ازدواج یکی از مهمترین تصمیمها و اتفاقات زندگی هر فردی به حساب میآید از این رو درابعاد ومراحل گوناگون آن مسائل و مشکلات بسیاری رخ میدهد.
در این مقاله تا حد امکان به بعضی از این مسائل خصوصا تا قبل از رسمی شدن این تصمیم، اشاره خواهیم کرد.
اگر ازدواج را فرایند یا مرحله در نظر بگیریم، میتوان آن به مراحل قبل از ازدواج، دوران آشنایی، نامزدی، عقد و درنهایت عروسی یا مستقل شدن از خانواده تقسیم کرد.
فهرست مطالب
دوران قبل از ازدواج
از نمونه مسائل رایج در مرحله اول یعنی دوران قبل از ازدواج ،یکی از مسائل مهم این دوره، حل نشدن تعارضهای مربوط به دورههای قبلی زندگی در ارتباط با خودمان و یا افراد مهم زندگیمان، مثل پدر، مادر، خواهر یا برادر و دوستان مهم ما، است.
در اینجا منظورم از تعارض هر مسئلهای در وجودمان است که میتواند سبب برانگیخته شدن احساسات ناخوشایند در ما شود.
این میتواند یک باور قدیمی باشد مثل من کافی نیستم که از کودکی در من شکل گرفته و تا به الان که یک بزرگسال فعال اجتماع هستم با من بوده و رشد کرده. حل نشدن چنین باوری میتواند در ارتباط عاطفی من هم نمایانگر شود، آن هنگام من در رابطهای هستم که مدام خود را کمتر از حد انتظارم میدانم که در رضایت من از خودم و رضایت زناشویمان تاثیرگذار خواهد بود.
مهم است به این نکته توجه داشته باشیم که پرداختن به مسائل گوناگون این مرحله به معنای بی عیب و نقص بودن و کامل شدن برای ازدواج نیست، بلکه اگر یکی یا شاید چند مورد برای شما بسیار آزاردهنده است یا جریان زندگی شما را تحت تاثیر قرار میدهد، توصیه ما به شما این است که قبل از تصمیم به ازدواج، از یک متخصص در این حوزه مشورت بگیرید، تا بتوانید آمادگی بیشتر به این مرحله مهم زندگیتان قدم بگذارید.
یکی دیگر از مسائل رایج در این مرحله، تصمیم به ازدواج به عنوان حل مسئله است.
به این ترتیب ما برای خروج از شرایطی به شرایط دیگر پناه بردهایم و چه بسا مسائل و مشکلات جدید به موارد قبلی اضافه شوند.
این دلایل خواه خانوادگی باشند، (مثل داشتن احساس بد نسبت به همه یا یکی از اعضای خانواده یا فشارهای به نظر نامعقول یا بیش از انداره ناشی از فرهنگ یا تعصبات مذهبی یا این چنین مواردی)، خواه شغلی باشند،( مثل ازدواج به امید حل شدن مسائل مالی، یا دست یابی به درجه اجتماعی یا اقتصادی) و مواردی چون اینها میتوانند مشکلات خود را پدید آورند، زیرا توجه و تمرکز روی آن بخش مورد توجه ما اجازه ارزیابی و بررسی سایر جنبههای رابطه یا فرد مقابل را به ما نمیدهد و در چنین شرایطی رو به رو شدن با موارد ناخوشایند در مراحل بعدی بسیار طبیعی خواهد بود.
مورد بعدی از مسائل مربوط به این مرحله شبیه به مرحله قبل است و آن انتخاب فردی یا تمایل به انتخاب فردی برای براورده کردن نیازهای خودم است، در این حالت برای مثال من در جستجوی شریکی هستم تا گوش به فرمان باشد، اینگونه من احساس میکنم کنترل رابطه را در دست دارم و این برای من حس خوب ارامش را همراه خواهد داشت، در اینجا هم احتمال پر رنگ تر دیده شدن ویژگی گوش به فرمان بودن در مقایسه با سایر ویژگیهای او بالا میرود.
یا من به دنبال فردی هستم که مهربان باشد و احساسات و هیجانات مرا ببینید و بسیاری نیازهای دیگر.
در این قسمت لازم میبینم نکتهای را مورد توجه قرار دهیم و آن این است که اگر در میان معیارهای خود برای ازدواج مواردی را اینچنین مییابید حتما معیارهایتان و همین طور دلایل خود را با درمانگر مورد اطمینانتان در میان بگذارید تا بتوانید با کسب آگاهی با داشتن نگاهی بازتر شریک عاطفی خود را انتخاب کنید.
مسئله رایج بعدی در این مرحله، وجود باورهایی است از این جنس که ازدواج باید در زندگی هر فردی رخ دهد،
بدیهی است زندگی با چنین تصوری الزام برای شکل دادن یک رابطه را ایجاد میکند و من در جستجوی تشکیل خانواده بدون توجه به کیفیت رابطه و یا ویژگیهای شخصیتی طرف مقابلم خواهم بود.
چون قاعده ذهن من تنها میخواهد در کنار کلید واژه ازدواج یا مستقل شدن، علامت انجام شد را بزند و برایش مهم نیست چه در انتظار من خواهد بود.
نگاه دیگری که میتواند در مرحله قبل از ازدواج مسئله ساز باشد جریان زندگی را عبور از مرحلهای به مرحله دیگر دانستن است.
این بدین معنا است که تحصیلات من در دانشگاه تمام شده حالا نوبت ازدواج است.
چنین تصوری تقریبا شبیه به مرحله قبل خواهد بود، در حالی که ازدواج یک مرحله نیست که بعد از مرحله قبلی خود، مرحلهای چون ادامه تحصیل رخ دهد، ازدواج یک انتخاب و قبول مسئولیت است که نیازمند آمادگی و آگاهیهایی است که همه ما نیاز داریم ابتدا این آمادگی و آگاهی را کسب نموده و بعد برای این گام را برای زندگیمان برداریم.
مرحله آشنایی پیش از ازدواج
مرحله بعد طبق آنچه بیان کردیم مرحله آشنایی است.
در این مرحله به واسطه ای، آشنایی میان ما و او ایجاد شده و ما به زمانی نیاز داریم تا اندازه از یکدیگر شناخت به دست بیاوریم بنابراین یکی از مسائل مهم در این دوران عجله برای رسمی کردن رابطه است. اگر ما به هر دلیلی این دوران را به اندازه کافی سپری نکنیم ( معمولا مشاوران متخصص در این حوزه بازه زمانی ۳ الی ۶ ماه را پیشنهاد میکنند که این بازه زمانی دلایل پژوهشی خود را دارد.) نمیتوانیم انتخاب همسر مناسبی داشته باشیم.
یکی دیگر از مسائل مهم در این دوران آشنایی، نادیده گرفتن نشانههایی است در طرف مقابل که باید در انتخاب ما مورد توجه قرار گیرند.
برای مثال اعتیاد، ادامه دادن ارتباط عاطفی با همسر یا دوست قبلی خود، بی توجهی به شما و رابطه، بسیار تحت تاثیر نظرات خانواده بودن و بسیاری موارد دیگر که در کارگاههای مشاوره پیش از ازدواج و جلسات مشاوره مربوط به مشاوره قبل از ازدواج به شکل مبسوط به آنها پرداخته میشود را نمیبینیم، شاید تصور میکنیم مهم نیستند چون هنوز تعهدی در رابطه ما شکل نگرفته، در صورتی که ابعادی از تعهد حتی زمانی که ما با هدف آشنایی رابطهای را شکل میدهیم در رابطه ایجاد خواهند شد.
گاهی شاید نشانگان را طوری ادراک و تفسیر میکنیم که ناخوشایند نیستند.
شاید مثالی از خسیس بودن و مقتصد بودن در این بخش به خوبی این بحث را شفاف و قابل درک کند.
بنابراین دقت کنیم اگر از برچسب خسیس استفاده میکنم چرا و چه دلایلی دارم و برعکس اگر برچسب مقتصد یا حسابگر بودن را استفاده میکنم دلایلم چه هستند. در صورت نیاز حتما این موارد را با مشورت یک متخصص نتیجهگیری کنم.
از دیگر مسایل مهم که به گونهای شبیه به گروه قبل است، نادیده گرفتن مسایل و مشکلات موجود در این رابطه و ازدواج است.
به عنوان مثال در این دوران متوجه قطع ارتباط او با یک یا چند نفر از اعضای خانواشان میشویم و به نظر میرسد دلیل آن نداشتن مهارت کافی در ترمیم رابطه است، بدیهی است که در آینده هم در ترمیم رابطه با شما این مسئله خودنمایی خواهد داشت.
لازم میدانم در این قسمت این اشاره را داشته باشیم که در هر مسئله ارتباطی با اعضای خانواده لزوما طرف مقابل شما مقصر نیست و شما میتوانید با مرور زمان و مشاهده کافی به این مسئله پاسخ مناسبی برای انتخاب خود داشته باشید.
یکی دیگر از مسائل مورد توجه سازش کردن عجولانه و بدون فکر است به دلایل گوناگونی چون نگرانی و ترس از دست دادن رابطه یا باورهایی چون ممکن است تصور ایشان به من تغییر کند یا همان مورد قضاوت قرار گرفتن یا شاید باید نباید هایی فرهنگی که از آنها تبعیت میکنیم ( مثل دختر که نباید… یا پسر که باید…).
در این شرایط این بسیار طبیعی به نظر میرسد که با قبول کردن بعضی موارد، موارد دیگری را نادیده میگیریم مواردی چون ارزشها و باورهای خودمان میتواند از این نمونه باشند.
برای مثال برخلاف ارزشهای خود در مورد حریم بدنمان و یا باورهایمان به حدود رابطه در دوران آشنایی به خواسته و پیشنهاد رابطه جنسی او تن میدهیم.
در این بخش باید به این مهم بپردازیم که از نظر متخصصان ارتباط جنسی در دوران آشنایی توصیه نمیشود.
و موارد دیگری چون درخواست قطع ارتباط با خانواده یا نادیده گرفتن فعالیتهای مورد علاقه و…
در موارد قبلی اشاره کردیم اندازهای تعهد در رابطه در دوران آشنایی شکل میگیرد یک مسئله مهم این است که این تعهد را مقدم بر تفاهم از همدیگر دانسته و تصور میکنیم از نظر عاطفی به او متعهد شدهایم و تسلیم این تعهد وارد مرحله بعدی ازدواج میشویم.
یک مورد بسیار مهم دیگر که میتواند مشکلساز در این مرحله باشد، نادیده گرفتن تردیدهاست.
گاهی بعضی افراد با در نظر گرفتن نشانه های غالب، تصور میکنند که باید تردید خود را نادیده بگیرند، یا به هر دلیل دیگری، توصیه من، ماروم و دیگر همکاران روانشناسمان به شما این است که تا زمانی که حتی در یک مورد با تردید روبه رو هستید رابطه خود را به مرحله بعد نبرید و مثل همیشه در صورت نیاز از کمک متخصص بهره بگیرید.
گفتنی است در این مورد باید بتوانیم میان تردید و وسواس در انتخاب تفاوت قائل باشیم.
همانطور که تعهد را بر تفاهم نباید مقدم دانست، تفاهم را بر علاقه هم نمیتوانیم مقدم بدانیم.
این یعنی حتی اگر شما دو نفر نقاط اشتراک بسیاری دارید اما نسبت به هم علاقمند نیستید یا به زبان ساده تر در طول این مدت جذب یکدیگر نشده اید نباید وارد مرحله بعد و ازدواج شوید.
یکی از باورهای خطرناک در این دوران که میتواند مسایل جدی را سبب ساز شود، این باور است که بعد از ازدواج او را تغییر خواهم داد.
باید این قانون را در نظر داشته باشیم که ما نمیتوانیم دیگران را تغییر دهیم مگر اینکه آنها خود بخواهند که تغییر کنند در این حالت شاید ما بتوانیم در جریان تغییر همراهشان باشیم هر جا که آنها به کمک ما نیاز داشته باشند.
در این مقاله تا اندازهای به این موضوع اشاره کردیم که نگاه باز و گسترده در جریان آشنایی میتواند به انتخاب بهتر ما کمک کرده و ازدواج بهتری را رقم بزند.
نگاه باز و گسترده به معنای چگونگی آگاهی و تلاش براش آگاهی بیشتر است.
در دوران آشنایی چه سوالاتی باید مطرح شود؟
به نظر شما در مورد چه مسائلی در این دوران نیاز به شناخت داریم؟ شاید بهتر باشد قبل از ادامه دادن به خواندن این مقاله کمی تامل کنید.
چه مواردی به ذهنتان میرسد،آنها را یادداشت کنید، حالا به انچه در ادامه امده توجه کنید و آنچه نیاز هست را به لیست خود اضافه کنید.
ما نیاز داریم در این دوران با هم گفتگو کنیم و تبادل نظر داشته باشیم.
موضوعاتی که در این گفتگوها به آن میپردازیم از مسایل به نظر ساده و کاملا روزمره تا مسائل جدی و تصمیمهای مهم برای زندگی را میتواند شامل شود که در کتاب آموزش قبل از ازدواج به تالیف اقای میرمحمد صادقی به صورت زیر آمده است:
- سرگرمی ها و علایق( توجه به این مسئله که چقدر شبیه به هم هستید و در صورت اختلاف نظر چطور از آن عبور میکنید؟)
- باورها و ارزشهای دینی و باورها و ارزشهای اخلاقی( هر دو این موارد برای هر فردی بسیار مهم هستند بنابراین در این بخش هم تفاهم و اتفاق نظر اهمیت بالایی دارد.)
- دوستان( تبادل نظر در مورد ارزشها و علایق مربوط به دوستی، معرفی دوستان و گفتگو در مورد کیفیت رابطه با هر کدام)
- اهداف، رشد و پیشرفت شخصی( باورها و تصورات هر فردی در این زمینه متفاوت میتواند باشد ، بنابراین نه به زبان کلی بلکه روشن و شفاف با هم به گفتگو بپردازید.)
- خویشاوندان( همچون دوستان در مورد خویشاوندان هم با هم گفتگو کنید.)
- نحوه رابطه صمیمانه با همسر( نظر و تجربه و علایق شما در مورد صمیمیت میان اعضای خانواده چطور بوده و در حال حاضر چه انتظاری دارید را گفتگو کنید.
- خانواده خود( همان طور که از صمیمیت گفتید در مورد خانواده و اصول و ارزشها، میزان استقلال و وابستگی، تصمیمات خانوادگی و… با هم گفتگو کنند)
- خانواده همسر( از او هم در این باره بپرسید)
- حل اختلاف( در این خصوص که در گذشته چطور برخورد میکرده و به طور معمول برای حل اختلاف با اعضای خانوادهاش از چه روشهایی استفاده میکند؟)
- پول و مسائل مالی( در مورد باورها، رفتارهای پولی و شرایط اقتصادی همسران حتما گفتگو کنید)
- خواستهها و توقعات( در مورد چگونگی براورده کردن خواستهها و توقات خودتان و حتی وقتی آنها براورده نمیشوند چگونه رفتار میکنید، توقعات شما از همسر آیندتان و از ازدواج چیست با هم تبادل نظر کنید)
- رویارویی با هیجان(بیشتر چه هیجاناتی را تجربه میکنید،چطور ابرازشان میکنید)
- وظایف زن و مرد در خانواده( عقاید و باورهای هر کدام از شما در این مورد چیست و وظایف خود را برای زندگی مشترک چگونه تقسیم میکنید)
- فرزند و تربیت آنها( از موضوعاتی چون تعداد فرزندان، جنسیت، در صورت بچهدار نشدن و هر انچه در این حوزه برایتان مهم است را مطرح کنید و تبادل نظر کنید)
- موضوعات جنسی(در مورد باورها، ارزشها، رفتارها و پرهیزهای جنسیتان به گفتگو بنشینید)
تمامی این موارد به شما کمک میکند تا به بینش مناسبی برای انتخاب درست پیدا کنید و هر قدر موضوعات کمتری را در این مرحله از ازدواج مورد بررسی قرار دهید احتمال مواجه شدن با مشکلات در مراحل بعدی ازدواج بیشتر خواهد بود.
معرفی نویسنده: رفیعه السادات شهیدی
کارشناسی و کارشناسی ارشد رو در رشته مشاوره و راهنمایی گذروندم.
در زمینه رشد فردی، مهارتهای زندگی و ارتباطی آموزش دیدم و دورههای متعددی رو گذروندم؛
چرا که معتقدم در نقش یک درمانگر نیاز به آموزش دیدن و به روز نگه داشتن دانشم یک نیاز اساسی است.
در حال حاضر در زمینه رشد فردی، ترمیم ارتباط با خود و مشاوره پیش از ازدواج، زوج درمانی، شکست عاطفی و روابط خانوادگی به عنوان درمانگر فعالیت دارم.
No comment