تصور میشود که ویژگیهایی خاص، افراد را مستعد افسردگی میکند. یکی از این عوامل مستعد کننده کمال گرایی ناسازگار است. کمالگرایی از نگرشهای سالم تلاش برای دستیابی متمایز است. به طور خاص، کمال گرایی ناسازگار یا روان رنجور میتواند بر افراد در همه زمینهها تأثیر بگذارد. با توجه به رابطه کمال گرایی و افسردگی ، از طریق درک چگونگی شناسایی کمال گراها و روشن کردن راهبردهای مدیریت کمال گرایی، افراد مستعد این امر میتوانند آسیب پذیری در برابر افسردگی را کاهش دهند. علائم افسردگی متغیر است، در حالی که برخی میتوانند به عنوان پاسخ های خفیف به رویدادهای ناراحت کننده زندگی باشند، برخی دیگر میتوانند به شدت ناتوانکننده باشند و نحوه نگرش افراد به خود و جامعه را تغییر دهند. تحقیقاتی که همبستگی مثبت و رابطه بین کمال گرایی و افسردگی را نشان میدهد، بینشهای مهمی را ارائه کردهاند. همراه ما باشید تا در این مقاله به ارتباط کمال گرایی و افسردگی بپردازیم.
فهرست مطالب
چرا کمال گرایی میتواند راهی برای افسردگی باشد؟
مطالعه جدیدی نشان میدهد که کمال گرایان اغلب افسردگی، گسست اجتماعی و عدم تعلق را نیز تجربه میکنند. در مصاحبهای کاترینا رنیک، نویسنده اصلی این تحقیق جدید میگوید کار من عوامل ایجاد افسردگی را بررسی میکند تا بتوانیم این اختلال روانی شایع و ناتوانکننده را بهتر درک کرده و درمان کنیم. من پس از کار بر روی پروژهای که نشان میدهد کمال گرایی یک ویژگی شخصیتی است که اغلب در جامعه ایدهآل میشود و پاداش میگیرد به بررسی نقش کمال گرایی در افسردگی علاقهمند شدم.
انواع مختلفی از کمالگرایی وجود دارد و هنوز مشخص نیست که آیا فقط انواع خاصی از کمالگرایی و افسردگی با هم مرتبط است یا خیر. جالبتر از همه این است که مشخص نیست چگونه هر نوع کمالگرایی باعث افزایش افسردگی میشود. مدل قطع ارتباط اجتماعی کمال گرایی PSDM نظریهای است که نشان میدهد کمال گرایی منجر به قطع ارتباط بیشتر با دیگران میشود که به نوبه خود منجر به خلق افسرده و سایر علائم افسردگی میشود. با توجه به اینکه استرس بین فردی یکی از دلایل اصلی افسردگی است، تصمیم گرفته شده در این تحقیق از PSDM به عنوان چارچوبی برای بررسی اینکه آیا مشکلات بین فردی ارتباط بین کمال گرایی و افسردگی را توضیح میدهد یا خیر استفاده شود. این نظریه در گروهی از بزرگسالان آزمایش شد و نتایج نشان داد همه انواع کمال گرایی از طریق قطع ارتباط اجتماعی بیشتر منجر به افسردگی بیشتر میشود. این مسأله به ما میگوید:
- همه انواع کمال گرایی در طول زمان با افسردگی مرتبط است.
- تجربیات قطع ارتباط اجتماعی به توضیح این پیوند کمک میکند.
انواع کمال گرایی و نحوه ارتباط کمال گرایی با سایر ویژگیهای شخصیتی
دو دسته اصلی کمالگرایی وجود دارد؛ ویژگیهای شخصیتی کمالگرا و سبکهای کمالگرایی. ویژگیهای شخصیتی کمال گرا الگوهای پایداری از افکار و رفتارهای کمال گرا هستند و شامل کمال گرایی خودمحور، دیگر گرا و کمال گرایی تجویز شده از نظر اجتماعی میشوند. کمال گرایی خودمحور شامل مطالبه کمال از خود است و همان چیزی است که اکثر مردم هنگام صحبت از “کمال گرا” بودن به آن فکر میکنند. این نیاز برای کمال اغلب در بسیاری از زمینههای زندگی، مانند کار، مدرسه، و ظاهر فیزیکی گسترش مییابد. از سوی دیگر، کمال گرایی دیگر گرا شامل نیاز به کمال از دیگران، مانند اعضای خانواده، دوستان و همکاران است. افراد با کمال گرایی دیگرگرا گرایش به خودشیفتگی دارند و ممکن است تا حدی برای خوب جلوه دادن خود از دیگران کمال طلب کنند. در نهایت، کمال گرایی تجویز شده از نظر اجتماعی این تصور است که افراد برای جلب رضایت از خود میخواهند که کامل باشند. تحقیقات گذشته نشان داده است که کمال گرایی تجویز شده از نظر اجتماعی با روان رنجورخویی بالاتر یک ویژگی شخصیتی که با پریشانی زیاد و بیثباتی عاطفی تعریف میشود و اضطراب اجتماعی مرتبط است.
