احتمالاً همهی ما در مقطعی از زندگی خود، روزهای سخت و طاقتفرسایی را تجربه کرده باشیم که دلمان بخواهد تنها در تخت بمانیم و پتو را بر سرمان بکشیم و هیچ کاری انجام ندهیم. روزهای سخت پس از جدایی! تفاوتی نمیکند که شما رابطه را تمام کرده باشید یا فرد مقابل، روزهای بعد از جدایی بسیار سخت هستند. اگر شما نیز مانند اکثر مردم باشید، کنار آمدن با جدایی و شکست، کار آسانی نخواهد بود. احتمال دارد خود را با پرخوری و غم و اندوه بسیار درگیر کنید یا خود را به شدت برای آنچه اتفاق افتاده سرزنش کنید. فرقی نمیکند که تا به الان از چه روشهایی برای سازگاری و کنار آمدن با این موضوع استفاده میکردید، اما شاید از خود بپرسید که آیا راه بهتری برای عبور از این جدایی وجود دارد یا نه؟
برای اینکه به خود کمک کنید و بتوانید گذشته را پشت سر بگذارید و به حرکت خود ادامه دهید، لیستی از 8 راهکار که باید اکنون انجام دهید و زخمهای قلب شکسته خود را التیام ببخشید و احساس بهتری داشته باشید، در این پست ارائه شدهاند. بنابراین غرق شدن در گذشته را کنار بگذارید و وقت خود را هدر ندهید، بهترین راه این است که برای بهبود حال خویش، قدم بردارید.
احساسات خود را بپذیرید.
اگر چه طبیعی است که بخواهید احساسات بهتری داشته باشید، اما باید بدانید که نباید در احساسات خود گیر کنید و آنها را انکار نمایید. بخشی از فرآیند بهبودی و سازگاری، تایید و پذیرفتن احساساتتان است. در واقع به خود اجازه بدهید که ناراحت و غمگین باشید. این فرآیند به ویژه وقتی اهمیت بیشتری پیدا میکند که برای مدت طولانی در رابطه بودهاید. حتی اگر رابطهیتان سرشار از مسائل مختلف و بحث و جدل بوده باشد، باز هم طبیعی است که احساس کنید بخشی از خود را گم کردهاید. همچنین مهم است که برای خود، زمان و مکانی برای گریه کردن اختصاص بدهید. باور کنید یا نه، گریه کردن باعث ترشح موادی میشود که باعث بهبود خلق و خوی شما میشوند و به شما کمک میکنند تا در طولانی مدت احساس بهتری داشته باشید. نکته کلیدی این است که این مرحله از فرآیند بهبودی را به آرامی طی کنید. در نتیجه، ضروری است که چند روز یا حتی چند هفتهای به خود اجازه دهید تا آنچه که اتفاق افتاده را تجزیه و تحلیل کنید، اما پس از آن باید خود را جمع و جور کنید و به زندگی روزمره خود ادامه دهید. این بدان معنا نیست که دیگر در ادامهی زندگی، غم و اندوهی نخواهید داشت و خاطرات برای شما زنده نخواهند شد، اما با نشستن و روزها و روزها گریه کردن، تنها روند بهبودیتان را به کندی پیش خواهید برد. اگر متوجه شدید که نمیتوانید گریه را متوقف کنید و بدون دلیل گریه میکنید، بهتر است با یک متخصص در این خصوص مشورت کنید. گاهی اوقات یک شکست آسیبزا، میتواند افسردگی را به دنبال داشته باشد یا به یک مسئله جدی، منجر شود.
یادگاریها را دور بریزید.
پس از پایان یک رابطه، یکی از اولین کارهایی که باید انجام دهید، پاکسازی خانه و اتاق از یادگاریهای قبلی میباشد. مطمئنا سازگاری و کنار آمدن با جدایی، هنگام تماشای این یادگاریها و مرور خاطرات دشوار تر است. مگر میشود عکس شریک سابقتان روی میزتان باشد و یا لباسی که از او هدیه گرفتید را به تن داشته باشید و او را فراموش کنید؟ در نتیجه وقت بگذارید و تمام وسایلی که شما را به یاد او میاندازد را از خانه حدف کنید.
