکر کردن مکرر به شکست‌های جزئی باشد یا ناشی از چیزهایی باشد که در کنترل فرد نیست.

ممکن است شخصی، علیرغم اینکه مسئولیتی در قبال شرایطی که به دیگران آسیب رسانده است ندارد، احساس گناه و سرزنش خود را تجربه کند. در افراد مبتلا به انواع خاصی از بیماری‌های روانی عذاب وجدان بی‌دلیل به عنوان بخشی از وضعیت همیشگی‌شان است مانند عذاب وجدان برای افکار مزاحم “بد”، در مورد اختلال وسواس فکری-اجباری.

چگونه از احساس گناه رها شویم؟

شاید برای شما هم این سوال پیش آمده باشد که با احساس گناه چه کنم وقتی این حس ناشی از کاری است که با کسی انجام داده‌اید، عذرخواهی و تلاش برای جلوگیری از تکرار رفتارتان یکی از راه‌های روشن است و می‌تواند به شما کمک کند تا خود را ببخشید. اما گاهی اوقات این احساس ارتباطی با رفتار نادرست واقعی ندارد یا به نتیجه معکوس تبدیل می‌شود. راه‌حل‌ها برای عذاب وجدان غیرضروری شامل موارد زیر است:

  • تأمل در مورد عواملی است که خارج از کنترل شما بودند.
  • تصدیق آنچه اکنون می‌دانید که در گذشته نمی‌دانستید.
  • در نظر گرفتن اینکه آیا معیارهای شما برای خودتان بسیار نابخشودنی هستند یا خیر.

برای کنار آمدن با داشتن حس گناه موارد زیر را انجام دهید:

  • گناهی را که احساس می‌کنید و چرایی آن را ، بپذیرید.
  • از کسانی که آسیب دیده اند عذرخواهی کنید یا کارهای جبرانی دیگری انجام دهید.
  • از اشتباهات خود درس بگیرید.
  • قبول کنید که اشتباهی مرتکب شده‌اید و سپس برای ادامه دادن تلاش کنید.

چگونه عذاب وجدان پس از تروما ایجاد می‌شود؟

از علائم احساس گناه مرتبط با تروما، احساس ناخوشایند پشیمانی است که از این باور ناشی می‌شود که شما می‌توانستید یا باید در زمان وقوع یک رویداد آسیب زا کاری متفاوت انجام می‌دادید. به عنوان مثال، یک سرباز ممکن است پشیمان شود که برای نجات یک سرباز کشته شده به منطقه جنگی بازنگشته است. یک بازمانده تجاوز ممکن است به دلیل عدم مقابله با متجاوز احساس گناه کند.

بازماندگان تروما همچنین ممکن است نوع خاصی از گناه مرتبط با تروما را تجربه کنند که به آن گناه بازمانده می‌گویند، که پیشتر توضیح داده شد. به نظر نمی‌رسد تجربه عذاب وجدان مرتبط با تروما به نوع رویداد آسیب‌زای تجربه شده بستگی داشته باشد. قرار گرفتن در معرض مبارزه، سوء استفاده فیزیکی، سوء استفاده جنسی و از دست دادن یکی از عزیزان همگی با تجربه عذاب وجدان مرتبط با تروما مرتبط هستند.

در یک مطالعه بر روی 168 زن کتک خورده، تنها شش نفر گزارش کردند که هیچ گناهی مرتبط با آزار و اذیت خود را تجربه نکرده‌اند. عذاب وجدان پس از تجربه یک رویداد آسیب‌زا جدی است، زیرا با تعدادی از پیامدهای منفی مرتبط است. به عنوان مثال، مشخص شده است که احساس گناه مربوط به تروما با افسردگی، شرم، اضطراب اجتماعی، عزت نفس پایین و افکار خودکشی مرتبط است.

درمان احساس گناه و عذاب وجدان مربوط به تروما

درمان برای رسیدگی به عذاب وجدان شدید، مفید است. درمان‌های مبتنی بر شواهد برای افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه و سایر شرایطی که شامل عذاب وجدان می‌شود، مفید هستند. درمان ممکن است حتی در صورت عدم وجود یک بیماری تشخیص داده شده، مفید باشد. عذاب وجدان مربوط به تروما را می‌توان با درمان شناختی رفتاری درمان کرد. 