سبکهای کمال گرایی به شیوههایی اشاره دارد که افراد دارای کمال گرایی تمایل دارند خود را به دیگران نشان دهند. سه سبک کمالگرایانه وجود دارد؛ خودنمایی کمالگرا، عدم نمایش عیوب و عدم افشای عیوب. خودنمایی کمال گرا، ارتقای فعال استعدادها و تواناییهای خود برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران است. جای تعجب نیست که این سبک بین فردی شباهتهایی با خودشیفتگی دارد. در مقابل، دو سبک دیگر با هدف پنهان کردن عیوب فرد است. عدم نمایش عیوب و عدم افشای عیوب، که اشاره به عدم اشتراک شفاهی عیوب خود دارد. عدم نمایش و عدم افشای عیوب با روان رنجورخویی و اضطراب اجتماعی همپوشانی دارند.
کمال گرایی و علائم افسردگی
کمال گرایی یک ویژگی شخصیتی باثبات است. ویژگیهای شخصیتی کمال گرا یک اختلال در نظر گرفته نمیشود، بلکه یک عامل آسیب پذیری است که فرد را مستعد افسردگی و همچنین سایر مشکلات روانی میکند. کمال گرایی چند بعدی است و سه نوع وجود دارد؛ کمالگرایی خود مدار، کمال گرایی دیگر گرا و کمال گرایی تجویز شده اجتماعی.
ویژگیهای شخصیتی کمال گرا ناسازگار نشان دهنده نگرانی در مورد اشتباهات و تردیدهای مداوم در مورد رفتارها یا عملکرد آنهاست. در این موارد، آنها را میتوان به عنوان “کمال گرایان مهم بالینی” شناسایی کرد. کمال گرایی معنیدار بالینی منجر به افزایش آسیب پذیری در برابر افسردگی، با نگرش انعطاف ناپذیر نسبت به تغییر الگوهای فکری میشود. برجستهترین نگرانی مرتبط با کمال گرایان از نظر بالینی، افزایش خطر خودکشی است. کمال گرایی تجویز شده اجتماعی با تفکر کمال گرایانه همبستگی مثبت دارد. جالب اینجاست که وقتی تمایلات کمال گرایی افزایش مییابد، قدرت ارتباط بین کمال گرایی و علائم وسواس اجباری بیشتر میشود، در حالی که ارتباط کمال گرایی و افسردگی کاهش مییابد.
اینکه کمال گرایی و افسردگی با هم مرتبط هستند به دلیل درهم آمیختن عزت نفس و موفقیت و تلاش فعال برای رسیدن به اهداف است. در کمال گرایی عزت نفس منوط به دستیابی کامل به اهداف عالی است. بنابراین علت شناسی علائم افسردگی و رابطه کمال گرایی و افسردگی زمانی که برخی از اهداف برآورده نمیشوند بسیار محتمل است. ناتوانی در دستیابی به تمام اهداف تعیین شده میتواند باعث تشدید کاهش عزت نفس شود. علاوه بر این، کمالگرایی با شرم درونی شده همبستگی دارد. برخی از کمال گرایان از نظر بالینی احساس کاهش ارزش خود، کاهش عزت نفس، احساس شرم، افزایش تمایل به نشخوار فکری درباره اشتباهات و تمایل به انتظار نتایج نامطلوب را تجربه میکنند. این بازتابهای منفی بیامان متعاقباً به عادت تبدیل میشوند و به ایجاد علائم افسردگی کمک میکنند.
چرا کمال گرایی خود محور و تجویز شده اجتماعی با علائم افسردگی گره خورده است؟
افراد دارای کمال گرایی خودمحور غالباً در مورد موقعیتهایی که در آنها نتوانستهاند به کمال برسند در قالب اهداف خود خواسته نشخوار فکری میکنند. این امر در مورد کسانی که در معرض کمال گرایی تجویز شده اجتماعی هستند نیز صادق است. کسانی که دارای کمال گرایی تجویز شده اجتماعی هستند تمایل دارند که تایید و پذیرش را مشروط به کمال بدانند. به طور خلاصه، کمال گرایی و افسردگی با هم در ارتباط هستند اما به صورت ظریفتر کمال گرایی خودمحور و اجتماعی تجویز شده، علائم افسردگی را از طریق نشخوار فکری و دشواری در پذیرش گذشته پیشبینی میکند. به طور دقیقتر اگر بخواهیم اثر کمال گرایی در افسردگی را مطرح کنیم باید بگوییم دشواری در پذیرش رویدادهای گذشته، واسطه ارتباط بین افسردگی و کمالگرایی تجویز شده اجتماعی است، اما نه کمالگرایی خود محور در حالی که نشخوار فکری، به جای دشواری در پذیرش گذشته، بیشتر به پیوند بین کمال گرایی خود محور و افسردگی مرتبط است.
کمال گرایان از نگاه دیگران
اگرچه افراد کمالگرا اغلب خود را به گونهای نشان میدهند که امیدوارند مورد تایید دیگران قرار گیرند، اما این سبکهای خودنمایی اغلب نتیجه معکوس میدهند، زیرا افرادی که از سبکهای خودارائهای مانند خود تبلیغی استفاده میکنند، میتوانند توسط دیگران به عنوان افرادی دورو، ناصادق و غیرقابل دوستداشتن در نظر گرفته شوند. قابل درک است که عدم تمایل به اشتراک گذاری آسیب پذیریها با دیگران میتواند مانع ایجاد پیوندهای معنادار با آنها شود.
با گذشت زمان، این مسأله میتواند منجر به احساس عمیق تنهایی و بیگانگی شود اینجاست که ارتباط کمال گرایی و افسردگی توجه را جلب میکند. قطع ارتباط اجتماعی اصطلاحی است که فقدان درگیری عاطفی یا فیزیکی با دیگران و احساس بیگانگی یا انزوا را توصیف میکند. تا حدودی، گسست اجتماعی همه ما را به درجات مختلفی در طول زندگیمان تحت تأثیر قرار میدهد. یک مثال قدرتمند از آن، همهگیری کووید-19 است که در آن قطع ارتباط اجتماعی به دلیل محدودیتهای فاصلهگذاری اجتماعی که در بسیاری از نقاط جهان وجود داشت، به یک مشکل بزرگ برای بسیاری از مردم تبدیل شد. در پژوهشی که در ابتدا گفته شد انواع خاصی از گسست اجتماعی را بررسی کردند، از جمله تنهایی، ناامیدی اجتماعی (انتظارات منفی در مورد روابط)، نیاز به اطمینان اجتماعی (نیاز به اطمینان برای احساس تعلق داشتن) و اطمینان پایین به ارزش و تواناییها (عدم تصدیق دیگران از ارزش خود).
تنهایی و ناامیدی اجتماعی بیشترین تأثیر را در پیوند انواع کمال گرایی و افسردگی در طول زمان نشان داد. این نشان میدهد که تنهایی و ناامیدی اجتماعی تا چه اندازه ارتباط کمال گرایی و افسردگی را افزایش میدهد.
درمان کمال گرایی و افسردگی
طبق تحقیقات، تلاشهای درمانی برای افراد افسرده که دارای کمالگرایی خود محور هستند، ممکن است از طریق درمانهایی که دیدگاه پذیرش تجربیات گذشته را ترویج میکنند، انجام شود. علاوه بر این، تصور میشود که درمان روان پویشی که بر جنبههای عمیق کمالگرایی متمرکز است، رابطه کمال گرایی و افسردگی را در نظر میگیرد و راهبردی برای کاهش علائم افسردگی برای کمالگرایان مضطرب است. درمان روان پویشی کوتاه مدت برای کمالگرایی منجر به پیشرفتهای قابلتوجهی در کمالگرایی خودمحور، کمالگرایی تجویز شده از نظر اجتماعی و همچنین نشخوارهایی در مورد کامل نبودن میشود.
اگرچه روانشناسان و سایر درمانگران اغلب مراجع را از نظر افسردگی و مشکلات بین فردی ارزیابی میکنند، بسیاری از آنها به طور معمول کمال گرایی را ارزیابی نمیکنند و ارتباط کمال گرایی و افسردگی را در نظر نمیگیرند. با توجه به اینکه کمالگرایی رایج است و میزان آن در دهههای اخیر افزایش یافته است، پزشکان باید به وجود ویژگیهای کمال گرایی یا سبکهای ارائه خود در مراجعان توجه کنند. علاوه بر این، اگرچه مداخلاتی با هدف بهبود عملکرد بین فردی ممکن است علائم افسردگی فرد را کاهش دهد، اما اگر مشکلات اجتماعی و افسردگی ناشی از کمالگرایی باشد، احتمالاً باید کمالگرایی مستقیماً برای مراجع مورد هدف قرار گیرد تا تغییری پایدار ایجاد کند. در این راستا، چندین مداخله درمانی مؤثر و مبتنی بر شواهد برای کمال گرایی در دسترس است، از جمله رویکردهای پویا-رابطهای و شناختی-رفتاری.
آزمایشهای رفتاری برای درمان کمال گرایی و افسردگی
کسی که با کمال گرایی دست و پنجه نرم میکند باید بداند که تنها نیست. این افراد باید تشویق شوند تا به راههایی که کمالگرایی سر راهشان قرار داده بهویژه در روابطشان با دیگران و رابطه کمال گرایی و افسردگی، فکر کنند. با رها کردن کمال گرایی زمان بیشتری برای چیزهایی که از آنها لذت میبرند، خواهند داشت، شروع و تکمیل کارها آسانتر خواهد بود و با همسر یا شریک زندگی خود بهتر کنار خواهند آمد.
“آزمایشهای رفتاری” را امتحان کنید که در آن فرد برنامهای برای تمرین اشتباه کردن عمدی و انجام کارها به صورت ناقص انجام میشود. به عنوان بخشی از این «آزمایشها»، فرد پیشبینی میکند که وقتی اشتباه میکند چه اتفاقی میافتد و سپس برنامه را دنبال میکند تا ببیند واقعاً چه اتفاقی میافتد.
سخن پایانی
همه انواع ویژگیهای کمالگرا و سبکهای آن حتی آنهایی که از نظر ظاهری، ممکن است آشکارا به روابط مرتبط نباشند، با گسست اجتماعی بیشتر و افسردگی بیشتر همراه هستند. علاوه بر پیامدهای منفی، کمالگرایی میتواند منجر به پیامدهای مثبت هم بشود. به همین دلیل افراد در جستجوی کمال آنقدر پیگیر هستند و رابطه کمال گرایی و افسردگی در برخی افراد شاید کمی با سختی قابل جلوگیری باشد. تحقیقات بیشتری برای درک اینکه کمال گرایی چه زمانی و در چه زمینههایی منجر به قطع ارتباط اجتماعی و افسردگی میشود، مورد نیاز است. همچنین انواع عوامل خطر، مانند شخصیت و تجربیات بین فردی برای درک بهتر عوامل خطری که منجر به افسردگی میشود، باید در نظر گرفته شوند. با همه این توصیفها کمال گرایی و افسردگی قطعاً با یکدیگر مرتبط هستند و زمانی که کمال گرایی سلامت روان را به خطر اندازد، باید درمان و اقدام لازم انجام شود. ما در بنیاد ماروم آماده کمک به شما هستیم.
معرفی نویسنده: پریسا ایازی
من کارشناسی روانشناسی بالینی و کارشناسی ارشد رو روانشناسی عمومی خوندم. علاقمند به حوزه مدیریت استرس و مراقبه هستم.
حدود ۱۵ سال سابقه کار در زمینه آموزش و کاربرد انواع تکنیکهای ریلکسیشن،مدیتیشن و مایندفولنس دارم.
در حال حاضر به عنوان درمانگر در زمینههای درمان انواع اختلالات اضطرابی، مشاوره نوجوان و بهبود روابط والدین و فرزند، مشاوره پیش از ازدواج فعال هستم.
No comment