البته این بدان معنا نیست که این وسایل را بسوزانید، به خیابان بیندازید یا آنها را بفروشید، بلکه حداقل آنها را در جعبههایی بستهبندی کنید. در صورت تمایل، میتوانید هرچه به او تعلق دارد را پس دهید یا آنها را به خیریه اهدا کنید، انتخاب با خود شماست.
اما این را به خاطر داشته باشید که نگه داشتن یادگاریها از شریک سابقتان و در دسترس بودن آنها، به راحتی روند بهبود شما را کند خواهند کرد و مانع پیشرفت شما میشوند. بنابراین این لطف را در حق خود کنید و حداقل آنها را در انبار قرار دهید. همانطور که در تلاش برای این کارها هستید، شریک سابقتان را از شبکههای مجازی نیز حذف کنید. حتی اگر دائما دربارهی او کنجکاو هستید و میخواهید پیگیر کارهای او باشید، بهتر است اینکار را انجام ندهید، زیرا کوچکترین پیام یا عکس، شما را در گذشته گیر خواهد انداخت. علاوه براین احتمالاً بسیار دردناک باشد که شریک سابقتان را در کنار شخص جدیدی ببینید. بنابراین اگرچه بسیار دشوار است، اما در اولین فرصت، از لیست دوستان و شبکههای مجازیتان حذفش کنید. حتی ممکن است بهتر باشد او را بلاک کنید تا پستها و استوریهای شما را نیز نبیند. هرچقدر که ارتباط شما با یکدیگر کمتر باشد، ادامه کار راحتتر خواهد بود.
محدودیت تعیین کنید.
برخی اوقات قطع ارتباط به صورت کامل، برای ادامه دادن کافی نیست. گاهی شاید بشنوید که بهتر است تا با رعایت محدودیت و چارچوب، به رابطه ادامه دهید. شاید نکتهی کلیدی این چنین پیشنهادهایی این باشد که محدودهای پیدا کنید و رابطه را به شیوهای سالم ادامه دهید و ارتباط را به طور کامل قطع نکنید. اما باید دانست، نوشیدن یک فنجان قهوه یا قدم زدن با یکدیگر یا ادامهی رابطه به صورت دوستانه، کار درستی نیست. در واقع این فقط شما را به شریک سابقتان وصل میکند، آن هم به شیوهای که درست نیست. در عوض، شما میتوانید به دنبال راههای دیگری باشید تا اینگونه رابطهی خود را ادامه دهید. یک راه حل این است که برای شریک سابقتان نامهای بنویسید و هر چیزی که فرصت نشده به او بگویید را یادداشت کنید. اما حواستان باشد که نامه را برایش ارسال نکنید. این فرآیند به شما فرصت خالی کردن احساساتتان را بر روی کاغذ میدهد تا بتوانید با جدایی کنار بیایید و آن را بپذیرید. در واقع با این کار و ارسال نکردن نامه، به خود نشان میدهید که امیدی به بازگشت ندارید و با تمام شدن رابطه سازگار میشوید. به علاوه به این نکته نیز توجه کنید که اگر این نامهی احساسی را برایش ارسال کنید، احتمالاً پس از ارسال، پشیمان خواهید شد. این را هم باید اضافه کرد که وقت زیادی از شما صرف فکر کردن به این خواهد شد که آیا او نامه را میخواند؟ چه فکری دربارهاش خواهد کرد؟ آیا جواب خواهد داد؟ بنابراین این نامه را صرفاً برای خودتان بنویسید و اگر احساس میکنید نیاز دارید تا آن را با کسی به اشتراک بگذارید، آن را برای یک دوست معتمد با مشاورتان بفرستید.
لیستی از اشتباهات شریک سابق خود تهیه کنید.
بعد از جدایی، افراد بارها و بارها، به شریک سابقشان و آنچه از دست دادهاند فکر میکنند. آنها به جای اینکه شریکشان را همانطور که بوده به خاطر آورند، فقط خصوصیات خوبش را میبینند، چیزی که احساس میکنند از دستش دادهاند. اما باید بدانید انجام چنین کاری میتواند خلاف روند بهبودی شما باشد. مهمتر از همه، اگر میخواهید فراموش کنید و به زندگی روزمره برگردید، بهتر است به خود یادآوری کنید که شما برای هم مناسب نبودید. به همین دلیل، زمانی را به این اختصاص دهید که تمام مواردی را که برای شما آزاردهنده بوده را یادداشت کنید. تمام موارد کوچک و بزرگ. برای مثال، اگر شریک سابقتان به شما خیانت کرده یا از حرف زدن دربارهی آینده امتناع داشته، این موارد را به یاد آورید و توجه کنید که هیچ راهی وجود نداشته. شما حتی میتوانید کوچکترین جزئیات را در نظر بگیرید، مواردی مثل نشستن نامناسب روی صندلی یا حتی لحن نامناسب صحبت کردن. این کار به شما کمک میکند که همه چیز را در نظر بگیرید و در عین حال به شما یادآوری میکند که چرا بهتر است با یکدیگر نباشید.
مراقب خود باشید.
نقطهی کلیدی برای داشتن احساس بهتر، پس از شکست عاطفی، مراقبت از خودتان میباشد. به بیانی دیگر، اطمینان از تغذیه، ورزش کردن، دوش گرفتن و مقدار کافی خواب در شبانه روز، همه و همه مواردی هستند که باید به آن توجه کنید. حتی شاید لازم باشد قدری بیشتر با خودتان مهربان باشید. پس میتوانید موارد دیگری مثل ماساژ درمانی، خدمات مراقبت از پوست، مانیکور یا هر مورد دیگری که روحیه شما را تقویت میکند را امتحان کنید. سعی کنید به دنبال تغییرات زیادی در ظاهرتان نباشید. تغییر رنگ موهایتان یا کوتاه کردنشان میتواند در ابتدا به نظر ایدهی جذابی باشد اما چند روز بعد شما را پشیمان میکند. به جای این کارها، بر چیزهایی تمرکز کنید که بدون انجام کاری غیرقابل بازگشت و دائمی، احساس بهتری در شما ایجاد کند. شما همچنین میتوانید روشهای دیگری برای مراقبت از خود را نیز امتحان کنید، روشهایی مثل کلاس یوگا و تمرینهای ذهن آگاهی. حتی میتوانید خود را رها سازید و برای بهبود روحیه خود تلاش کنید، در کتاب مورد علاقهیتان غرق شوید یا غذای مورد علاقهیتان را از رستوران سفارش دهید. شاید حتی نیاز باشد که برای خود یک دست لباس جدید، یک جفت کفش نو یا یک سری وسایل نو، خریداری کنید. به چیزهایی فکرکنید که شما را شاد میکنند و هر چیزی که شما را شاد میکند را وارد زندگی خود کنید.
با سایر افراد ارتباط برقرار کنید.
اگرچه شاید بودن در تخت و ترحم به خود، وسوسه برانگیز باشد، اما بدانید که این راه درستی برای کنار آمدن با جدایی نیست. در عوض بهتر است با برقراری ارتباط با سایر افراد این دوره را پشت سر بگذارید. وقتتان را با دوستان و خانواده بگذرانید، حتی بیشتر از قبل با آنها وقت بگذرانید. هرگز قدرت بودن و خندیدن با افرادی که دوستتان دارند و حمایتتان میکنند را دست کم نگیرید. این روش نه تنها به کنار آمدن شما با شرایط جدید کمک میکند، بلکه باعث میشود ذهنتان از شریک قبلیتان پرت شود. شما همچنین باید یک لیست از افرادی را داشته باشید که هنگام ضعف به آنها پیام دهید. به بیانی دیگر، هر گاه وسوسه شدید که با شریک سابقتان تماس بگیرید و از او بخواهید که به رابطه با شما برگردد، با یکی از افراد این لیست تماس بگیرید. این افراد در آن موقعیت هستند و به شما کمک میکنند و حرفهایتان را میشنوند.
به همین ترتیب، صحبت کردن با افراد حامی، دربارهی شکست عاطفی، میتواند مؤثر باشد. بنابراین در صورت ایدهآل بهتر است که فردی از اعضای خانواده و دوستان داشته باشید تا با او صحبت کنید. اگر چنین شخصی در دسترس شما نیست، بهتر است با یک مشاور صحبت کنید. نکته مهم این است که صحبت کردن دربارهی احساساتتان پس از شکست عاطفی، به شما کمک میکند تا احساسات خود را پردازش کنید و با آنچه اتفاق افتاده کنار بیایید. فقط حواستان به این واقعیت باشد که احتمالاً اگر تنها حرفی که به دوستان و اعضای خانوادهیتان میزنید، دربارهی جدایی و ناراحتی باشد، آنها را خسته خواهید کرد. بنابراین حتی در این شرایط بحرانیتان، سعی کنید تا دوست خوبی برای آنها باشید.
به دنبال ماجراجویی انفرادی باشید!
پس از زندگی زوجی و بودن در رابطه، زندگی به تنهایی و بدون رابطه، سخت است. و احتمالاً پس از این دوره، انجام کارهای انفرادی نه تنها در ابتدا دلهره آور به نظر میرسند، بلکه بسیار آزاردهنده نیز هست. البته که شاید نیازی نباشد یک برنامهی کامل را انجام دهید اما باید برنامه ریزی کنید و عادت کنید تا زمانتان را به تنهایی بگذرانید. این برنامه میتواند گذراندن یک شب آرام به تنهایی، رفتن به کوه و یا یک تفریح کوچک باشد. نکته این است که به تنهایی و بودن با خود، عادت کنید. اگر در انتخاب این که چه کاری انجام دهید مشکل دارید، میتوانید به سراغ کارهایی بروید که شریک سابقتان هیچ موقع آنها را انجام نمیداد. شما سرانجام به تجربهای که میخواستید میرسید و انجام کاری که او هرگز موافقش نبوده میتواند احساس خوبی برای شما به دنبال داشته باشد. این فرصت مناسبی است برای جبران زمان از دست رفته و فرصتهای از دست رفته. علاوه براین، این کار به شما یادآوری میکند که شما برای یکدیگر زوج مناسبی نبودید.
بپذیرید که رابطه تمام شده!
اگرچه امیدوار بودن به برگشت به رابطهی قبلی بسیار وسوسه برانگیز است اما باید دانست در اکثر مواقع این اتفاق ممکن نیست. در نتیجه شما باید قبول کنید که رابطه تمام شده و به حرکت خود ادامه دهید. اگر قبول نکنید که همه چیز تمام شده، احتمالاً در ابهامی گیر کنید که راه شما را سد کند و امیدوارتان کند که شریکتان به اشتباهش پی خواهد برد و برخواهد گشت. اما در اغلب موارد، این اتفاق نمیافتد. به همین ترتیب، وقت خود را صرف فکر کردن به اشتباهات گذشته و پیدا کردن راهی برای بازگشتن به رابطهی قبلیتان نکنید. اگرچه بسیار خوب است که از اشتباهات گذشتهی خود درس بگیرید، اما فکر کردن به این که چه کاری میتوانستید انجام دهید یا باید انجام میدادید، شما را در چرخهی معیوبی میاندازد. بنابراین آنچه میشود را از رابطهی گذشته درس بگیرید و رو به جلو در حرکت باشید. هر قدمی که رو به جلو برمیدارید، شما را به بهبودی و ادامهی مسیر نزدیکتر میکند.
حواستان باشد که آنچه شما باید انجام دهید، پذیرفتن این است که رابطه پایان یافته و باید در این مسیر صبور باشید. بهبودی پس از اتمام رابطه، فرآیند سریعی نیست. مدتی طول میکشد تا قلب شما از پس واقعیت این اتفاق برآید. اما اگر در این مسیر تلاش کنید، قطعاً موفق میشوید.
آنچه گفته شد، راهکارهایی بود برای کمک کردن به شما و سازگاری با اتمام رابطهی عاطفیتان. اما باید بدانید، خواه شما رابطه را تمام کرده باشید، خواه شریکتان، این اتفاق افتاده و مهم این است که گذشته را پشت سر بگذارید و به حرکت خود ادامه دهید. این که این مسیر را چگونه طی کنید و چقدر موفق باشید کاملاً به خودتان بستگی دارد، مهم این است که تلاش کنید. این بدان معنا نیست که قرار است هر روزه همه چیز را به بهترین نحو مدیریت کنید و همه چیز خوب پیش برود. اما مادامی که شما تلاش کنید تا آگاهانه تصمیمگیری کنید و گزینههای سالم را انتخاب کنید، احساس بهتری خواهید داشت و قلب شکسته شما رفته رفته، آرام خواهد گرفت.
No comment