درمان شناختی رفتاری برای حس گناه مرتبط با تروما بر کمک به افراد برای آگاهی بیشتر از افکار یا باورهایی که زمینه ساز عذاب وجدان شده است، تمرکز دارد، مانند خود نظارتی. سپس درمانگر به فرد کمک می‌کند تا تفسیرهای واقع بینانه‌تری از موقعیت ارائه دهد. به عنوان مثال، با درک اینکه رویداد آسیب‌زا کاملاً خارج از کنترل شما بوده است، عذاب وجدان خود را کاهش می‌دهید و می‌فهمید که در آن شرایط به بهترین شکل ممکن عمل کرده‌اید. با کاهش این احساس، درمان شناختی رفتاری به افزایش شفقت و پذیرش خود نیز کمک می‌کند.

آیا احساس گناه و عذاب وجدان می‌تواند مفید باشد؟

بسته به اینکه عذاب وجدان چقدر باشد، می‌تواند انگیزه قوی برای عذرخواهی، تصحیح یا جبران اشتباه و رفتار مسئولانه ایجاد کند. از آنجایی که انجام این کار به حفظ پیوندهای اجتماعی و جلوگیری از آسیب به دیگران کمک می‌کند، عذاب وجدان، با وجود اینکه یک احساس “منفی” است، گاهی اوقات می‌تواند مفید باشد.

تفاوت بین احساس گناه و شرم چیست؟

زیگموند فروید، یکی از شخصیت‌های مهم در دنیای روان‌شناختی در اوایل قرن بیستم و پس از آن، استدلال می‌کرد که احساس گناه و شرم به شدت با اضطراب مرتبط است. او ادعا کرد که این حس نوعی اضطراب است، در حالی که شرم نتیجه اضطراب است.

برنه براون محقق تفاوت بین این حس و شرم را اینگونه توضیح می‌دهد: “گناه این است که “من کار بدی انجام دادم”. شرم این است، “من بد هستم.” گناه یک پاسخ عاطفی محدود است، در حالی که شرم یک پاسخ احساسی است که هیچ محدودیتی نمی‌شناسد. شرم به جای اینکه به یک اتفاق وابسته باشد، به هویت انسان گره خورده است.

برای مثال، ممکن است کودکی به خاطر خوردن آخرین شیرینی در بشقاب عذاب وجدان بگیرد، زیرا می‌داند خواهر یا برادرش آن را می‌خواهد. از سوی دیگر، کودک ممکن است از مصرف آن شیرینی شرمنده یا از خود خجالت بکشد، زیرا معتقد است که به خاطر انجام این کار فرد “بد” است. احساس گناه به یک چیز یا یک سری چیزها مربوط می‌شود. شرم یک تفسیر منفی است در مورد اینکه شخص چگونه خود را درک می‌کند.

آیا برخی افراد مستعد احساس گناه و شرم هستند؟

عذاب وجدان بیش از حد می‌تواند یکی از ویژگی‌های اشکال خاصی از بیماری روانی، از جمله افسردگی و اختلال استرس پس از سانحه باشد. تمایل به احساس شرم نیز با افسردگی، اضطراب و سایر علائم روانی مرتبط است. عواملی مانند ننگ اجتماعی مرتبط با ویژگی‌های فرد نیز ممکن است شرم را محتمل‌تر کند.

سخن پایانی

در پایان باید گفت که عذاب وجدان احساسی است که در همه ما وجود دارد و در برخی پررنگ است. به هر حال اگر شدت عذاب وجدان زیاد است و منجر فاصله گرفتن از حال خوب شده است با توجه به عوارض احساس گناه زیاد حتما با یک روانشناس مشورت کنید.

معرفی نویسنده: پریسا ایازی

معرفی نویسنده: پریسا ایازی

من کارشناسی روانشناسی بالینی و کارشناسی ارشد رو روانشناسی عمومی خوندم. علاقمند به حوزه مدیریت استرس و مراقبه هستم.
حدود ۱۵ سال سابقه کار در زمینه آموزش و کاربرد انواع تکنیکهای ریلکسیشن،مدیتیشن و مایندفولنس دارم.
در حال حاضر به عنوان درمانگر در زمینه‌‌های درمان انواع اختلالات اضطرابی، مشاوره نوجوان و بهبود روابط والدین و فرزند، مشاوره پیش از ازدواج فعال هستم.

No comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *